نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5388 | 70 | 13 | وفصيلته التي تؤويه |
| | | همچنین فامیل و قبیله و عشیرهای که او را در پناه خود میگرفتند. [[«فَصِیلَة»: قوم و قبیله. خانواده و فامیل. خویشاوندان نزدیک. «تُؤْوِیهِ»: او را در پناه خود میگیرد. او را منزل و مأوی میدهد.]] |
|
5389 | 70 | 14 | ومن في الأرض جميعا ثم ينجيه |
| | | و حتّی تمام کسانی را که در روی زمین هستند (همگی را فدا کند) تا این که مایهی نجاتش شود. [[«یُنجِیهِ»: او را رستگار کند و مایه نجاتش شود. فاعل این فعل ضمیر مستتر است و به فداء بر میگردد.]] |
|
5390 | 70 | 15 | كلا إنها لظى |
| | | هرگز! (این تمنّاها و آرزوها بر آورده نمیگردد، و هیچ فدیه و فدائی پذیرفته نمیشود). این، آتش سوزان و سراپا شعله (ی دوزخ) است. [[«إِنَّهَا)»: ضمیر (هَا) به (نَار) بر میگردد که عذاب بیانگر آن است. «لَظی»: زبانه صِرف و شعله خالص. نامی از نامهای دوزخ.]] |
|
5391 | 70 | 16 | نزاعة للشوى |
| | | پوست بدن را میکند و با خود میبرد. [[«نَزَّاعَةً»: سخت جدا کننده. به چابکی کننده و بَرنده. «الشَّوی»: پوست بدن. اعضاء و اندامهائی همچون دست و پا و گوش و بینی که به منزله شاخ و برگ درخت بدن هستند، چرا که آتش سوزان و شعلهور وقتی که به چیزی میرسد، اوّل اطراف و جوانب و شاخ و برگ آن را میسوزاند و جدا میکند. بعضی هم این واژه را جمع شَواء یا شَواة دانستهاند. که پوست سر است.]] |
|
5392 | 70 | 17 | تدعو من أدبر وتولى |
| | | به سوی خود میخواند (و نام میبرد) کسی را که پشت (به فرمان خدا) کرده است و (از اطاعت او) رویگردان بوده است. [[«تَدْعُو»: صدا میزند. نام میبرد. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد.]] |
|
5393 | 70 | 18 | وجمع فأوعى |
| | | و دارائی را جمع آورده است و در خزینهها نگاهداری کرده است (و در خیرات و حسنات آن را مصرف ننموده است). [[«أَوْعی»: در گنجینهها نگاه داشته است. یعنی ثروت را فقط انباشته و نگاه داشته و در راه خدا مصرف نکرده است.]] |
|
5394 | 70 | 19 | إن الإنسان خلق هلوعا |
| | | آدمی کمطاقت و ناشکیبا، آفریده شده است. [[«هَلُوعاً»: کم طاقت. ناشکیبا. آیههای 20 و 21 تفسیر و تبیین (هَلُوع) است.]] |
|
5395 | 70 | 20 | إذا مسه الشر جزوعا |
| | | هنگامی که بدی بدو رو میکند، سخت بیتاب و بیقرار میگردد. [[«جَزُوعاً»: بسیار بیتاب و بیقرار. کسی که بسیار داد و فریاد و جزع و فزع به راه میاندازد. حال است.]] |
|
5396 | 70 | 21 | وإذا مسه الخير منوعا |
| | | و زمانی که خوبی بدو رو میکند، سخت (از حسنات و خیرات دست باز میدارد و) دریغ میورزد. [[«مَنُوعاً»: بسیار دریغ کننده. بسیار دست باز دارنده.]] |
|
5397 | 70 | 22 | إلا المصلين |
| | | مگر نمازگزاران. |
|