نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
533 | 4 | 40 | إن الله لا يظلم مثقال ذرة وإن تك حسنة يضاعفها ويؤت من لدنه أجرا عظيما |
| | | خداوند (به کسی) ذرّهای ظلم روا نمیدارد و (از اجر کسی نمیکاهد، ولی) اگر کار نیکی (از کسی) سر زند، آن را چندین برابر میگرداند، و از سوی خود (به شخص نیکوکار، جدای از چندین برابر اجر عملش) پاداش بزرگی عطاء میکند. [[«مِثْقَالَ»: وزن. اندازه. «ذَرَّةٍ»: دانهای از آن گرد و غبار گونهای که به هنگام تابش خورشید از سوراخی به درون منزل در میان پرتو نور دیده میشود. «مِثْقَالَ ذَرَّةٍ»: هموزن ذرّهای. به اندازه ذرّهای. مراد کمترین و سبکترین چیز است.]] |
|
534 | 4 | 41 | فكيف إذا جئنا من كل أمة بشهيد وجئنا بك على هؤلاء شهيدا |
| | | (ای محمّد! حال اینان) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی (از پیغمبران برای شهادت بر قوم خود) بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان (یعنی تنگچشمان و نافرمایان) بیاوریم؟ [[«کَیْفَ»: چگونه خواهد بود؟ چه حالی پیدا خواهند کرد؟ «شَهِیداً»: گواه (نگا: بقره / 143).]] |
|
535 | 4 | 42 | يومئذ يود الذين كفروا وعصوا الرسول لو تسوى بهم الأرض ولا يكتمون الله حديثا |
| | | در آن روز (که چنین کارهائی به وقوع پیوندد) کسانی که کفر را برگزیده و از فرمان پیغمبر سر بر تافتهاند، دوست میدارند که کاش (همان گونه که مردگان را در خاک دفن میکنند و خاک بر پیکرشان میریزند، ایشان را نیز در دل خاک دفن میکردند و) زمین (مزار ایشان) را بر روی آنان صاف میکردند (و همچون مردگان در خاک پنهان میشدند و چنین شرمندگی و درد و رنجی را نمیدیدند. در آن روز آنان) نمیتوانند (کردار یا) گفتاری را از خدا پنهان سازند. [[«لَوْ تُسَوَّی بِهِمُ الأَرْضُ»: کاش زمین بر روی آنان صاف میشد! کاش میشد زمین از هم بشکافد و آنان را ببلعد و دوباره به هم برآید! کاش همچون زمین خاک بودند و از عقاب و عذاب میرستند!]] |
|
536 | 4 | 43 | يا أيها الذين آمنوا لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون ولا جنبا إلا عابري سبيل حتى تغتسلوا وإن كنتم مرضى أو على سفر أو جاء أحد منكم من الغائط أو لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتيمموا صعيدا طيبا فامسحوا بوجوهكم وأيديكم إن الله كان عفوا غفورا |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! در حالی که مست هستید به نماز نایستید تا آن گاه که میدانید چه میگوئید، و به نماز نایستید در حالی که جنب هستید تا آن گاه که غسل میکنید، مگر این که مسافر باشید. و اگر مریض یا مسافر بودید و یا این که از پیشاب برگشتید، و یا این که با زنان نزدیکی کردید و (در همهی این احوال) آبی نیافتید، با خاک پاک تیمّم کنید و (برای این منظور، با خاک) چهره و دستهایتان را مسح کنید. بیگمان خداوند عفوکننده و آمرزنده است. [[«لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنتُمْ سُکَارَی»: در حال مستی نماز نخوانید. این فرمان، مقدّمه تحریم میخوارگی بود و سپس برابر سوره بقره آیه 219 و سوره مائده آیههای 90 و 91 به طور قطعی حکم تحریم شرف نزول یافت. معنی دیگر «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ»، این است که لا تَقْرَبُوا مَواضِعَ الصَّلاةِ. یعنی: به مساجد نروید. «سُکَارَی»: جمع سَکْران، مستان. «وَ لا جُنُباً إِلاّ عَابِرِی سَبِیلٍ»: در حالی که جنب هستید به مساجد نروید مگر این که از آنجا عبور کنید. در حالی که جنب هستید نماز نخوانید مگر مسافر باشید. «مَرْضَی»: جمع مریض، بیماران. «الْغَآئِطِ»: زمین گود. مراد پیشاب و قضای حاجت است. «لامَسْتُمْ»: آمیزش جنسی کردید. لمس نمودید. «صَعِیداً»: سطح زمین. زمین. خاک. مفعولٌبه (تیمّموا) است یا منصوب به نزع خافض است. یعنی فَتیمّموا بِصَِعیدٍ. «عَفُوّاً»: بسیار عفوکننده. بسیار زداینده گناهان.]] |
|
537 | 4 | 44 | ألم تر إلى الذين أوتوا نصيبا من الكتاب يشترون الضلالة ويريدون أن تضلوا السبيل |
| | | مگر نمیبینی کسانی که بهرهای از کتاب (های آسمانی سابق) بدیشان داده شده است، (با بهای هدایت،) ضلالت را میخرند و میخواهند که شما (نیز همچون ایشان) گمراه شوید؟ [[«أَلَمْ تَرَ إِلَی»: مگر نمیبینی؟ مگر بیخبری؟]] |
|
538 | 4 | 45 | والله أعلم بأعدائكم وكفى بالله وليا وكفى بالله نصيرا |
| | | خداوند (از شما) بهتر دشمنانتان را میشناسد، و کافی است که خدا سرپرست (و نگهدارتان) باشد، و کافی است که خدا یاور (و مددکارتان) باشد. [[«کَفَی»: کافی است. بسنده است.]] |
|
539 | 4 | 46 | من الذين هادوا يحرفون الكلم عن مواضعه ويقولون سمعنا وعصينا واسمع غير مسمع وراعنا ليا بألسنتهم وطعنا في الدين ولو أنهم قالوا سمعنا وأطعنا واسمع وانظرنا لكان خيرا لهم وأقوم ولكن لعنهم الله بكفرهم فلا يؤمنون إلا قليلا |
| | | برخی از یهودیان سخنان را از جاهای خود منحرف میگردانند (و کلام را از معانی اصلی به دور میدارند و وارونه و چندگونه و چند پهلو صحبت میکنند) و میگویند: شنیدیم (سخن تو را و به کار نگرفتیم!) و فرمان نبردیم (و جز عصیان نیفزودیم!) بشنو (سخنان ناروا و کاش نشنوی جز) ناشنیدنی را. و (میگفتند:) ما را بپای (ولی) زبان را پیچ میدادند (و به جای: راعِنا، راعینا، یعنی چوپان ما، یا راعِناً، یعنی: نازیبا، میگفتند ...) و (هدفشان) ریشخند دین بود (و نفرین رسول!) ولی اگر آنان (به جای این همه سخنان ناروا و کارهای نازیبا) میگفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و (سخنان ما را) بشنو و به ما مهلت بده (تا حقائق را درک کنیم) به نفع و صلاح ایشان بود و (با واقعیّت سازگارتر و) درستتر، ولیکن خداوند آنان را به سبب کفرشان نفرین نموده است (و از رحمت خود مطرود و محروم فرموده است) و لذا جز شمار اندکی ایمان نمیآورند (و داعی حق را لبّیک نمیگویند). [[«الْکَلِمَ»: کلام. سخن. «غَیْرَ مُسْمَعٍ»: ناشنیدنی. حرف بد نشنوی. گوش شنوا نداشته باشی. جز بد نشنوی. جز نیک نشنوی. واژه (غَیْرَ) حال است. «لَیّاً»: پیچدادن. از ماده (لوی). مصدر است و به معنی (لاوینَ) به کار رفته است و حال میباشد. (نگا: آل عمران / 78). «طَعْناً»: تمسخرکردن. مورد استهزاء قراردادن. (طَعْناً) عطف بر (لَیّاً) است و به معنی (طَاعِنِینَ) است (نگا: مائده / 57 - 59). «أَقْوَم»: دادگرانهتر و به صواب نزدیکتر. شایستهتر.]] |
|
540 | 4 | 47 | يا أيها الذين أوتوا الكتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معكم من قبل أن نطمس وجوها فنردها على أدبارها أو نلعنهم كما لعنا أصحاب السبت وكان أمر الله مفعولا |
| | | ای کسانی که کتاب (آسمانی) به شما داده شده است! ایمان بیاورید بدانچه (از قرآن بر محمّد) نازل کردهایم و تصدیقکنندهی چیزی است که (از کتاب آسمانی) با خود دارید، پیش از آن که (عذابی نصیب شما کنیم و بدان وسیله آثار) چهرههائی را محو کنیم (و در آنها چشم و گوش و ابرو و بینی و لبی بر جای نگذاریم) و آنها را برگردانیم (و همچون قسمت پشت خود صاف و زشت گردند)، یا پیش از آن که ایشان را از رحمت خود بیبهره سازیم همان گونه که یاران شنبه را (یعنی آنانی که در روز شنبه ماهی میگرفتند) نفرین کرده و نابود نمودیم. و فرمان خدا انجامشدنی است. [[«نَطْمِسَ»: محو کنیم. بزدائیم. وارونه و دگرگون کنیم. «وُجُوهاً»: چهرهها. اشخاص. «نَلْعَنَهُمْ»: نفرینشان کنیم. هلاکشان سازیم. «أَصْحَابَ السَّبْتِ»: پیروان شنبه. یهودیانی که نافرمانی خدا کردند و در روز شنبه ماهیگیری نمودند و مورد خشم او قرار گرفتند (نگا: اعراف / 163 - 166).]] |
|
541 | 4 | 48 | إن الله لا يغفر أن يشرك به ويغفر ما دون ذلك لمن يشاء ومن يشرك بالله فقد افترى إثما عظيما |
| | | بیگمان خداوند (هرگز) شرک به خود را نمیبخشد، ولی گناهان جز آن را از هرکس که خود بخواهد میبخشد. و هر که برای خدا شریکی قائل گردد، گناه بزرگی را مرتکب شده است. [[«مَا دُونَ»: کمتر از. جدای از. «إِفْتَرَی»: به هم بافته است. بهتانکنان و دروغزنان، مرتکب گردیده است.]] |
|
542 | 4 | 49 | ألم تر إلى الذين يزكون أنفسهم بل الله يزكي من يشاء ولا يظلمون فتيلا |
| | | مگر آگاه نیستی از کسانی که خویشتن را پاک میشمارند (و با لاف و گزاف خود را متّقی قلمداد مینمایند؟). بلکه (این تنها) خدا است که (چنان که باید پاکان و ناپاکان را از هم میشناسد و) کسانی را که خود بخواهد پاک میدارد (و میشمارد و به راه راست هدایت مینماید و به کسی کمترین ستمی روا نمیدارد) و بدیشان به اندازهی نخ هستهی خرما هم ظلم و جور نمیشود. [[«یُزَکُّونَ»: پاک میشمارند. خود را بیهوده میستایند و در تمجید و تعریف خود میکوشند (نگا: بقره / 111 و مائده / 18). «فَتِیلاً»: نخگونه و رشته باریکی که در شکاف هسته خرما وجود دارد که در کمی و ناچیزی بدان ضربالمثل میزنند. این واژه میتواند مفعول دوم یا تمییز باشد.]] |
|