نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5281 | 68 | 10 | ولا تطع كل حلاف مهين |
| | | از فرومایهای که بسیار سوگند میخورد، پیروی مکن. [[«حَلاّفٍ»: بسیار سوگند خورنده. به حق یا به ناحق. «مَهِینٍ»: خوار و پست. رَذْل و حقیر.]] |
|
5282 | 68 | 11 | هماز مشاء بنميم |
| | | بسیار عیبجوئی که دائماً سخنچینی میکند. [[«هَمَّازٍ»: بسیار عیبجو. رخنهگر. بسیار بدگو و بد زبان. «مَشَّآءٍ»: پادو. تیزرونده. در اینجا با حرف (ب) متعدّی شده و به معنی بسیار بَرنده و نقلکننده است. «مَشَّآءٍ بِنَمِیمٍ»: بسیار سخن چین. کسی که سخن این را برای آن، و کلام آن را برای این، به منظور فساد و تباهی میآورد و میبرد.]] |
|
5283 | 68 | 12 | مناع للخير معتد أثيم |
| | | بسیار مانع کار خیر، و تجاوز پیشه، و بزهکار است. [[«مَنَّاعٍ»: کسی که خویشتن را بسیار دور از خیرات و حسنات نگاه میدارد که کنایه از بخیل و تنگچشم است. بسیار بازدارنده مردم از انجام خیرات و حسنات (نگا: ق / 25). «مُعْتَدٍ»: متجاوز. تجاوز پیشه (نگا: بقره / 190، مائده / 87، توبه / 10). «أَثِیمٍ»: (نگا: بقره / 276، نساء / 107، شعراء / 222).]] |
|
5284 | 68 | 13 | عتل بعد ذلك زنيم |
| | | علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل، و انگشت نما به بدیها است. [[«عُتُلٍّ»: درشتخو. سنگین دل. سخت روی و زشتخوی (نگا: روحالبیان). «زَنیِمٍ»: نشاندار به هرچه بدی و زشتی است. حرامزاده. البتّه کسی که مجمع بدیها و منبع زشتیها باشد، ناانسان و ناکس بشمار است، و از زمره انسانها محسوب نمیگردد.]] |
|
5285 | 68 | 14 | أن كان ذا مال وبنين |
| | | (آیا این همه زشتیها و پلشتیها) بدان خاطر است که دارا و دارای فرزندان است؟! [[«أَنْ ...»: بدان سبب که ... حرف (أَنْ) مصدریّه است. لام جرّی قبل از آن محذوف است، یعنی (لاِنْ). برخی هم حرف استفهامی نیز محذوف دانستهاند و گفتهاند اصل چنین است: أَلِأَنْ ...]] |
|
5286 | 68 | 15 | إذا تتلى عليه آياتنا قال أساطير الأولين |
| | | هنگامی که آیههای ما بر او خوانده میشود، میگوید: افسانههای پیشینیان است. [[«أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ»: (نگا: انعام / 25، انفال / 31، نحل / 24).]] |
|
5287 | 68 | 16 | سنسمه على الخرطوم |
| | | ما بر بینی او داغ (ننگ) مینهیم. [[«سَنَسِمُهُ»: علامتگذاریش خواهیم کرد. داغش خواهیم کرد.. «الْخُرْطُومِ»: بینی. در اصل به بینی حیوانات به ویژه فیل گفته میشود و کنایه از خوار کردن و رسوا نمودن است.]] |
|
5288 | 68 | 17 | إنا بلوناهم كما بلونا أصحاب الجنة إذ أقسموا ليصرمنها مصبحين |
| | | ما آنان را آزمودهایم، همان گونه که صاحبان باغ را آزمودهایم. هنگامی که سوگند یاد کردند که میوههای باغ را بامدادان (دور از انظار مردم) بچینند. [[«بَلَوْنَاهُمْ»: ایشان را آزمودیم. آنان را آزمایش کردیم. مراد از (هُمْ) مشرکان مکّه است. «لَیَصْرِمُنَّهَا»: آن را خواهند چید. «مُصْبِحِینَ»: در حالی که به بامدادان برسند. حال فاعل (لَیَصْرِمُنَّهَا) است. از (أَصْبَحَ) تامّه است.]] |
|
5289 | 68 | 18 | ولا يستثنون |
| | | و هیچ چیز از آن بر جای نگذارند. [[«لا یَسْتَثْنُونَ»: چیزی فرو نگذارند. برای مستمندان چیزی کنار نگذارند و بدیشان ندهند (نگا: انعام / 141).]] |
|
5290 | 68 | 19 | فطاف عليها طائف من ربك وهم نائمون |
| | | شب هنگام که آنان در خواب بودند، بلای بزرگ و فراگیری از جانب پروردگارت سراسر باغ را در بر گرفت. |
|