نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5146 | 59 | 20 | لا يستوي أصحاب النار وأصحاب الجنة أصحاب الجنة هم الفائزون |
| | | بهشتیان و دوزخیان یکسان و برابر نیستند. بهشتیان (به همهی آرزوهای خود رسیدهاند و) رستگار و پیروزند. [[«هُمُ الْفَآئِزُونَ»: (نگا: توبه / 20، مؤمنون / 111، نور / 52)]] |
|
5147 | 59 | 21 | لو أنزلنا هذا القرآن على جبل لرأيته خاشعا متصدعا من خشية الله وتلك الأمثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون |
| | | اگر ما این قرآن را برای کوهی فرو میفرستادیم، کوه را از ترس خدا، کرنشکنان و شکافته میدیدی! ما این مثالها را برای مردمان بیان میداریم، شاید که ایشان بیندیشند (و با دید بینا و بینش آگاه به آیات قرآنی بنگرند و دل سنگین خود را با برق قرآن منفجر و آن را به تکان و لرزه آورند). [[«لَوْ أَنزَلْنَا ...»: این آیه اشاره دارد به این حقیقت که نفوذ قرآن به قدری عمیق است که اگر بر کوهها نازل میشد آنها را با همه صلابت و استحکامی که دارند تکان میداد و متلاشی میکرد، اما عجب از انسانهای سنگدلی است که آیات آن را میشنوند و تکان نمیخورند و کمترین تغییری نمیکنند (نگا: بقره / 74). «مُتَصَدِّعاً»: شکافته. «تِلْکَ الأمْثَالُ»: (نگا: بقره / 261 و 264 و 265، رعد / 17، حج / 73).]] |
|
5148 | 59 | 22 | هو الله الذي لا إله إلا هو عالم الغيب والشهادة هو الرحمن الرحيم |
| | | خدا کسی است که جز او پروردگار و معبودی نیست. آگاه از جهان نهان و آشکار است (و ناپیدا و پیدا در برابر دانشش یکسان است). او دارای مرحمت عامّه (در این جهان، در حق همگان)، و دارای مرحمت خاصّه (در آن جهان، نسبت به مؤمنان) است. [[«عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ»: آگاه از دنیای پنهان از دیدگان و خرد انسان، و مطلع از جهان عیان برای بینش و دانش مردمان است. «الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ»: (نگا: فاتحه / 1).]] |
|
5149 | 59 | 23 | هو الله الذي لا إله إلا هو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر سبحان الله عما يشركون |
| | | خدا کسی است که جز او پروردگار و معبودی نیست. او فرمانروا، منزّه، بیعیب و نقص، اماندهنده و امنیّت بخشنده، محافظ و مراقب، قدرتمند چیره، بزرگوار و شکوهمند، و والامقام و فرازمند است. خداوند دور و فرا از چیزهائی است که انباز او میکنند. [[«الْمَلِکُ»: فرمانفرما. فرمانروا (نگا: طه / 114، مؤمنون / 116). «الْقُدُّوسُ»: پاک و منزه. «السَّلامُ»: بیعیب و نقص. «الْمُؤْمِنُ»: امنیّت بخشنده. امان دهنده. «الْمُهَیْمِنُ»: محافظ و مراقب. «الْجَبَّارُ»: شکوهمند. دارای جبروت. «الْمُتَکَبِّرُ»: والامقام. فرازمند.]] |
|
5150 | 59 | 24 | هو الله الخالق البارئ المصور له الأسماء الحسنى يسبح له ما في السماوات والأرض وهو العزيز الحكيم |
| | | او خداوندی است که طرّاح هستی و آفریدگار آن از نیستی و صورتگر جهان است. دارای نامهای نیک و زیبا است. چیزهائی که در آسمانها و زمین هستند، تسبیح و تقدیس او میگویند، و او چیرهی کار بجا است. [[«الْخَالِقُ»: اندازهگیرنده اشیاء در کمیت و کیفیت لازم، طرّاح هستی (نگا: مؤمنون / 14). «الْبَارِئُ»: آفریدگار جهان از نیستی. «الْمُصَوِّرُ»: صورتگر. شکلدهنده جهان بدینگونه که هست.]] |
|
5151 | 60 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا عدوي وعدوكم أولياء تلقون إليهم بالمودة وقد كفروا بما جاءكم من الحق يخرجون الرسول وإياكم أن تؤمنوا بالله ربكم إن كنتم خرجتم جهادا في سبيلي وابتغاء مرضاتي تسرون إليهم بالمودة وأنا أعلم بما أخفيتم وما أعلنتم ومن يفعله منكم فقد ضل سواء السبيل |
| | | ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید. شما نسبت بدیشان محبّت میکنید و مودّت میورزید، در حالی که آنان به حق و حقیقتی ایمان ندارند که برای شما آمده است. پیغمبر و شما را به خاطر ایمان آوردن به خدا که پروردگارتان است (از شهر و دیارتان) بیرون میرانند. اگر شما برای جهاد در راه من و طلب خوشنودیم (هجرت کردهاید و از زادگاه خویشتن) بیرون آمدهاید (با ایشان پیوند دوستی برقرار نسازید). در نهان با آنان دوستی میکنید، در حالی که من نسبت به هرچه پنهان میدارید یا آشکار میسازید (از همگان) مطّلعتر و آگاهتر هستم. هر کس از شما چنین کاری را بکند، از راستای راه منحرف گشته است. [[«لا تَتَّخِذُوا ...»: (نگا: آلعمران / 28 و 118، مائده / 57). «وَ قَدْ کَفَرُوا ...»: حرف واو حالیه است. «عَدُوّ»: این واژه برای مفرد و جمع بکار میرود (نگا: طه / 117، کهف / 50). «اَن تُؤْمِنُوا بِاللهِ»: بدان سبب که به خدا ایمان دارید. مفعولٌله است. «إِن کُنتُمْ ...»: جواب شرط محذوف است و (لا تَتَّخِذُوا) پیشین بر آن دلالت دارد. «جِهَاداً»: مفعولٌله است. «وَ أَنَا أَعْلَمُ»: حرف واو حالیه است. «سَوَآءَ السَّبِیلِ»: (نگا: بقره / 108، مائده / 12 و 60 و 77).]] |
|
5152 | 60 | 2 | إن يثقفوكم يكونوا لكم أعداء ويبسطوا إليكم أيديهم وألسنتهم بالسوء وودوا لو تكفرون |
| | | اگر بر شما دست یابند، دشمنان شما میگردند، و دست تعدّی به سویتان دراز میکنند، و زبان را در حق شما به بدی میگشایند، و آرزو میکنند که کاش میشد کافر شوید! [[«إِن یَثْقَفُوکُمْ»: اگر بر شما دست یابند. اگر بر شما ظفر یابند و چیره شوند (نگا: انفال / 57). «یَبْسُطُوا»: میگشایند. مراد گشودن دست تعدی و ستمگری، و دراز کردن نیش زبان برای زورگوئی و بدگوئیاست.]] |
|
5153 | 60 | 3 | لن تنفعكم أرحامكم ولا أولادكم يوم القيامة يفصل بينكم والله بما تعملون بصير |
| | | هرگز خویشاوندان و فرزندانتان سودی به حالتان نخواهند داشت. روز قیامت، خدا در میانتان قضاوت و داوری خواهد کرد. خدا میبیند هر کاری را که خواهید کرد. [[«أَرْحَام»: جمع رَحِم، خویشی و خویشاوندی. در اینجا کنایه از خویش و خویشاوند است. یا این که مضاف (ذَوُو) پیش از آن محذوف است (نگا: روحالمعانی). «یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ»: در میان شما قضاوت میکند و به داوری خواهد نشست (نگا: حج / 17، سجده / 25). شما را از یکدیگر جدا میکند و هر یکی جدا از دیگری خواهید بود و خویشاوندیها و فرزندیها در میان نخواهد بود. (نگا: انعام / 94، مریم / 95، مؤمنون / 101، عبس / 34 - 37).]] |
|
5154 | 60 | 4 | قد كانت لكم أسوة حسنة في إبراهيم والذين معه إذ قالوا لقومهم إنا برآء منكم ومما تعبدون من دون الله كفرنا بكم وبدا بيننا وبينكم العداوة والبغضاء أبدا حتى تؤمنوا بالله وحده إلا قول إبراهيم لأبيه لأستغفرن لك وما أملك لك من الله من شيء ربنا عليك توكلنا وإليك أنبنا وإليك المصير |
| | | (رفتار و کردار) ابراهیم و کسانی که بدو گرویده بودند، الگوی خوبی برای شما است، بدانگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از چیزهائی که بغیر از خدا میپرستید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و در حق شما بیاعتنائیم، و دشمنانگی و کینهتوزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان میآورید و او را به یگانگی میپرستید. (کردار و رفتار ابراهیم و گروندگان بدو، سرمشق خوبی برای شما است) مگر سخنی که ابراهیم به پدر خود گفت: من قطعاً برای تو طلب آمرزش میکنم، و در عین حال برای تو در پیشگاه خدا هیچ کار دیگری نمیتوانم بکنم. (این سخن، چیزی نیست که بدان اقتداء کنید). پروردگارا! به تو توکّل میکنیم، و به تو روی میآوریم، و بازگشت به سوی تو است (و همهی راهها سر به جانب تو دارد و به تو منتهی میگردد). [[«الَّذِینَ مَعَهُ»: گروندگان به ابراهیم. انبیاء و پیغمبران بعد از ابراهیم که همه در خط سیر همدیگرند (نگا: المصحف المیسر). «أُسْوَةٌ»: الگو. سرمشق. اقتداء و تأسی. پیروی و دنبالهروی. «بُرَآؤُ»: جمع بَریءٌ، بیزار و گریزان. متنفر. «کَفَرْنَا بِکُمْ»: شما را نمیپذیریم و قبول نداریم. چه بسا از راه تغلیب مراد معتقدات خودشان باشد. «إِلاّ قَوْلَ ...»: (نگا: توبه / 114). «أَنَبْنَا»: با توبه کردن و کارهای نیکو انجام دادن برمیگردیم (نگا: رعد / 27، لقمان / 15، ص / 24).]] |
|
5155 | 60 | 5 | ربنا لا تجعلنا فتنة للذين كفروا واغفر لنا ربنا إنك أنت العزيز الحكيم |
| | | پروردگارا! ما را گرفتار دست کافران مکن، پروردگارا! ما را بیامرز که تو چیرهی کار بجائی. [[«فِتْنَةً»: مفتون و گرفتار. وسیله آزمون (نگا: یونس / 85، اسراء / 60، حج / 53). «رَبَّنَا»: تکرار این واژه برای مبالغه در تضرع و زاری است. میتواند ملحق به ماقبل و یا به مابعد شود (نگا: روحالبیان).]] |
|