نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5137 | 59 | 11 | ألم تر إلى الذين نافقوا يقولون لإخوانهم الذين كفروا من أهل الكتاب لئن أخرجتم لنخرجن معكم ولا نطيع فيكم أحدا أبدا وإن قوتلتم لننصرنكم والله يشهد إنهم لكاذبون |
| | | آیا منافقانی را ندیدهای که پیوسته به برادران کافر اهل کتاب خود میگویند: هرگاه شما را بیرون کنند، ما هم با شما بیرون خواهیم آمد، و هرگز به زیان شما از سخن کسی فرمانبرداری نخواهیم کرد، و اگر با شما جنگ و پیکار شود، قطعاً به کمکتان شتافته و یاریتان خواهیم داد. خدا گواهی میدهد که آنان دروغ میگویند (و به عهد خود وفا نمیکنند). [[«أَلَمْ تَرَ ...»: برای تعجب است. «أَهْلِ الْکِتَابِ»: مراد بنینضیر و چهبسا یهودیان بنیقریظه هم باشد. «لا نُطِیعُ فِیکُمْ»: مراد اطاعت از فرمان جنگ درباره یهودیان است. «أَحَداً»: مراد پیغمبر و یکایک مسلمانان است. «قُوتِلْتُمْ»: با شما قتال گردید. با شما جنگ و پیکار درگرفت.]] |
|
5138 | 59 | 12 | لئن أخرجوا لا يخرجون معهم ولئن قوتلوا لا ينصرونهم ولئن نصروهم ليولن الأدبار ثم لا ينصرون |
| | | هرگاه اخراج شوند با آنان بیرون نمیروند، و اگر با ایشان جنگ و پیکار شود، به کمکشان نمیشتابند و یاریشان نمیدهند، و اگر هم (فرضاً) به کمک و یاریشان روند، پشت میکنند و میگریزند، و دیگر کمک و یاری نخواهند شد (و خدا ایشان را هلاک میگرداند). [[«لَئِن نَّصَرُوهُمْ ...»: اگر هم فرضاً کمک کنند و یاری دهند. «ثُمَّ لا یُنصَرُونَ»: دیگر، منافقان روی یاری و پیروزی نخواهند دید و خدا آنان را نابود میگرداند (نگا: المختصر). از آن به بعد چنین یهودیانی یاری و کمک نخواهند شد (نگا: صفوه التفاسیر).]] |
|
5139 | 59 | 13 | لأنتم أشد رهبة في صدورهم من الله ذلك بأنهم قوم لا يفقهون |
| | | هراس شما در سینههای ایشان، بیش از هراس آنان از خدا است! این بدان خاطر است که ایشان مردمان نفهم و نادانی هستند (و عظمت خدای را درک نمیکنند). [[«رَهْبَةً»: خوف و هراس. ترس و بیم. تمییز است. «بِأَنَّهُمْ»: به علت آنکه ایشان. بدان خاطر که آنان.]] |
|
5140 | 59 | 14 | لا يقاتلونكم جميعا إلا في قرى محصنة أو من وراء جدر بأسهم بينهم شديد تحسبهم جميعا وقلوبهم شتى ذلك بأنهم قوم لا يعقلون |
| | | یهودیان هرگز با شما به صورت دستهجمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمیجنگند. عداوت و دشمنی در میان خودشان شدّت دارد. تو ایشان را متّحد میبینی، ولی پراکنده دل بوده و همآهنگ نمیباشند. این بدان خاطر است که مردمان بیشعور و ناآگاهی هستند. [[«قُریً مُّحَصَّنَةٍ»: آبادیهای محکم. مراد دژهای استوار است. «جُدُرٍ»: جمع جِدار، دیوارها. سورها. «بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ»: جنگ و عداوت در میان خودشان سخت است و متحد و متفق نیستند. در جنگ با یکدیگر توانا و نیرومندند، ولی در مقابل مؤمنان راستین ترسو و ضعیف میباشند.]] |
|
5141 | 59 | 15 | كمثل الذين من قبلهم قريبا ذاقوا وبال أمرهم ولهم عذاب أليم |
| | | سرگذشت اینان به سرگذشت کسانی میماند که چندی پیش از اینان (در جنگ بدر) طعم تلخ کار بد خود را چشیدند، و (گذشته از این، در آخرت نیز) عذاب دردناکی دارند. [[«الَّذِینَ ...»: مراد مشرکان قریش است که در غزوه بدر شکست خوردند (نگا: انفال / 12 - 24). برخی آنان را یهودیان بنیقریظه میدانند. «وَ بَالَ»: نتیجه بدِ کار (نگا: مائده / 95).]] |
|
5142 | 59 | 16 | كمثل الشيطان إذ قال للإنسان اكفر فلما كفر قال إني بريء منك إني أخاف الله رب العالمين |
| | | (داستان منافقان با یهودیان) همچون داستان اهریمن است که به انسان میگوید: کافر شو (تا مشکلات تو حلّ شود). امّا هنگامی که (بر اثر وسوسههای اهریمن) کافر میگردد، اهریمن میگوید: من از تو بیزار و گریزانم! چرا که من از خدا، یعنی پروردگار جهانیان میترسم. [[«قَالَ لِلإِنسَانِ»: به انسان، هر نوع انسانی، آمرانه دستور میدهد. البته دستور شیطان، وسوسههای او است و بس (نگا: ابراهیم / 22، حجر / 42). «بَرِیءٌ»: بیزار. گریزان (نگا: انفال / 48).]] |
|
5143 | 59 | 17 | فكان عاقبتهما أنهما في النار خالدين فيها وذلك جزاء الظالمين |
| | | سرانجام کار (اهریمن و کسی که او گمراهش کرده است) بدانجا میانجامد که هر دو تا در آتش دوزخ جاودانه میمانند، و این سزای ستمگران است. [[«عَاقِبَتُهُمَا»: خبر مقدم (کانَ) و جمله (أَنَّهُمَا خَالِدَیْنِ فِیهَا) محلاً مرفوع اسم کانَ است.]] |
|
5144 | 59 | 18 | يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوا الله إن الله خبير بما تعملون |
| | | ای مؤمنان! از خدا بترسید و هر کسی باید بنگرد که چه چیزی را برای فردا (ی قیامت خود) پیشاپیش فرستاده است. از خدا بترسید، خدا آگاه از هر آن چیزی است که میکنید. [[«نَفْسٌ»: هرکسی. هر شخصی. «غَدٍ»: فردا. مراد فردای قیامت است. «مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»: واژه (مَا) میتواند موصوله یا استفهامیه باشد.]] |
|
5145 | 59 | 19 | ولا تكونوا كالذين نسوا الله فأنساهم أنفسهم أولئك هم الفاسقون |
| | | و همسان کسانی نباشید که خدا را از یاد بردند، و خدا هم خودشان را از یاد خودشان برد! آنان بیرون روندگان (از حدود شرائع الهی) و خارج شوندگان (از دائرهی ایمان) هستند. [[«نَسُوا اللهَ»: خدا را فراموش کردند و طاعت و عبادت را از یاد بردند. «فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ»: در نتیجه خدا هم ایشان را از یاد خودشان برد. یعنی خدا فراموشی، منتهی به خود فراموشی میگردد. چرا که افراد بیدین، در خوشیها به ناز نعمت و قدرت مبتلا میشوند و متکبر میگردند، و در ناخوشیها، به سردرگمی و ناسپاسی دچار میآیند، و در هر دو صورت، هدف آفرینش خود، یا به عبارت دیگر هویت و انسانیت خویش را فراموش میکنند، و همه تلاششان خور و خواب و لذت و شهوت میگردد، و مبدأ و معاد و عبودیت و الوهیت، در نظرشان واژههای نامفهومی میشوند، و از این خواب سنگین غفلت تا نمیرند بیدار نمیشوند.]] |
|
5146 | 59 | 20 | لا يستوي أصحاب النار وأصحاب الجنة أصحاب الجنة هم الفائزون |
| | | بهشتیان و دوزخیان یکسان و برابر نیستند. بهشتیان (به همهی آرزوهای خود رسیدهاند و) رستگار و پیروزند. [[«هُمُ الْفَآئِزُونَ»: (نگا: توبه / 20، مؤمنون / 111، نور / 52)]] |
|