نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5131 | 59 | 5 | ما قطعتم من لينة أو تركتموها قائمة على أصولها فبإذن الله وليخزي الفاسقين |
| | | هر درخت خرمائی را که بریدید، یا بر پایهها و ریشههای خود برجای گذاشتید، به فرمان خدا و اجازهی او بوده است (و گناهی متوجّه شما مسلمانان نمیباشد. خدا این کار را کرده است) تا بیرونروندگان (از دستورات الهی و منحرفان از شرائع آسمانی) را خوار و رسوا گرداند. [[«لِینَةٍ»: درخت خرما. نوع خوب و ممتاز درخت خرما. «أُصُول»: جمع أَصْل، پایه. ریشه. «لِیُخْزِیَ الْفَاسِقِینَ»: متعلق به محذوفی مثل (أَذِنَ) است. أَذِنَ فِی قَطْعِ الأشْجَارِ لِیُخْزِیَ.]] |
|
5132 | 59 | 6 | وما أفاء الله على رسوله منهم فما أوجفتم عليه من خيل ولا ركاب ولكن الله يسلط رسله على من يشاء والله على كل شيء قدير |
| | | چیزهائی را که خدا از دارائی ایشان (یعنی بنینضیر) به پیغمبر خود ارمغان داشته است شما اسبانی و شترانی را برای آن به تاخت درنیاوردهاید (و با جنگ تصرّف ننمودهاید) و بلکه خداوند پیغمبران خود را بر هر کس که بخواهد چیره میگرداند، و خدا بر هر کاری توانا است. [[«مَا»: چیزهائی که. مبتدا است و جمله (فَمَآ أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکَابٍ) خبر آن است. «أَفَآءَ»: عطاء کرد. عائد کرد. ارمغان داشت (نگا: احزاب / 50). (فَیْء) از این ماده است و به معنی غنیمتی است که بدون جنگ بدست آید. برخلاف (غَنیمت) که با جنگ بدست میآید. «مَآ أَوْجَفْتُمْ»: نتاختهاید. ندواندهاید. به شتاب و جولان درنیاوردهاید. «خَیْلٍ»: اسبان. «رِکَابٍ»: شتران. خیل و رکاب، اسم جمع بوده و از لفظ خود دارای مفرد نمیباشند.]] |
|
5133 | 59 | 7 | ما أفاء الله على رسوله من أهل القرى فلله وللرسول ولذي القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل كي لا يكون دولة بين الأغنياء منكم وما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا واتقوا الله إن الله شديد العقاب |
| | | چیزهائی را که خداوند از اهالی این آبادیها به پیغمبرش ارمغان داشته است، متعلّق به خدا و پیغمبر و خویشاوندان (پیغمبر) و یتیمان و مستمندان و مسافران در راه مانده میباشد. این بدان خاطر است که اموال تنها در میان اشخاص ثروتمند شما دست بدست نگردد (و نیازمندان از آن محروم نشوند). چیزهائی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجراء کنید، و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید. از خدا بترسید که خدا عقوبت سختی دارد. [[«أَهْلِ الْقُری»: اهالی آبادیها. «فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ ...»: (نگا: انفال / 41). «دُولَةً»: چیزی را که مردمان میان خود دست بدست میگردانند. با واژه (تداول) همریشه و تقریباً هممعنی است.]] |
|
5134 | 59 | 8 | للفقراء المهاجرين الذين أخرجوا من ديارهم وأموالهم يبتغون فضلا من الله ورضوانا وينصرون الله ورسوله أولئك هم الصادقون |
| | | همچنین غنائم از آنِ فقرای مهاجرینی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدهاند. آن کسانی که فضل خدا و خوشنودی او را میخواهند، و خدا و پیغمبرش را یاری میدهند. اینان راستانند. [[«یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللهِ وَ رِضْوَاناً»: (نگا: مائده / 2، فتح / 29). «الصَّادِقُونَ»: راستان. مؤمنانی که واقعاً ایمان دارند و راست و درست هستند.]] |
|
5135 | 59 | 9 | والذين تبوءوا الدار والإيمان من قبلهم يحبون من هاجر إليهم ولا يجدون في صدورهم حاجة مما أوتوا ويؤثرون على أنفسهم ولو كان بهم خصاصة ومن يوق شح نفسه فأولئك هم المفلحون |
| | | آنانی که پیش از آمدن مهاجران خانه و کاشانه (ی آئین اسلام) را آماده کردند و ایمان را (در دل خود استوار داشتند) کسانی را دوست میدارند که به پیش ایشان مهاجرت کردهاند، و در درون احساس و رغبت نیازی نمیکنند به چیزهائی که به مهاجران داده شده است، و ایشان را بر خود ترجیح میدهند، هرچند که خود سخت نیازمند باشند. کسانی که از بخل نفس خود، نگاهداری و مصون و محفوظ گردند، ایشان قطعاً رستگارند. [[«الَّذِینَ»: مراد انصار است. مبتدا، و خبر آن (یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ) است. «تَبَوَّءُوا»: منزل و مأوی را آماده کردهاند. یعنی مدینه را برای آئین اسلام آماده کردهاند. یا این که منازل و خانههائی تدارک دیدهاند. «حَاجَةً»: نیاز. در اینجا به معنی میل و رغبت است. «خَصَاصَةٌ»: احتیاج شدید. نیاز زیاد. «شُحَّ»: بخل (نگا: نساء / 128). برخی گویند: شُحّ یکی از ویژگیهای نفس انسان است و او را به دلبستگی زیاد به مال، و حرص و آز بر آن وامیدارد. بخل دست بازداشتن از بخشش و خرج مال است و اثری از آثار شُحّ است (نگا: المصحف المیسر).]] |
|
5136 | 59 | 10 | والذين جاءوا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولإخواننا الذين سبقونا بالإيمان ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا إنك رءوف رحيم |
| | | کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند، میگویند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز. و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی. [[«الَّذِینَ جَآءُوا ...»: مراد تابعین و همه مؤمنانی است که تا دامنه قیامت به دنیا میآیند و آئین اسلام را میپذیرند. «غِلاًّ»: کینه. کینهتوزی و دشمنانگی.]] |
|
5137 | 59 | 11 | ألم تر إلى الذين نافقوا يقولون لإخوانهم الذين كفروا من أهل الكتاب لئن أخرجتم لنخرجن معكم ولا نطيع فيكم أحدا أبدا وإن قوتلتم لننصرنكم والله يشهد إنهم لكاذبون |
| | | آیا منافقانی را ندیدهای که پیوسته به برادران کافر اهل کتاب خود میگویند: هرگاه شما را بیرون کنند، ما هم با شما بیرون خواهیم آمد، و هرگز به زیان شما از سخن کسی فرمانبرداری نخواهیم کرد، و اگر با شما جنگ و پیکار شود، قطعاً به کمکتان شتافته و یاریتان خواهیم داد. خدا گواهی میدهد که آنان دروغ میگویند (و به عهد خود وفا نمیکنند). [[«أَلَمْ تَرَ ...»: برای تعجب است. «أَهْلِ الْکِتَابِ»: مراد بنینضیر و چهبسا یهودیان بنیقریظه هم باشد. «لا نُطِیعُ فِیکُمْ»: مراد اطاعت از فرمان جنگ درباره یهودیان است. «أَحَداً»: مراد پیغمبر و یکایک مسلمانان است. «قُوتِلْتُمْ»: با شما قتال گردید. با شما جنگ و پیکار درگرفت.]] |
|
5138 | 59 | 12 | لئن أخرجوا لا يخرجون معهم ولئن قوتلوا لا ينصرونهم ولئن نصروهم ليولن الأدبار ثم لا ينصرون |
| | | هرگاه اخراج شوند با آنان بیرون نمیروند، و اگر با ایشان جنگ و پیکار شود، به کمکشان نمیشتابند و یاریشان نمیدهند، و اگر هم (فرضاً) به کمک و یاریشان روند، پشت میکنند و میگریزند، و دیگر کمک و یاری نخواهند شد (و خدا ایشان را هلاک میگرداند). [[«لَئِن نَّصَرُوهُمْ ...»: اگر هم فرضاً کمک کنند و یاری دهند. «ثُمَّ لا یُنصَرُونَ»: دیگر، منافقان روی یاری و پیروزی نخواهند دید و خدا آنان را نابود میگرداند (نگا: المختصر). از آن به بعد چنین یهودیانی یاری و کمک نخواهند شد (نگا: صفوه التفاسیر).]] |
|
5139 | 59 | 13 | لأنتم أشد رهبة في صدورهم من الله ذلك بأنهم قوم لا يفقهون |
| | | هراس شما در سینههای ایشان، بیش از هراس آنان از خدا است! این بدان خاطر است که ایشان مردمان نفهم و نادانی هستند (و عظمت خدای را درک نمیکنند). [[«رَهْبَةً»: خوف و هراس. ترس و بیم. تمییز است. «بِأَنَّهُمْ»: به علت آنکه ایشان. بدان خاطر که آنان.]] |
|
5140 | 59 | 14 | لا يقاتلونكم جميعا إلا في قرى محصنة أو من وراء جدر بأسهم بينهم شديد تحسبهم جميعا وقلوبهم شتى ذلك بأنهم قوم لا يعقلون |
| | | یهودیان هرگز با شما به صورت دستهجمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمیجنگند. عداوت و دشمنی در میان خودشان شدّت دارد. تو ایشان را متّحد میبینی، ولی پراکنده دل بوده و همآهنگ نمیباشند. این بدان خاطر است که مردمان بیشعور و ناآگاهی هستند. [[«قُریً مُّحَصَّنَةٍ»: آبادیهای محکم. مراد دژهای استوار است. «جُدُرٍ»: جمع جِدار، دیوارها. سورها. «بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ»: جنگ و عداوت در میان خودشان سخت است و متحد و متفق نیستند. در جنگ با یکدیگر توانا و نیرومندند، ولی در مقابل مؤمنان راستین ترسو و ضعیف میباشند.]] |
|