نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5111 | 58 | 7 | ألم تر أن الله يعلم ما في السماوات وما في الأرض ما يكون من نجوى ثلاثة إلا هو رابعهم ولا خمسة إلا هو سادسهم ولا أدنى من ذلك ولا أكثر إلا هو معهم أين ما كانوا ثم ينبئهم بما عملوا يوم القيامة إن الله بكل شيء عليم |
| | | مگر ندیدهای که خداوند میداند چیزی را که در آسمانها و چیزی را که در زمین است؟ هیچ سه نفری نیست که با همدیگر رازگوئی کنند، مگر این که خدا چهارمین ایشان است، و نه پنج نفری مگر این که او ششمین ایشان است، و نه کمتر از این و نه بیشتر از این، مگر این که خدا با ایشان است در هر کجا که باشند (و رازشان را میداند). بعداً خدا در روز قیامت آنان را از چیزهائی که کردهاند آگاه میسازد. چرا که خدا از هر چیزی باخبر و آگاه است. [[«نَجْوی»: رازگوئی. درگوشی و نهانی صحبت کردن. «خَمْسَةٍ»: عطف بر (ثَلاثةٍ) است. «أَدْنی»: کمتر (نگا: نجم / 9).]] |
|
5112 | 58 | 8 | ألم تر إلى الذين نهوا عن النجوى ثم يعودون لما نهوا عنه ويتناجون بالإثم والعدوان ومعصيت الرسول وإذا جاءوك حيوك بما لم يحيك به الله ويقولون في أنفسهم لولا يعذبنا الله بما نقول حسبهم جهنم يصلونها فبئس المصير |
| | | آیا ندیدهای کسانی را که از نجوا نهی شدهاند، ولی آنان به سوی چیزی برمیگردند که از آن نهی گشتهاند، و برای انجام گناه و دشمنانگی و نافرمانی از پیغمبر، با همدیگر به نجوا میپردازند، و هنگامی که به پیش تو میآیند بگونهای تو را سلام میگویند که خدا تو را بدانگونه سلام نگفته است. در دل به خود میگویند: (اگر اعمال ما بد است و خدا میداند) پس چرا ما را به خاطر گفتههایمان کیفر نمیدهد؟! دوزخ بسندهی ایشان است (و نیازی به مجازات دیگر نیست). داخل آن خواهند شد و با آتش آن خواهند سوخت، و چه بد سرانجامی و چه بد جایگاهی است! [[«الَّذِینَ نُهُوا ...»: گروهی از یهودیان و منافقان بودند. «حَیَّوْکَ»: تو را درود میگویند. بر تو سلام میکنند. «بِمَا لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللهُ»: با واژههائی به تو سلام میکنند که خداوند تو را بدان سلام نگفته است. یهودیان بجای (أَلسَّلامُ عَلَیْکَ) میگفتند (أَلسَّامُ عَلَیْکَ): مرگ بر تو! ملامت و خستگی بهرهات! «یَقُولُونَ فِی أَنفُسِهِمْ»: در دل به خود میگفتند. استهزاءکنان به همدیگر میگفتند. «یَصْلَوْنَهَا»: (نگا: ابراهیم / 29، ص / 56).]] |
|
5113 | 58 | 9 | يا أيها الذين آمنوا إذا تناجيتم فلا تتناجوا بالإثم والعدوان ومعصيت الرسول وتناجوا بالبر والتقوى واتقوا الله الذي إليه تحشرون |
| | | ای مؤمنان! هنگامی که به نجوا پرداختید، برای انجام گناه و دشمنانگی و نافرمانی از پیغمبر به نجوا نپردازید، و بلکه دربارهی نیکی و پرهیزگاری نجوا کنید، و از خدائی بترسید که در پیشگاه او گردآورده میشوید. [[«الْبِرِّ»: خوبی و نیکی. هرچه در آن خیر و صلاح باشد. «التَّقْوی»: مراد ترک معصیت است.]] |
|
5114 | 58 | 10 | إنما النجوى من الشيطان ليحزن الذين آمنوا وليس بضارهم شيئا إلا بإذن الله وعلى الله فليتوكل المؤمنون |
| | | نجوا تنها از ناحیهی اهریمن است و میخواهد مؤمنان را غمگین و اندوهناک سازد! امّا هیچ زیانی نمیتواند بدیشان برساند مگر این که اجازهی خدا در میان باشد. پس مؤمنان باید به خدا توکّل کنند و بس. [[«لِیَحْزُنَ»: تا غمگین سازد. باب اوّل است و متعدی. «لَیْسَ بِضَآرِّهِمْ»: شیطان نمیتواند بدیشان زیان و ضرری برساند.]] |
|
5115 | 58 | 11 | يا أيها الذين آمنوا إذا قيل لكم تفسحوا في المجالس فافسحوا يفسح الله لكم وإذا قيل انشزوا فانشزوا يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين أوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبير |
| | | ای مؤمنان! هنگامی که به شما گفته شد: در مجالس جای باز کنید، جای باز کنید تا خدا در کار شما گشایش دهد، و هنگامی که به شما گفته شد: برخیزید! برخیزید. اگر چنین کنید خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و بهره از علم دارند، درجات بزرگی میبخشد. [[«یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ، وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»: عطف (الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ) بر (الَّذِینَ آمَنُوا) از قبیل عطف خاص بر عام است. «تَفَسَّحُوا»: جای باز کنید. جمع و جور بنشینید و برای دیگران جا باز کنید. «أُنشُزُوا»: برخیزید. بلند شوید. مراد برخاستن از مجالس است تا جا برای دیگران پیدا شود.]] |
|
5116 | 58 | 12 | يا أيها الذين آمنوا إذا ناجيتم الرسول فقدموا بين يدي نجواكم صدقة ذلك خير لكم وأطهر فإن لم تجدوا فإن الله غفور رحيم |
| | | ای مؤمنان! هرگاه خواستید با پیغمبر نجوا و رازگوئی کنید، پیش از نجوای خود، صدقهای بدهید. این کار برای شما بهتر و پاکیزهتر (برای زدودن حبّ مال از دلها) است. اگر هم چیزی را نیافتید (که با آن صدقه را انجام دهید) خداوند آمرزگار و مهربان است. [[«بَیْنَ یَدَیْ ...»: قبل از. پیشاپیش. «صَدَقَةً»: احسانی. بخششی. علت دادن صدقه پیش از گفتگوی نهانی با پیغمبر این بود که بسیاری از اعراب برای کسب افتخار همدمی، و تظاهر به تقرب بدان حضرت، بدون نیاز تقاضای نجوا و رازگوئی میکردند. به وسیله چنین صدقهای، این کار تقلیل پذیرفت و پروردگار مهربان، آن را از میان برداشت (نگا: المصحف المیسر، روح المعانی). پرداخت چنین صدقهای چه بسا آزمون موقتی برای گروه ویژهای در آن مقطع تاریخی بوده است.]] |
|
5117 | 58 | 13 | أأشفقتم أن تقدموا بين يدي نجواكم صدقات فإذ لم تفعلوا وتاب الله عليكم فأقيموا الصلاة وآتوا الزكاة وأطيعوا الله ورسوله والله خبير بما تعملون |
| | | آیا میترسید که پیشاپیش نجوای خود صدقههائی را بدهید (و مخارجی برای خود تولید کنید؟!). حال که چنین کاری را نکردهاید و خداوند هم شما را بخشیده است (و این رنج را از دوش شما برداشته است و اجازه داده است بدون دادن صدقه با پیغمبر به نجوا بپردازید) پس نماز را چنانکه باید بخوانید و زکات مال بدر کنید و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری نمائید. ایزد آگاه از همهی کارهائی است که میکنید. [[«أَشْفَقْتُمْ»: ترسیدید.]] |
|
5118 | 58 | 14 | ألم تر إلى الذين تولوا قوما غضب الله عليهم ما هم منكم ولا منهم ويحلفون على الكذب وهم يعلمون |
| | | آیا آگاهی از کسانی که گروهی را به دوستی میگیرند که خدا بر آنان خشمگین است. اینان (منافقانی بیش نبوده و) نه از شمایند و نه از آنانند. چنین کسانی بگونهی آگاهانه سوگند دروغ یاد میکنند! [[«تَوَلَّوْا»: به دوستی گرفتند. مراد منافقان است (نگا: حشر / 11). «هُمْ»: ایشان که منافقانند (نگا: نساء / 143). «وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»: در حالی که میدانند که دروغ میگویند.]] |
|
5119 | 58 | 15 | أعد الله لهم عذابا شديدا إنهم ساء ما كانوا يعملون |
| | | خداوند عذاب سختی را برای ایشان آماده کرده و تهیّه دیده است. آنان چه کار بدی میکنند! [[«أَعَدَّ»: آماده کرده است. تهیه دیده است. «مَا»: چیزهائی که. مراد نفاق و دروغ است.]] |
|
5120 | 58 | 16 | اتخذوا أيمانهم جنة فصدوا عن سبيل الله فلهم عذاب مهين |
| | | آنان سوگندهایشان را سپری (برای حفظ جان و مال خود) ساختهاند و بدین وسیله مردمان را از راه یزدان بازداشتهاند، و لذا عذاب خوارکنندهای دارند. [[«جُنَّةً»: سپر.]] |
|