بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
49985619لا يصدعون عنها ولا ينزفون
از نوشیدن آن، نه سر درد می‌گیرند، و نه عقل و شعور خود را از دست می‌دهند. [[«لا یُصَدَّعُونَ»: دچار سر درد گردانده نمی‌شوند. «عَنْهَا»: به سبب آن. «لا یُنزِفُونَ»: عقل و شعور را از دست نمی‌دهند (نگا: صافات / 47). قی و استفراغ نمی‌کنند (نگا: المصحف المیسر، صفوه التفاسیر).]]
49995620وفاكهة مما يتخيرون
(نوجوانان بهشتی برای آنان می‌گردانند) هر نوع میوه‌ای را که برگزینند. [[«فَاکِهَةٍ»: میوه. عطف بر (کَأْسٍ) در آیه 18 است. «مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ»: از میوه‌هائی که بخواهند. میوه‌هائی که خودشان برمی‌گزینند و برمی‌دارند.]]
50005621ولحم طير مما يشتهون
و گوشت پرنده‌ای که بخواهند و آرزو کنند. [[«یَشْتَهُونَ»: اشتهاء کنند. بخواهند و مایل بدان باشند.]]
50015622وحور عين
و حوریان چشم درشت بهشتی دارند. [[«حُورٌ»: سیاه چشمان. مبتدا و خبر آن (عِندَهُمْ) یا (لَهُمْ) محذوف است. برخی آن را عطف بر (وِلْدانٌ) دانسته‌اند. «عِینٌ»: جمع عَیْنَاء، درشت چشمان. صفت (حُورٌ) است.]]
50025623كأمثال اللؤلؤ المكنون
همسان مروارید میان صدفند. [[«الُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»: (نگا: طور / 24).]]
50035624جزاء بما كانوا يعملون
(اینها بدیشان داده می‌شود) به پاداش کارهائی که می‌کرده‌اند. [[«جَزَآءً»: مفعولٌ‌له است.]]
50045625لا يسمعون فيها لغوا ولا تأثيما
در میان باغهای بهشت، نه سخن یاوه می‌شنوند، و نه سخن گناه‌آلود. [[«لَغْواً ... تَأْثِیماً»: (نگا: طور / 23).]]
50055626إلا قيلا سلاما سلاما
مگر سخن سلام! سلام! را. [[«قِیلاً»: سخن (نگا: نساء / 122). مستثنی است. «سَلاماً سَلاماً»: درود! درود! صفت (قیلاً) است. یعنی سخنی که سالم از یاوه و گناه است. یا بدل آن است و معنی چنین می‌شود: مگر سخنی را که سلام! سلام! است (نگا: مریم / 62). «سَلاماً، سَلاماً»: سلام بعد از سلام. سلامها و سلامها بر همدیگر. یا درود خدا بر ایشان، و یا درود فرشتگان بر آنان (نگا: السراج المنیر).]]
50065627وأصحاب اليمين ما أصحاب اليمين
سمت راستیها! چه سمت راستیهائی؟! (اوصاف مواهب و نعمتهایشان در بیان نمی‌گنجد). [[«أَصْحَابُ الْیَمِینِ ...»: (نگا: واقعه / 8).]]
50075628في سدر مخضود
در (سایه‌ی درخت) سدر بی‌خار آرمیده‌اند. [[«سِدْرٍ»: درخت سِدر. ولی سِدر بهشتی کجا و سِدر جهان کجا! (نگا: سبأ / 16). «مَخْضُودٍ»: بی‌خار. سِدری که خارهایش را گرفته و بریده‌اند.]]


0 ... 489.7 490.7 491.7 492.7 493.7 494.7 495.7 496.7 497.7 498.7 500.7 501.7 502.7 503.7 504.7 505.7 506.7 507.7 508.7 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

24272865291336735909135476179955913543