نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4877 | 54 | 31 | إنا أرسلنا عليهم صيحة واحدة فكانوا كهشيم المحتظر |
| | | ما بر آنان یک صدای سهمناک سر دادیم و ایشان همگی به صورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمعآوری میکند. [[«هَشِیمِ»: گیاه خشک و خرد شده. «الْمُحْتَظِرِ»: کسی که آغلی را برای گوسفندان و حیوانات درست میکند که مانع خروج آنها یا حمله حیوانات وحشی گردد، یا این که علوفه چهارپایان را در آن انبار میکند. «هَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ»: علوفه خشک موجود در آغل شخص آغلدار.]] |
|
4878 | 54 | 32 | ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر |
| | | ما قرآن را برای یاددادن ویادگرفتن وپنددادن وپندگرفتن ساده و آسان نمودهایم، آیا پندپذیرنده و عبرتگیرنده ای هست؟ [[«وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا ...»: (نگا: قمر / 17).]] |
|
4879 | 54 | 33 | كذبت قوم لوط بالنذر |
| | | قوم لوط نیز بیم دادنها و بر حذر داشتنهای (پیغمبر خود لوط) را تکذیب کردند. [[«کَذَّبَتْ ... بِالنُّذُرِ»: (نگا: قمر / 23).]] |
|
4880 | 54 | 34 | إنا أرسلنا عليهم حاصبا إلا آل لوط نجيناهم بسحر |
| | | ما بر آنان تندبادی که ریگها را به حرکت در میآورد گماشتیم (و همگان را هلاک ساختیم) جز خاندان و پیروان لوط را که ما سحرگاهان ایشان را نجات دادیم (و از آن سرزمین بلازده رهائیشان بخشیدیم). [[«حَاصِباً»: بادی که سنگریزه را بردارد و پرت کند و ریگها را جابجا سازد (نگا: اسراء / 68، عنکبوت / 40). «بِسَحَرٍ»: در بامدادان. در سحرگاهان.]] |
|
4881 | 54 | 35 | نعمة من عندنا كذلك نجزي من شكر |
| | | این نعمتی بود از جانب ما (به آل لوط). ما اینگونه کسی را پاداش میدهیم که شکرگزار باشد. [[«نِعْمَةً»: مفعول له است.]] |
|
4882 | 54 | 36 | ولقد أنذرهم بطشتنا فتماروا بالنذر |
| | | لوط ایشان را از گرفتار کردن و کیفر دادن ما بیم داد، ولی آنان بر شک و گمان خود نسبت به بیم دادنها و برحذر داشتنها افزودند (و بدانها باور نکردند و بیراهه رفتند). [[«بَطْشَةَ»: فرو گرفتن و گرفتار ساختن. حمله کردن و کیفر دادن (نگا: دخان / 16). «تَمَارَوْا»: شک کردند و گمان ورزیدند. «النُّذُرِ»: (نگا: قمر / 5 و 23 و 33).]] |
|
4883 | 54 | 37 | ولقد راودوه عن ضيفه فطمسنا أعينهم فذوقوا عذابي ونذر |
| | | و با لوط دربارهی مهمانانش سخن گفتند (و از او خواستند آنان را در اختیار ایشان برای انجام کار منافی عفت بگذارد). ما چشمانشان را کور کردیم، (و بدیشان گفتیم:) بچشید عذاب و عقاب مرا، و بیم دادنها و برحذر داشتنهای مرا. [[«رَاوَدُوهُ»: با او گفتگو کردند. «رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ»: مراد این است که از لوط خواستند که از جانبداری مهمانان دست بردارد و ایشان را در اختیار آنان بگذارد، تا هر چه خواستند از اعمال منافی عفت نسبت بدیشان روا دارند (نگا: هود / 78، حجر / 68). «طَمَسْنَا»: از میان برداشتیم. محو و نابود کردیم (نگا: نساء / 47، یونس / 88، یس / 66). «نُذُرِ»: (نگا: قمر / 30).]] |
|
4884 | 54 | 38 | ولقد صبحهم بكرة عذاب مستقر |
| | | بامدادان عذاب پیاپی و کوبنده و پایدار به سراغ ایشان آمد. [[«صَبَّحَهُمْ»: در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشید به سروقتشان آمد. «صَبَّحَ»: از مصدر تصبیح، بامدادان به پیش کسی آمدن. «بُکْرَةً»: صبح زود. اول صبح. «مُسْتَقِرٌّ»: دائم و همیشگی، چرا که عذاب دنیوی ایشان با عذاب برزخی آنان اتصال پیدا کرد. پیاپی و کاری، زیرا تا آنان را از میان نبرد، ادامه داشت (نگا: قمر / 3، نمل / 40).]] |
|
4885 | 54 | 39 | فذوقوا عذابي ونذر |
| | | پس بچشید عذاب و عقاب مرا، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا. [[«فَذُوقُوا ...»: (نگا: قمر / 37).]] |
|
4886 | 54 | 40 | ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر |
| | | ما قرآن را برای یاددادن ویادگرفتن وپنددادن وپندگرفتن ساده و آسان نمودهایم، آیا پندپذیرنده و عبرتگیرنده ای هست؟ [[«وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا ...»: (نگا: قمر / 17 و 32).]] |
|