نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4651 | 50 | 21 | وجاءت كل نفس معها سائق وشهيد |
| | | در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) میآید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود میکند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت میدهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوقدهنده. مراد فرشتهای است که او را به سوی جایگاه محشر میبرد و رهنمون او میشود (نگا: روحالمعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشتهای است که بر اعمال او گواهی میدهد (نگا: روحالمعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامههای اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوههای مختلف گواهی میدهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر همآوا و همصدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]] |
|
4652 | 50 | 22 | لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد |
| | | (سپس به انسان بیباور خطاب میشود:) تو از این (دادگاه بزرگ و چیزهائی که میبینی و خواهی دید) غافل بودی، و ما پرده از جلو چشمان تو به کنار زدهایم و امروز چشمانت کاملاً تیزبین شدهاند. [[«غِطَآءَ»: پوشش. پرده. مراد پردههای جهان مادی و علائق دنیوی است که انسان را از دیدن حقائق بازمیدارند. «حَدِیدٌ»: تیزبین و قوی.]] |
|
4653 | 50 | 23 | وقال قرينه هذا ما لدي عتيد |
| | | فرشتهی همدم او میگوید، اینها چیزهائی است که در پیش من آماده است (و من آنها را ثبت و ضبط کردهام. پروردگارا! خود دانی که برابر اینها در حق او چه کار میکنی). [[«قَرِینُهُ»: همدم او. مراد فرشته موکل مذکور در آیه 18 است. برخی هم گفتهاند، مراد اهریمن و اهریمنان مذکور در (زخرف / 36، فصّلت / 25) است! لیکن مقبول به نظر نمیرسد در آن روز شیاطین جرأت بکنند به خود بنازند و بگویند: ما این را گمراه و از راه بدر کردهایم. چرا که شیاطین در آن روز منکر کارهای خود میگردند (نگا: آیه 27). «هذا»: مراد پرونده اعمال است که توسط فرشته موکّل ثبت و ضبط و فراهم آمده است.]] |
|
4654 | 50 | 24 | ألقيا في جهنم كل كفار عنيد |
| | | (خدا به دو فرشتهی مأمور ثبت و ضبط اعمال دستور میدهد:) هر کافر سرکش و کینهتوزی را به دوزخ بیندازید! [[«أَلْقِیَا»: پرت کنید و بیندازید. مخاطب دو فرشته ثبت و ضبط اعمال و یا دو فرشته راهنما و گواه است. «عَنِیدٍ»: سرکش. کینهتوز.]] |
|
4655 | 50 | 25 | مناع للخير معتد مريب |
| | | آن کسی را که سخت از انجام کارهای نیک دست بازداشته (و دیگران را) نیز از انجام خوبیها بازداشته است، و متجاوز (از حدود احکام الهی) و متعدّی (به حقوق دیگران) بوده است، و (در دین خود) شکّ داشته است و (دیگران را نیز راجع به دین) به شکّ انداخته است و بدبین کرده است. [[«مَنَّاعٍ»: کسی که خویشتن را از انجام خوبیها بدور داشته است، و یا مانع دیگران از انجام خوبیها بوده است. «مُعْتَدٍ»: تجاوزپیشه. کسی که از قوانین آسمانی سرپیچی کند و از حدود مقررات بگذرد، و یا به حقوق دیگران تجاوز کند. «مُرِیبٍ»: متردد. شکانداز. از مصدر (إِرَابَة) که به صورت لازم و متعدی آمده است (نگا: هود / 62 و 110، ابراهیم / 9، سبأ / 54).]] |
|
4656 | 50 | 26 | الذي جعل مع الله إلها آخر فألقياه في العذاب الشديد |
| | | آن کسی که با خدا، معبود دیگری را برگزیده است. پس او را به عذاب سخت (دوزخ) بیندازید. [[«أَلْقِیَا»: تکرار این واژه برای تأکید مطلب است.]] |
|
4657 | 50 | 27 | قال قرينه ربنا ما أطغيته ولكن كان في ضلال بعيد |
| | | (شیطانی که در دنیا پیوسته) همدم او (بوده است) میگوید: پروردگارا! من او را به طغیان و سرکشی (از فرمان یزدان) وا نداشتهام، بلکه او خود در گمراهی ژرف (و دور از ساحل نجاتی) بوده است. [[«قَرِینُهُ»: اهریمن همدم و همراه او در دنیا که پیوسته وی را به گمراهی و بدکرداری میخوانده است (نگا: زخرف / 36، فصّلت / 25). «مَآ أَطْغَیْتُهُ»: او را به سرکشی و تجاوز وا نداشتهام و به نافرمانی نکشاندهام. مراد این است که خودش به وسوسههای من گوش فرا داده است و من قدرت بر اجبار و اکراه نداشتهام (نگا: ابراهیم / 22، نحل / 100).]] |
|
4658 | 50 | 28 | قال لا تختصموا لدي وقد قدمت إليكم بالوعيد |
| | | خدا میفرماید: در پیشگاه من ستیزه مکنید. من پیش از این شما را (از این سرنوشت شوم) بیم داده بودم. [[«قَدَّمْتُ إِلَیْکُم بِالْوَعِیدِ»: توسط پیغمبران قبلاً به شما اخطار کردهام و شما را از چنین روزی و سرنوشتی ترساندهام.]] |
|
4659 | 50 | 29 | ما يبدل القول لدي وما أنا بظلام للعبيد |
| | | سخن من (مبنی بر عذاب دادن کافران و نعمت رساندن به مؤمنان) تغییرناپذیر است و دگرگون نمیشود، و من کمترین ستمی به بندگان نمیکنم. [[«الْقَوْلُ»: منظور تهدیدها و وعیدها و مژدهها و بشارتهای فراوان در آیات مختلف است. «ظَلاّمٍ»: (نگا: آلعمران / 182، انفال / 51، حج / 10، فصّلت / 46).]] |
|
4660 | 50 | 30 | يوم نقول لجهنم هل امتلأت وتقول هل من مزيد |
| | | روزی به دوزخ خواهیم گفت: آیا پر شدهای؟ (قطعاً که پر شدهای و ما به وعدهی خود وفا کردهایم). و دوزخ میگوید: مگر افزون بر این هم هست؟! [[«هَلِ امْتَلاَتِ»: آیا پر شدهای؟ حرف استفهام، تقریری است. یعنی بگو که پر شدهای و ما به وعده خود (نگا: سجده / 13، ص / 85) وفا کردهایم. «هَلِ امْتَلاَتِ ... مَزِیدٍ»: معنی دیگر: آیا پر شدهای؟ دوزخ میگوید: آیا افزون بر این هم هست؟ در این صورت افزونطلبی دوزخ بر اثر خشم بر دوزخیان و تقاضای تضییق مکان بر آنان و رویهم متراکم شدن ایشان است.]] |
|