نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4582 | 47 | 37 | إن يسألكموها فيحفكم تبخلوا ويخرج أضغانكم |
| | | اگر خدا از شما اموالتان را درخواست کند، و حتّی اصرار هم بورزد، شما (به خاطر دلبستگی شدید و مالدوستی سرشتی انسان) بخل نشان خواهید داد و تنگچشمیخواهید کرد، و باعث بروز کینههایتان میشود. (پس خدا که شما را میشناسد، چنین کاری را نمیکند). [[«یُحْفِکُمْ»: از شما اصرار بکند و مصرانه بخواهد. از مصدر (إحفاء) به معنی إلحاح و إصرار. «یُخْرِجْ أَضْغَانَکُمْ»: اشاره به دلبستگی شدید بسیاری از مردم به مسائل مالی است، و در حقیقت یک نوع ملامت و سرزنش آنان، و در عین حال تشویق به ترک این وابستگی است. همچنین بیانگر این واقعیت که دوستی اموال و عشق به دارائی، خمیره ذاتی و یک صفت سرشتی انسان است، تا آنجا که اگر خدا نیز از بسیاری از انسانها اموالشان را مطالبه کند، خشم و کینه او را به دل میگیرند!]] |
|
4583 | 47 | 38 | ها أنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا في سبيل الله فمنكم من يبخل ومن يبخل فإنما يبخل عن نفسه والله الغني وأنتم الفقراء وإن تتولوا يستبدل قوما غيركم ثم لا يكونوا أمثالكم |
| | | آگاه باشید که شما (از سوی آفریدگارتان) دعوت به انفاق در راه خدا میشوید. بعضی از شما بخل میورزند. هر کس هم بخل بورزد، در حق خود بخل میورزد (و زیان آن متوجّه خودش میگردد). زیرا خدا بینیاز است و شما نیازمندید. اگر شما (از فرمان خدا سرپیچی کنید و) روی برتابید، مردمان دیگری را جایگزین شما میگرداند (و این مأموریّت را به گروه دیگری میسپارد) که هرگز همسان شما نخواهند بود (و از ایثار و فداکاری و بذل جان و مال خودداری نخواهند کرد و از فرمان یزدان رویگردان نخواهند شد). [[«هَآ أَنتُمْ هؤُلآءِ»: (نگا: آلعمران / 66 و 119، نساء / 109). «عَن نَّفْسِهِ»: در حق خود. «أَمْثَالَکُمْ»: همچون شما. همسان شما. (نگا: معارج / 41).]] |
|
4584 | 48 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم إنا فتحنا لك فتحا مبينا |
| | | ما برای تو فتح آشکاری را فراهم ساختهایم. [[«فَتَحْنَا»: گشودهایم و پیش آوردهایم. ذکر فعل به صورت ماضی، به خاطر تحقق یا قطعیت موضوع است. «فَتْحاً مُّبِیناً»: مراد صلح حدیبیه است که به خاطر خیرات و برکات و فتوحات مترتب بر آن، فتح آشکار نامیده شده است. یا مراد فتح مکه است که دو سال بعد از صلح حدیبیه بوقوع پیوست و انتشار اسلام و شکوه مسلمانان را بدنبال داشت.]] |
|
4585 | 48 | 2 | ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك وما تأخر ويتم نعمته عليك ويهديك صراطا مستقيما |
| | | هدف این بود که خداوند گناهان پیشین و پسین تو را ببخشاید، و نعمت خود را بر تو تمام نماید، و به راه راست هدایتت فرماید. [[«لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ مَا ...»: حرف لام برای تعلیل است. فتح، سبب غفران بحساب آمده است، چرا که فتح، جهاد است، و جهاد عبادت است، و عبادت موجب عفو و بخشش. در اصل فتح را خدا کرده است، و جائزهاش را به پیغمبرش داده است. مغفرت، تکمیل نعمت، هدایت، نصرت. «ذَنبِکَ»: (نگا: یوسف / 29، غافر / 55، محمد / 19).]] |
|
4586 | 48 | 3 | وينصرك الله نصرا عزيزا |
| | | و پیروزی نادر و نایابی بهرهی تو گرداند. [[«عَزِیزاً»: چیزی که نادر است و کمتر به دست میآید. نیرومند. مایه عزت. بدون شکست.]] |
|
4587 | 48 | 4 | هو الذي أنزل السكينة في قلوب المؤمنين ليزدادوا إيمانا مع إيمانهم ولله جنود السماوات والأرض وكان الله عليما حكيما |
| | | خدا است که به دلهای مؤمنان آرامش و اطمینان خاطر داده است تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند (و یقین و باور خویش را تقویت نمایند). لشکرهای آسمان و زمین از آن خدا است، و خداوند بس آگاه و فرزانه است. [[«السَّکِینَةَ»: آرامش. قوت قلب. طمأنینه. مراد اطمینان خاطری است که هرگونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل میکند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم میدارد (نگا: توبه / 26). «جُنُودُ»: جمع جُنْد، لشکرها. سپاهها. مراد همه چیزهائی است که وسیله تنفیذ اوامر خدایند، از قبیل: فرشتگان، انسانها، سنگها، زلزلهها، رعد و برقها، و ... (نگا: احزاب / 9، مدثر / 31). مراد از لشکرها، همان سپاههائی است که در (توبه / 40) از آنان سخن رفته است.]] |
|
4588 | 48 | 5 | ليدخل المؤمنين والمؤمنات جنات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها ويكفر عنهم سيئاتهم وكان ذلك عند الله فوزا عظيما |
| | | (چنین کرد) تا مردان و زنان مؤمن را (در برابر فرمانبرداری و جهادشان) به باغهای بهشتی درآورد که در زیر (درختان و قصرهای) آن رودبارها روان است، و جاودانه در آن بسر میبرند، و تا این که گناهان و بدیهایشان را بزداید و ببخشاید، و این در پیشگاه ایزدی (و در جهان ابدی، کامیابی سترگ و) رستگاری بزرگ بشمار است. [[«لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنینَ ...»: وجود لشکرهای آسمان و زمین بدان خاطر است که مؤمنین را به بهشت داخل کند، و ... بعضی (لِیُدْخِلَ) را متعلق وجود لشکرها، و برخی عطف بر (لِیَغْفِرَ) و جماعتی عطف بر (لِیَزْدَادُوا) میدانند.]] |
|
4589 | 48 | 6 | ويعذب المنافقين والمنافقات والمشركين والمشركات الظانين بالله ظن السوء عليهم دائرة السوء وغضب الله عليهم ولعنهم وأعد لهم جهنم وساءت مصيرا |
| | | و تا این که مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرکی را عذاب کند که به خدا گمان بد میبرند. بدیها و بلاها تنها ایشان را در برمیگیرد (و فقط بر آنان چنبره میزند) و خداوند بر ایشان خشمگین میگردد، و آنان را نفرین میکند (و از رحمت خود محروم میسازد) و دوزخ را برای ایشان آماده ساخته است، و دوزخ چه جایگاه نهائی بدی است! [[«یُعَذِّبَ»: عطف بر (لِیُدْخِلَ) است. «الظّآنِّینَ»: گمانبرندگان (نگا: آیه 12). «ظَنَّ السَّوْءِ»: گمان بد. اضافه موصوف به صفت خود است. «دَآئِرَةُ»: در اصل به معنی چنبر و چنبره است که بعد به بلای فراگیر گفته شده است. اسم فاعل یا مصدر است. «دَآئِرَةُ السَّوْءِ». بلای فراگیر و همهجانبه. اضافه موصوف به صفت خود است. «مَصِیراً»: سرمنزل. مکان پایانی. جایگاه نهائی (نگا: نساء / 97 و 115). «عَلَیْهِمْ دَآئِرَةُ السَّوْءِ ... وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ»: این عبارت میتواند دعائی هم باشد. یعنی: بلای فراگیر و همهجانبه بهره ایشان باد، و خدا بر آنان خشمناک شود و نفرینشان کند، و دوزخ را برایشان آماده سازد.]] |
|
4590 | 48 | 7 | ولله جنود السماوات والأرض وكان الله عزيزا حكيما |
| | | لشکرهای آسمانها و زمین از آن خدا است، و خدا مقتدری شکستناپذیر و حکیمی فرزانه است. [[«وَ ِللهِ جُنُودُ ...»: (نگا: آیه 4).]] |
|
4591 | 48 | 8 | إنا أرسلناك شاهدا ومبشرا ونذيرا |
| | | ما تو را به عنوان گواه و مژدهرسان و بیمدهنده فرستادهایم. [[«إِنَّآ أَرْسَلْنَاکَ ...»: (نگا: احزاب / 45).]] |
|