نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4571 | 47 | 26 | ذلك بأنهم قالوا للذين كرهوا ما نزل الله سنطيعكم في بعض الأمر والله يعلم إسرارهم |
| | | این (چرخ زدن و از دین برگشتن) بدان خاطر است که به کسانی که دشمن چیزی هستند که خدا فرو فرستاده است، گفته بودند: در برخی از کارها از شما اطاعت و پیروی میکنیم! خدا آگاه از پنهانکاری ایشان میباشد. [[«الَّذِینَ کَرِهُوا ...»: مراد یهودیان بنیقریظه و بنینضیر است (نگا: احزاب / 26 و 27). «کَرِهُوا»: دشمن داشتهاند. نپسندیدهاند. «بَعْضِ الأمْرِ»: (نگا: حشر / 11 و 12). «إِسرَار»: پنهانکاری. مراد پنهان کردن و مخفی داشتن مکر و کید است.]] |
|
4572 | 47 | 27 | فكيف إذا توفتهم الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم |
| | | حال آنان چگونه خواهد بود بدان هنگام که فرشتگان مأمور قبض ارواح به سراغشان میآیند و چهرهها و پشتها (و سایر اندامهای) ایشان را به زیر ضربات خود میگیرند؟! [[«تَوَفَّتْهُمْ»: ایشان را دریابند و قبض روح کنند. ایشان را از جهان برمیگیرند (نگا: نساء / 97، انعام / 61، اعراف / 37، نحل / 28 و 32). «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»: (نگا: انفال / 50).]] |
|
4573 | 47 | 28 | ذلك بأنهم اتبعوا ما أسخط الله وكرهوا رضوانه فأحبط أعمالهم |
| | | این گونه (جان برگرفتن ایشان) بدان خاطر است که آنان بدنبال چیزی میروند که خدای را بر سر خشم میآورد، و از چیزی که موجب خوشنودی او است بدشان میآید، و لذا خداوند کارهای (نیک) ایشان را باطل و بیسود میگرداند. [[«أَسْخَطَ»: خشمگین گرداند. «رِضْوانَهُ»: رضایت و خوشنودی او.]] |
|
4574 | 47 | 29 | أم حسب الذين في قلوبهم مرض أن لن يخرج الله أضغانهم |
| | | آیا کسانی که در دلهایشان بیماری (نفاق و کینهتوزی اسلام) است، گمان میبرند خدا کینهها و دشمنانگیهای ایشان را (که از اسلام و مسلمین در دل دارند) ظاهر و برملا نمیگرداند؟ [[«أَضْغان»: جمع ضِعْن، حقد و کینههای شدید. «لَن یُخْرِجَ ...»: (نگا: توبه / 64).]] |
|
4575 | 47 | 30 | ولو نشاء لأريناكهم فلعرفتهم بسيماهم ولتعرفنهم في لحن القول والله يعلم أعمالكم |
| | | اگر ما میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم و تو از روی قیافه و علامتشان ایشان را میشناختی. تو قطعاً آنان را از روی طرز سخن و نحوهی گفتار میشناسی. خداوند آگاه از کارهایتان میباشد (و حقیقت پندار و گفتار و رفتارتان را میداند و همگان را خوب میشناسد و پاداش و پادافره لازم را به هر کسی خواهد داد). [[«بِسِیمَاهُمْ»: سیما، قیافه. علامت. «لَحْنِ الْقَوْلِ»: شیوه سخن. طرز سخن.]] |
|
4576 | 47 | 31 | ولنبلونكم حتى نعلم المجاهدين منكم والصابرين ونبلو أخباركم |
| | | ما همهی شما را (با وجود آگاهی از اعمالتان) قطعاً آزمایش میکنیم، تا معلوم شود مجاهدان (واقعی) و صابران شما کیانند (و مجاهدنماها و ناشکیبایان سستعنصر کیان). و اخبار شما را بیازمائیم (که آیا در راه اسلام صادقانه سخن گفتهاید یا خیر. دعوت مستمرّ و خستگیناپذیر داشتهاید و از اسلحهی گفتار در قلع و قمع کفّار سود بردهاید، یا از لوم لائم ترسیدهاید). [[«حَتّی نَعْلَمَ»: (نگا: بقره / 143، آلعمران / 140، سبأ / 21). «نَبْلُوَ»: الف زائدی در رسمالخط قرآنی در آخر دارد. «أَخْبَارَکُمْ»: مراد از اخبار، هنرنمائی در شیوه بیان در کار تبلیغ و دعوت مردم به راه حق، و ضعف و قوت در این امر، و دوام و یا عدم دوام و فداکاری و یا عدم فداکاری در راه نشر دین است (نگا: تفسیر قاسمی). خبرهای اطاعت یا عدم اطاعت در جهاد. یا این که مراد از اخبار، اعمال بطور کلی است، اعم از خوب و بد.]] |
|
4577 | 47 | 32 | إن الذين كفروا وصدوا عن سبيل الله وشاقوا الرسول من بعد ما تبين لهم الهدى لن يضروا الله شيئا وسيحبط أعمالهم |
| | | کسانی که کافر میشوند، و مردمان را از راه خدا بازمیدارند، و بدنبال آن که هدایت برایشان شناخته و روشن میگردد با پیغمبر به مخالفت و دشمنانگی میپردازند، هرگز کمترین زیانی به خدا نمیرسانند، و بلکه خدا کارهای (نیک) ایشان را هم باطل و بیسود میگرداند. [[«شَآقُّوا»: دشمنانگی کردند. به مخالفت پرداختند. «سَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ»: کارهای نیکشان را باطل میگرداند و فایدهای در آخرت عائدشان نمینماید. کارهائی را که در راه جلوگیری از اسلام میکنند، خدا آنها را بیاثر میگرداند، و موانع ایشان را از سر راه اسلام برمیدارد.]] |
|
4578 | 47 | 33 | يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله وأطيعوا الرسول ولا تبطلوا أعمالكم |
| | | ای مؤمنان! از خدا و پیغمبر اطاعت کنید، و کارهای خود را (با انجام معاصی) باطل مگردانید. [[«لا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ»: کارهایتان را با انجام پلشتیها و زشتیها ضایع نگردانید.]] |
|
4579 | 47 | 34 | إن الذين كفروا وصدوا عن سبيل الله ثم ماتوا وهم كفار فلن يغفر الله لهم |
| | | کسانی که کافر گردند و مردمان را از راه خدا بازدارند و سپس بمیرند در حالی که کافر باشند، هرگز خداوند ایشان را نخواهد بخشید. [[«مَاتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»: در حال کفر از جهان بروند و بمیرند. «لَن یَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ»: خداوند ایشان را به سبب شرک و کفرشان هرگز نخواهد بخشید (نگا: نساء / 48).]] |
|
4580 | 47 | 35 | فلا تهنوا وتدعوا إلى السلم وأنتم الأعلون والله معكم ولن يتركم أعمالكم |
| | | سست مشوید، و (کافران را) به صلح مخوانید، چرا که شما برترید و خدا با شما است، و هرگز از (اجر و ثواب) اعمالتان نمیکاهد. [[«السَّلْمِ»: صلح. «تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ»: از کافران طلب صلح مکنید و ایشان را به صلح مخوانید. (تَدْعُوا) مجزوم و عطف بر (لاتَهِنُوا) میباشد. در اصل چنین است. لا تَهِنُوا وَ لا تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ. «الأعْلَوْنَ»: برتران. چیرگان. «لَن یَتِرَکُمْ»: از شما نمیکاهد. از ماده (وتر). این آیه مخالف با آیه 61 سوره انفال نیست که میفرماید: وَ إِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا. چرا که مراد از آیه سوره محمد، درخواست صلح بیهنگام و بیجا از سوی مسلمانان است در زمانی که همه عوامل پیروزی در دست ایشان است، و مراد از آیه سوره انفال درخواست صلح از طرف دشمنان است و صلحی در میان است که منافع مسلمانان را در حال یا در آینده تأمین میکند. «وَ أَنتُمُ الأعْلَوْنَ»: در حالی که شما برتر و چیرهاید، و خدا با شما است و هرگز از اجر و پاداش کارهایتان نمیکاهد. یا این که: سستی نکنید تا مجبور شوید دعوت به مصالحه کنید. شما برتر هستید و خدا با شما است و از پاداشهایتان نمیکاهد.]] |
|