نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
457 | 3 | 164 | لقد من الله على المؤمنين إذ بعث فيهم رسولا من أنفسهم يتلو عليهم آياته ويزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمة وإن كانوا من قبل لفي ضلال مبين |
| | | هر آينه خداى بر مؤمنان منت نهاد كه در ميانشان پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مىخواند و پاكشان مىسازد و كتاب و حكمتشان مىآموزد، در حالى كه پيش از آن- آمدن پيامبر- هر آينه در گمراهى آشكارى بودند. |
|
458 | 3 | 165 | أولما أصابتكم مصيبة قد أصبتم مثليها قلتم أنى هذا قل هو من عند أنفسكم إن الله على كل شيء قدير |
| | | و آيا چون آسيبى به شما رسد كه دو چندانش را- در جنگ بدر- [به دشمن] رسانده بوديد مىگوييد: اين از كجاست؟ بگو: آن از سوى خودتان است- كه بر خلاف فرمان پيامبر سنگر را رها كرديد-، همانا خدا بر همه چيز تواناست. |
|
459 | 3 | 166 | وما أصابكم يوم التقى الجمعان فبإذن الله وليعلم المؤمنين |
| | | و آنچه روز رويارويى دو گروه- مسلمانان و مشركان- به شما رسيد به اذن خدا بود [تا شما را بيازمايد] و تا مؤمنان را باز شناسد |
|
460 | 3 | 167 | وليعلم الذين نافقوا وقيل لهم تعالوا قاتلوا في سبيل الله أو ادفعوا قالوا لو نعلم قتالا لاتبعناكم هم للكفر يومئذ أقرب منهم للإيمان يقولون بأفواههم ما ليس في قلوبهم والله أعلم بما يكتمون |
| | | و تا كسانى را كه دورويى كردند معلوم گرداند و [چون] به آنها گفته شد: بياييد در راه خدا كارزار يا دفاع كنيد، گفتند: اگر مىدانستيم كه جنگى خواهد بود هر آينه شما را پيروى مىكرديم، آنان در آن روز به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان با دهانهاشان چيزى مىگويند كه در دلهاشان نيست، و خدا بدانچه پنهان مىدارند داناتر است. |
|
461 | 3 | 168 | الذين قالوا لإخوانهم وقعدوا لو أطاعونا ما قتلوا قل فادرءوا عن أنفسكم الموت إن كنتم صادقين |
| | | آنان كه [از جنگ] بنشستند در باره برادرانشان- شهيدان- گفتند: اگر از ما فرمان برده بودند كشته نمىشدند بگو: اگر راست مىگوييد مرگ را از خود باز داريد. |
|
462 | 3 | 169 | ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون |
| | | و كسانى را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپندار، بلكه زندگانند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند |
|
463 | 3 | 170 | فرحين بما آتاهم الله من فضله ويستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم ألا خوف عليهم ولا هم يحزنون |
| | | در حالى كه بدانچه خداوند از فزونى و بخشش خود به آنان داده است شادمانند، و به [نيكويى حالِ] آن كسانى كه از پس ايشان هنوز به آنان نپيوسته اند شادى همى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند. |
|
464 | 3 | 171 | يستبشرون بنعمة من الله وفضل وأن الله لا يضيع أجر المؤمنين |
| | | ايشان به نعمت و بخششى كه از خداست و به اين كه خداوند مزد مؤمنان را تباه نمىكند، شادمانند. |
|
465 | 3 | 172 | الذين استجابوا لله والرسول من بعد ما أصابهم القرح للذين أحسنوا منهم واتقوا أجر عظيم |
| | | آنان كه پس از آنكه زخمها بديشان رسيد- در احُد- خدا و پيامبر را- در دعوت به پى گيرى لشكر مشركان- پاسخ [نيكو] دادند، براى كسانى از آنان كه نيكويى و پرهيزگارى كردند مزدى بزرگ است |
|
466 | 3 | 173 | الذين قال لهم الناس إن الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم إيمانا وقالوا حسبنا الله ونعم الوكيل |
| | | آنان كه مردمان ايشان را گفتند كه [سپاهى از] مردم- كافران مكه- براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند پس از آنها بترسيد، اما [اين سخن] بر ايمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نيكو كارگزار و پشتيبانى است. |
|