نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
448 | 3 | 155 | إن الذين تولوا منكم يوم التقى الجمعان إنما استزلهم الشيطان ببعض ما كسبوا ولقد عفا الله عنهم إن الله غفور حليم |
| | | آنان که در روز رویاروئی دو گروه (مسلمانان و کافران در جنگ احد) فرار کردند، بیگمان اهریمن به سبب پارهای از آنچه کرده بودند (که سرکشی از فرمان خدا بود) آنان را به لغزش انداخت و خداوند ایشان را بخشید، چرا که خداوند آمرزنده و شکیبا است. [[«تَوَلَّوْا»: پشت کردند. روی گرداندند. «الْجَمْعَانِ»: دو گروه مؤمنان و مشرکان. «إِسْتَزَلَّهُمْ»: آنان را به لغزش انداخت. آنان را به خطا و گناه دچار کرد.]] |
|
449 | 3 | 156 | يا أيها الذين آمنوا لا تكونوا كالذين كفروا وقالوا لإخوانهم إذا ضربوا في الأرض أو كانوا غزى لو كانوا عندنا ما ماتوا وما قتلوا ليجعل الله ذلك حسرة في قلوبهم والله يحيي ويميت والله بما تعملون بصير |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! شما همانند کافران نباشید که چون برادرانشان به مسافرتی (برای تجارت و کسب و کار) میرفتند (و میمردند) یا (در کشورهای خود یا جای دیگری) به جنگ میپرداختند (و کشته میشدند) میگفتند: اگر نزد ما میماندند، نمیمردند و کشته نمیشدند. (شما ای مؤمنان! چنین سخنانی را نگوئید) تا خداوند این (گفتار و گمان) را حسرتی بر دل آنان کند. و خدا است که زنده میکند و میمیراند (و زندگی و مرگ در دست او است) و خدا آنچه را که میکنید (چه خوب باشد و چه بد) میبیند. [[«ضَرَبُوا فِی الأرْضِ»: در زمین مسافرت کردند. «غُزّیً»: جمع غازی، جنگجویان. جهادگران. «لِیَجْعَلَ اللهُ ذلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ»: تا خداوند آن عقیده و باور نادرست ایشان را حسرتی در دل آنان گرداند. تا خداوند جهاد مؤمنان و دستیابی به غنیمت و فوز شهادت ایشان را مایه حسرت کافران گرداند. لام (لِیَجْعَلَ) لام عاقبت است (نگا: قصص / 8).]] |
|
450 | 3 | 157 | ولئن قتلتم في سبيل الله أو متم لمغفرة من الله ورحمة خير مما يجمعون |
| | | و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، مغفرت و مرحمتی (که شما را در برمیگیرد) بهتر از چیزهائی است که (آنان در طول عمر) جمعآوری میکنند. [[«لَئِنْ»: اگر. «قُتِلْتُمْ ...»: فعل شرط است، و جواب شرط محذوف است که (لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللهِ ...) جانشین و در معنی آن است.]] |
|
451 | 3 | 158 | ولئن متم أو قتلتم لإلى الله تحشرون |
| | | و اگر بمیرید یا کشته شوید (مگر نه این است که فانی نمیشوید و در هر دو صورت) به سوی خدا بازگردانده میشوید (و پاداش اعمال خوب یا بدتان داده میشود). [[«تُحْشَرُونَ»: جمعآوری میشوید.]] |
|
452 | 3 | 159 | فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم في الأمر فإذا عزمت فتوكل على الله إن الله يحب المتوكلين |
| | | از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان (که سر از خطّ فرمان کشیده بودند) نرمش نمودی. و اگر درشتخوی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن. و هنگامی که (پس از شور و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر خدا توکّل کن؛ چرا که خدا توکّلکنندگان را دوست میدارد. [[«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللهِ»: به سبب رحمتی که خدا آن را در دل تو به ودیعت نهاده است. (مَا) حرف زائدی است که برای تأکید ربط سبب یعنی (رحمت)، به مسبّب یعنی (لِنتَ) به کار رفته است. «لِنتَ»: نرم شدی. نرمش نمودی. «فَظّاً»: تندخو. «غَلِیظَ الْقَلْبِ»: سنگدل. نامهربان. «إنفَضُّوا»: پراکنده میشدند.]] |
|
453 | 3 | 160 | إن ينصركم الله فلا غالب لكم وإن يخذلكم فمن ذا الذي ينصركم من بعده وعلى الله فليتوكل المؤمنون |
| | | اگر خداوند شما را یاری کند (همان گونه که در جنگ بدر یاری کرد) هیچ کس بر شما چیره نخواهد شد، و اگر خوارتان گرداند (و دست از یاریتان بردارد، همان گونه که در جنگ احد چنین شد) کیست که پس از او شما را یاری دهد؟ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند و بس. |
|
454 | 3 | 161 | وما كان لنبي أن يغل ومن يغلل يأت بما غل يوم القيامة ثم توفى كل نفس ما كسبت وهم لا يظلمون |
| | | (شما گمان کردید ممکن است پیغمبر به شما خیانت کند! در حالی که) هیچ پیغمبری را نسزد که خیانت کند، و هر کس خیانت ورزد، در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنهی محشر) میآورد، سپس به هرکسی پاداش و پادافره آنچه کرده است به تمام و کمال داده میشود، و بدانان ستم نخواهد شد. [[«یَغُلَّ»: خیانت در غنیمت کند. «غَلَّ»: خیانت در غنیمت کرد. «تُوَفَّی»: به تمام و کمال داده میشود.]] |
|
455 | 3 | 162 | أفمن اتبع رضوان الله كمن باء بسخط من الله ومأواه جهنم وبئس المصير |
| | | آیا کسی که (با طاعت و عبادت) در پی خوشنودی خدا است، مانند کسی است که (با معصیت و نافرمانی) خشم خدا را نصیب خود میکند، و جایگاه او دوزخ خواهد بود؟! و دوزخ بدترین بازگشتگاه است. [[«إِتَّبَعَ»: پیروی کرد. دنبال کرد. «رِضْوَان»: خوشنودی. «بَآءَ»: برگشت. «سَخَط»: خشم. «بَآءَ بِسَخَطٍ مِّنَ اللهِ»: با کولهباری از خشم خدا برگشت. مراد این که مورد خشم خدا قرار گرفت. «مَصِیر»: بازگشتگاه.]] |
|
456 | 3 | 163 | هم درجات عند الله والله بصير بما يعملون |
| | | (هر یک از) آنان (چه دینداران و چه بیدینان) برای خود جاه و مقام، و جا و مکانی در پیشگاه خدا دارند (و برابر و یکسان نیستند) و خداوند میبیند آنچه را که انجام میدهند (لذا درجات و درکات هر یک را برابر کردار و رفتارشان تعیین مینماید و به هرکس آن دهد که سزد). [[«هُمْ دَرَجَاتٌ»: آنان دارای منازل و مراتبی هستند. در اینجا مضاف محذوف است و مضافٌالیه به جای آن قرار گرفته است. تقدیر چنین است: هُمْ ذَوُو دَرَجَاتٍ عِندَ اللهِ.]] |
|
457 | 3 | 164 | لقد من الله على المؤمنين إذ بعث فيهم رسولا من أنفسهم يتلو عليهم آياته ويزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمة وإن كانوا من قبل لفي ضلال مبين |
| | | یقیناً خداوند بر مؤمنان (صدر اسلام) منّت نهاد و تفضّل کرد بدان گاه که در میانشان پیغمبری از جنس خودشان برانگیخت. (پیغمبری که) بر آنان آیات (کتاب خواندنی قرآن و کتاب دیدنی جهان) او را میخواند، و ایشان را (از عقائد نادرست و اخلاق زشت) پاکیزه میداشت و بدیشان کتاب (قرآن و به تبع آن خواندن و نوشتن) و فرزانگی (یعنی اسرار سنّت و احکام شریعت) میآموخت، و آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری (غوطهور) بودند. [[«بَعَثَ»: برانگیخت. فرستاد. «یَتْلُو»: میخواند. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی به دنبال دارد. «یُزَکِّیهِمْ»: از عقائد تباه و رفتارهای نابهنجار پاکشان میدارد. «الْکِتَاب»: قرآن مجید. «الْحِکْمَة»: سنّت مطهّره.]] |
|