نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4363 | 43 | 38 | حتى إذا جاءنا قال يا ليت بيني وبينك بعد المشرقين فبئس القرين |
| | | تا آن گاه که چنین کسی (همراه با چنان اهریمنی، در قیامت) به پیش ما میآید، (رو بدین همنشین نفرتانگیز میکند و نادمانه) میگوید: کاشکی! میان من و میان تو، به اندازهی مشرِق و مغرب فاصله بود! (ای وای من!) چه همدم و همنشین بدی است! [[«بُعْدَ»: فاصله. اندازه. «الْمَشْرِقَیْنِ»: دو مشرِق، مراد مشرِق و مغرب است. این واژه ملحق به مثنّی است. همچون والِدَیْنِ (نگا: بقره / 83 و 180 و 215). أَبَوَیْنِ (نگا: نساء / 11، کهف / 80، یوسف / 6 و 99 و 100).]] |
|
4364 | 43 | 39 | ولن ينفعكم اليوم إذ ظلمتم أنكم في العذاب مشتركون |
| | | هرگز این گفتگوها امروز به حال شما سودی نمیبخشد، چرا که شما ستم کردهاید، و حق این است که همگی در عذاب دوزخ مشترک باشید. [[«إِذْ»: چرا که. به علّت این که. «أَنَّکُمْ»: بیان علّت عدم نفع است. یعنی: لِأَنَّ حَقَّکُمْ أَن تَشْتَرِکُوا.]] |
|
4365 | 43 | 40 | أفأنت تسمع الصم أو تهدي العمي ومن كان في ضلال مبين |
| | | آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی؟ و یا این که کوران و کسانی را که در گمراهی آشکاری هستند، رهنمود گردانی؟ [[«اَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ ...؟» (نگا: یونس / 42 و43، نمل / 80 و 81).]] |
|
4366 | 43 | 41 | فإما نذهبن بك فإنا منهم منتقمون |
| | | هرگاه تو را بمیرانیم و از میان برداریم (و ناظر بر مجازات ایشان نباشی) قطعاً ما از آنان انتقام خواهیم گرفت (و به مجازاتشان خواهیم رساند). [[«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ ...»: روی سخن به پیغمبر گرامی است و این آیه و چند آیه بعدی، برای تسلّی و آرامش خاطر مبارک او است.]] |
|
4367 | 43 | 42 | أو نرينك الذي وعدناهم فإنا عليهم مقتدرون |
| | | یا (اگر زنده بمانی) آنچه را از عذاب بدیشان وعده دادهایم، به تو نشان خواهیم داد، زیرا ما بر آنان مسلّط و توانائیم. [[«أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی ...»: (نگا: غافر / 77). در قید حیات رسول، چنین شد، و همه سران قریش بعدها به پناه ایمان خزیدند. (نگا: قاسمی)]] |
|
4368 | 43 | 43 | فاستمسك بالذي أوحي إليك إنك على صراط مستقيم |
| | | محکم چنگ بزن بدان چیزی که به تو وحی شده است. چرا که تو قطعاً بر راه راست قرار داری. [[«إسْتَمْسِکْ»: با تمام توان چنگ بزن و محکم برگیر. مراد ماندگاری بر قرآن و کاملاً عمل بدان است. «الَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ»: مراد قرآن است.]] |
|
4369 | 43 | 44 | وإنه لذكر لك ولقومك وسوف تسألون |
| | | و قرآن مایهی بیداری تو و قوم تو است، و از شما (دربارهی این برنامهی الهی) پرسیده خواهد شد. [[«ذِکْرٌ»: یادآوری و بیداری (نگا: قمر / 17 و 22 و 32 و 40). آوازه و افتخار (نگا: انبیاء / 10). در صورت اخیر، معنی چنین است: قرآن مایه افتخار و سبب شهرت تو و قوم تو است. «سَوْفَ تُسْأَلُونَ»: از شما درباره عمل به قرآن و حرکت در پرتو آن پرسیده میشود.]] |
|
4370 | 43 | 45 | واسأل من أرسلنا من قبلك من رسلنا أجعلنا من دون الرحمن آلهة يعبدون |
| | | از (پیروان راستین) انبیای پیشین ما بپرس که آیا ما معبودهائی بجز خدا را برای پرستش شدن پدیدار کردهایم؟ [[«إِسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا ...»: از پیغمبرانی که پیش از تو فرستادهایم بپرس. مراد پرسش از پیروان راستین پیغمبران و علماء فرزانه و پرهیزگار ادیان الهی است که در سوره آلعمران، آیههای 113 و 114 بدیشان اشاره شده است. یا این که مراد مطالعه کتابهای آسمانی پیشین و دقّت در شرائع پیغمبران راستین ایزد متعال است (نگا: المنتخب، المختصر). هدف آیه از مراجعه به پیروان مورد اطمینان پیعمبران پیشین یا بررسی کتابهای آسمانی، نفی مذهب شرکآلود مشرکان است؛ نه آرامش روح پیغمبر. چرا که پیغمبر در مسأله توحید چنان غرق بود و از شرک بیزار که نیازی به سؤال نداشت. برخی گفتهاند که سؤالکننده شخص پیغمبر است و سؤالشدگان خود انبیای پیشین هستند. این موضوع در شب معراج تحقّق یافت، و یا تماس روحانی پیغمبر با ارواح سایر انبیاء در اوقات معمولی منظور است! مگر مشرکان معراج را قبول داشتند؟ و یا این که خود پیغمبر را فرستاده خدا میدانستند تا به تماس روحانی او قانع شوند؟!]] |
|
4371 | 43 | 46 | ولقد أرسلنا موسى بآياتنا إلى فرعون وملئه فقال إني رسول رب العالمين |
| | | ما موسی را همراه با معجزات خود (که دالّ بر حقّانیّت پیغمبری او بود) به سوی فرعون و درباریانش روانه کردیم. (موسی بدیشان) گفت: من فرستادهی پروردگار جهانیانم. [[«مَلَئِهِ»: درباریان و بزرگان قوم فرعون.]] |
|
4372 | 43 | 47 | فلما جاءهم بآياتنا إذا هم منها يضحكون |
| | | هنگامی که معجزات ما را بدیشان نمود، ناگهان همگی بدانها خندیدند (و موسی و کارهایش را به مسخره گرفتند تا به دیگران بفهمانند که دعوت او ارزش برخورد جدّی را ندارد و قابل تأمّل و بررسی نیست). [[«مِنْهَا یَضْحَکُونَ»: به معجزات خندیدند. از آنها به خنده افتادند.]] |
|