بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
43534328وجعلها كلمة باقية في عقبه لعلهم يرجعون
ابراهیم توحید را به عنوان شعار یکتاپرستی در میان قوم خود باقی گذاشت، تا این که ایشان (بدان ایمان آورده و) برگردند. [[«جَعَلَهَا»: مرجع ضمیر فاعلی فعل (جَعَلَ) خدا یا ابراهیم است. ضمیر (ها) به کلمه توحید، یعنی (لآ إِلهَ إِلاَّ اللهُ) برمی‌گردد که مفهوم از مجموع (الَّذِی فَطَرَنِی) و (إِنَّنِی بَرَآءٌ مِّمَّا تَعْبُدُونَ) است. یا این که مرجع (هذِهِ الْمَقَالَة) است که از فحوای کلام پیدا است.]]
43544329بل متعت هؤلاء وآباءهم حتى جاءهم الحق ورسول مبين
(مشرکان امید ابراهیم را برآورده نکردند و برنامه‌اش را پیاده ننمودند و من هم در عقوبت ایشان عجله‌ای نکردم) بلکه من اینان و پدرانشان را از مواهب دنیا بهره‌مند ساختم تا (قرآن فراخواننده‌ی مردمان به) حق (و حقیقت)، و پیغمبر روشنگری به نزدشان آمد. [[«مَتَّعْتُ»: بهره‌مند ساختم. مهلت دادم. «الْحَقُّ»: حقیقت. مراد قرآن است. «مُبِینٌ»: روشنگر و بیانگر. واضح و روشن. یعنی پیغمبری که رسالتش ثابت و روشن است. مراد حضرت محمّد است.]]
43554330ولما جاءهم الحق قالوا هذا سحر وإنا به كافرون
هنگامی که قرآن به پیش ایشان آمد، گفتند: این جادو است و ما بدان باور نداریم. [[«الْحَقُّ»: قرآن (نگا: زخرف / 29 و 31).]]
43564331وقالوا لولا نزل هذا القرآن على رجل من القريتين عظيم
گفتند: چرا این قرآن بر مرد بزرگواری از یکی از دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشده است؟! [[«رَجُلٍ»: مرد بزرگوار. مرادشان مردی سرشناس و ثروتمند است. هرچند منظورشان چه بسا شخص معیّنی نباشد، ولی اغلب گفته‌اند مرادشان ولید پسر مغیره مخزومی از مکّه، و عروه پسر مسعود ثقفی از طائف بود. «الْقَرْیَتَیْنِ»: دو شهر. مرادشان مکّه و طائف بود.]]
43574332أهم يقسمون رحمت ربك نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحياة الدنيا ورفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا ورحمت ربك خير مما يجمعون
آیا آنان رحمت پروردگار تو را تقسیم می‌کنند (و کلید رسالت را به هر کس که بخواهند می‌سپارند؟). این مائیم که معیشت آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده‌ایم. و برخی را بر برخی دیگر برتریهائی داده‌ایم، تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به کار گیرند (و به یکدیگر خدمت کنند). و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوری می‌کنند بهتر است (که نبوّت است و نبوّت از همه‌ی مقامات برتر است). [[«رَحْمَة»: در رسم‌الخطّ قرآنی با تاء کشیده نوشته شده است. «مَعِیشَتَهُمْ»: قوت زندگی ایشان، از قبیل: خوردنی و نوشیدنی. «دَرَجَاتٍ»: مراتب. مراد تفاوت در استعدادها و لیاقتها و اعمال و ارزاق است. «سُخْرِیّاً»: مسخّر. زیر فرمان. به کار گرفته شده. منسوب به (سُخْرَه) است. «لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِیّاً»: تسخیر در اینجا به معنی بهره‌کشی ظالمانه نیست، بلکه منظور به کار گرفتن عموم مردم برای خدمت به یکدیگر و چرخاندن زندگی تعاونی و ایجاد نظم در اجتماع است. چرخش زندگی و نظم بدون تفاوتها امکان‌پذیر نیست. همه انسانها آزادند و باید نیروهای متفاوت و خلاّق خود را به کار گیرند و نبوغ جوراجور خود را شکوفا سازند و از نتایج فعّالیّتهای خویش بی‌کم و کاست بهره گیرند و در رفع نارسائیها بکوشند. انسانها همچون ظروف یکدستی نیستند که در یک کارخانه، یک شکل و یک نواخت و یک اندازه و با یک نوع فایده، ساخته شده باشند. همچنین انسانها مانند پیچ و مهره‌های یک ماشین هم نیستند که سازنده مربوطه آنها را تنظیم کرده باشد و به گونه اجبار به کار معیّن خود ادامه دهند. بلکه انسانها در عین تفاوت استعدادها و لیاقتها، آزادی اراده و مسؤولیّت دارند. اگر جز این بود، زندگی برای انسانها ناممکن می‌گردید. «رَحْمَةُ»: مراد نبوّت، و سعادت دارین مترتّب بر آن است.]]
43584333ولولا أن يكون الناس أمة واحدة لجعلنا لمن يكفر بالرحمن لبيوتهم سقفا من فضة ومعارج عليها يظهرون
اگر (بهره‌مند شدن کفّار از انواع مواهب مادی) سبب نمی‌شد که همه‌ی مردم (تمایل به کفر پیدا کنند و در گمراهی) ملّت واحدی گردند، ما برای کسانی که به خداوند مهربان باور نمی‌داشتند خانه‌هائی با سقفهائی از نقره فراهم می‌آوردیم، و برای آنان پلّه‌ها و نردبانهای سیمین ترتیب می‌دادیم که از آنها بالا روند. (چرا که نعمت چندروزه‌ی حیات بی‌ارزش است و در مقابل نعمت جاویدان آخرت چیزی به حساب نمی‌آید). [[«أُمَّةً»: ملّت. مراد ملّت گمراه و بی‌دین است. «سُقُفاً»: جمع سَقْف، آسمانه خانه. پوشش بالای اطاق. «فِضَّةٍ»: نقره. «مَعَارِجَ»: جمع مَعْرَج، پلّه. نردبان. بالارو. «یَظْهَرُونَ»: بالا روند. بر شوند.]]
43594334ولبيوتهم أبوابا وسررا عليها يتكئون
و برای خانه‌هایشان درهائی فراهم می‌آوردیم، و تختهائی نقره‌ای که بر آنها تکیه می‌زنند و می‌لمند ترتیب می‌دادیم. [[«سُرُراً»: جمع سَریر، تختها.]]
43604335وزخرفا وإن كل ذلك لما متاع الحياة الدنيا والآخرة عند ربك للمتقين
و زر و زیور و انواع وسائل تجمّلی و زینت‌آلات بدیشان می‌دادیم. امّا همه‌ی اینها متاع زندگی این جهانی است، و آخرت در پیشگاه پروردگارت برای پرهیزگاران آماده است (و نعمت سرای جاویدان که از آن خداپرستان است، با نعمت جهان گذران قابل مقایسه نیست). [[«زُخْرُفاً»: زر و زیور. زینت‌آلات و وسائل تجملی. بعضی (زُخْرُفاً) را عطف بر (سُقُفاً) دانسته، و اشاره به وسائل زینتی مستقلّی می‌دانند که در اختیار این گونه افراد گذارده می‌شود. و برخی عطف بر (مِن فِضَّةٍ) دانسته و در اصل (مِن زُخْرُفٍ) بوده، سپس منصوب به نزع خافض شده است. در این صورت مفهوم جمله چنین می‌شود: سقفها و درها و تختهای خانه‌های آنان را بعضی از طلا و بعضی از نقره ترتیب می‌دادیم. «لَمَّا»: بجز. مگر. این واژه به معنی (إِلاّ) است.]]
43614336ومن يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين
هر کس از یاد خدا غافل و روگردان شود، اهریمنی را مأمور او می‌سازیم، و چنین اهریمنی همواره همدم وی می‌گردد (و گمراه و سرگشته‌اش می‌سازد). [[«یَعْشُ»: غافل شود. رخ بتابد و روی بگرداند. کور شود. کم‌سو شود. «ذِکْرِ»: یاد. قرآن (نگا: آل‌عمران / 58، اعراف / 63، حجر / 6 و 9). «ذِکْرِ الرَّحْمنِ»: قرآن خدا. خدا را یاد کردن. تذکیر و اندرز خدا. «نُقَیِّضْ»: آماده می‌سازیم. فراهم می‌آوریم. تهیّه می‌بینیم. (نگا: فصّلت / 25) «قَرِینٌ»: همنشین. همدم.]]
43624337وإنهم ليصدونهم عن السبيل ويحسبون أنهم مهتدون
شیاطین این گروه را از راه (خدا) بازمی‌دارند و (به گونه‌ای گمراهی را در نظرشان می‌آرایند که) گمان می‌کنند ایشان هدایت‌یافتگان حقیقی هستند. [[«إِنَّهُمْ»: مرجع (هُمْ) شیاطین است. اگرچه در آیه پیشین به صورت (شَیْطاناً) و مفرد آمده است، در واقع معنی جمعی دارد. «لَیَصُدُّونَهُمْ»: شیاطین کفّار را باز می‌دارند. یعنی زشتیها را در نظرشان زیبا، بیراهه را شاهراه، گمراهی را هدایت، حرام را حلال، و بالاخره نادرست را درست جلوه می‌دهند و ایشان را از راه به در می‌کنند. «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»: (نگا: اعراف / 30، کهف / 103 - 106).]]


0 ... 425.2 426.2 427.2 428.2 429.2 430.2 431.2 432.2 433.2 434.2 436.2 437.2 438.2 439.2 440.2 441.2 442.2 443.2 444.2 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

17422121280262191473570218132750523241