بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
4333140إن يمسسكم قرح فقد مس القوم قرح مثله وتلك الأيام نداولها بين الناس وليعلم الله الذين آمنوا ويتخذ منكم شهداء والله لا يحب الظالمين
اگر به شما (در جنگ احد) جراحتی رسیده است (و به جانتان گزندی و به دارائیتان زیانی وارد آمده است، نگران و پریشان نشوید) به آن جمعیّت نیز (در جنگ بدر) جراحتی همانند آن رسیده است، و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم دست به دست می‌گردانیم (و گاهی بهره‌ی اینان و گاهی نصیب آنان می‌نمائیم) تا ثابت‌قدمان بر ایمان را (از سائرین) جدا سازد و مؤمنان شناخته شوند و خداوند از میان شما قربانیانی برگیرد و افتخار شهادت نصیبشان گرداند. و خداوند ستمکاران را دوست نمی‌دارد. [[«قَرْحٌ»: زخم. جراحت. مراد از (قَرْحِ) اوّل در این آیه و آیه 172 همین سوره، اذیّت و آزار و شکست و زیانهائی است که در جنگ احد گریبانگیر مسلمانان گردید. و مراد از (قَرْحِ) دوم، کشت و کشتار و درد و آزار و بلاها و زیانهائی است که در جنگ بدر به کافران رسید (نگا: آل‌عمران / 165). «نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ»: میان مردم دست به دست می‌گردانیم، و گاهی بدینان و گاهی بدانان می‌سپاریم. «أیَّام»: روزها. مراد ازمنه و اوقات است؛ نه روزهای معمولی. «لِیَعْلَمَ اللهُ»: تا خدا معلوم گرداند. باید توجّه داشت که خدا همیشه آگاه بوده و هست. لذا منظور از (یَعْلَمَ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی به علم عینی تبدیل شود و خفیّ جلیّ گردد. «یَتَّخِذْ مِنکُمُ الشُّهَدَآءَ»: تا برخی از شما را مفتخر به درجه شهادت در راه خود کند. تا به برخی از شما افتخار گواهی‌دادن بر مردم در روز رستاخیز بخشد (نگا: بقره / 143).]]
4343141وليمحص الله الذين آمنوا ويمحق الكافرين
و تا این که خداوند مؤمنان را سره و خالص گرداند و کافران را نابود و تباه سازد. [[«لِیُمَحِّصَ»: تا سره و خالصشان گرداند. تا از هر عیبی پاکشان دارد. «یَمْحَقَ»: هلاک و تباه کند.]]
4353142أم حسبتم أن تدخلوا الجنة ولما يعلم الله الذين جاهدوا منكم ويعلم الصابرين
آیا پنداشته‌اید که شما (تنها با ادّعای ایمان) به بهشت درخواهید آمد، بدون آن که خداوند کسانی از شما را مشخّص سازد که به تلاش و پیکار برخاسته‌اند، و بدون آن که خداوند بردبارانی را متمایز گرداند (که رنجها و سختیها، آنان را پاکیزه و آبدیده کرده باشد). [[«أَمْ»: آیا. «حَسِبْتُمْ»: گمان برده‌اید. «لَمَّا یَعْلَمِ اللهُ»: خداوند هنوز نشناخته باشد و جدا نساخته باشد (نگا: بقره / 143 و آل‌عمران / 140). «یَعْلَمَ الصَّابِرِینَ»: فعل (یَعْلَمَ) منصوب است به (أَنْ) مقدّر. چکیده معنی آیه این است که: به بهشت دست نخواهید یافت مگر آن گاه که آزمایش خود را بدهید و خداوند جهاد در راه خود و استقامت با دشمنان دین را از شما مشاهده کند (نگا: عنکبوت / 2).]]
4363143ولقد كنتم تمنون الموت من قبل أن تلقوه فقد رأيتموه وأنتم تنظرون
شما که تمنّای مرگ (و شهادت در راه خدا) را داشتید پیش از آن که با آن روبرو شوید، (هم‌اینک در میدان نبرد اُحُد آماده‌اید و با شهادت یاران) مرگ را می‌بینید و شما بدان می‌نگرید، (پس چرا به دهشت افتاده‌اید و با دیدن آنچه آرزو می‌کردید زبون و غمگین گشته‌اید؟!). [[«کُنتُمْ تَمَنَّوْنَ»: آرزو می‌کردید و می‌خواستید.]]
4373144وما محمد إلا رسول قد خلت من قبله الرسل أفإن مات أو قتل انقلبتم على أعقابكم ومن ينقلب على عقبيه فلن يضر الله شيئا وسيجزي الله الشاكرين
محمّد جز پیغمبری نیست و پیش از او پیغمبرانی بوده و رفته‌اند؛ آیا اگر او (در جنگ اُحُد کشته می‌شد، یا مثل هر انسان دیگری وقتی) بمیرد یا کشته شود، آیا چرخ می‌زنید و به عقب برمی‌گردید (و با مرگ او اسلام را رها می‌سازید و به کفر و بت‌پرستی بازگشت می‌کنید)؟! و هرکس به عقب بازگردد (و ایمان را رها کرده و کفر را برگزیند) هرگز کوچکترین زیانی به خدا نمی‌رساند، (بلکه به خود ضرر می‌زند) و خدا به سپاسگزاران پاداش خواهد داد. [[«خَلَتْ»: رفته است. «إِنقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ»: بر پاشنه‌های خود عقب‌گرد می‌کنید و چرخ می‌زنید. مراد این که: به کفر برمی‌گردید. «أَعْقَاب»: جمع عَقِبْ، پاشنه‌های پا.]]
4383145وما كان لنفس أن تموت إلا بإذن الله كتابا مؤجلا ومن يرد ثواب الدنيا نؤته منها ومن يرد ثواب الآخرة نؤته منها وسنجزي الشاكرين
و هیچ کسی را نسزد که بمیرد مگر به فرمان خدا، و خداوند وقت آن را دقیقاً در مدّت مشخّص و محدودی ثبت و ضبط کرده است (و در کتابی که مشتمل بر مرگ و میرها است نوشته است). و هرکس پاداش (و کالای) دنیا را خواستار شود از آن بدو می‌دهیم، و هر که پاداش (و متاع) آخرت را خواهان باشد از آن بدو می‌دهیم، و ما پاداش سپاسگزاران را خواهیم داد. [[«أَن تَمُوتَ»: اسم (کانَ) است و (إِلاّ بِإِذْنِ اللهِ) خبر آن. «کِتَاباً مُّؤَجَّلاً»: در کتابی نوشته است که مشتمل بر مرگ و میرها است. (نگا: تفسیرالمنتخب / 93 و انعام / 59). وقت آن را دقیقاً در وقت مشخّص و محدودی تعیین کرده است (نگا: فاطر / 11، انعام / 2، هود / 104). (کِتَاباً): منصوب به نزع خافض یا مفعول مطلق است. تقدیر چنین می‌شود: کَتَبَ اللهُ ذلِکَ فِی کِتَابٍ مُّشْتَمِلٍ عَلَی اْلآجَالِ، یا: کَتَبَ اللهُ ذلِکَ کِتَاباً مُّوَقَّتاً بِوَقْتٍ مَّعْلُومٍ. «مُؤَجَّلاً»: مشتمل بر مرگ و میرها. دارای وقت معیّن و محدود.]]
4393146وكأين من نبي قاتل معه ربيون كثير فما وهنوا لما أصابهم في سبيل الله وما ضعفوا وما استكانوا والله يحب الصابرين
و چه بسیار پیغمبرانی که مردان خدای فراوانی به همراه آنان کارزار می‌کرده‌اند و به سبب چیزی که در راه خدا بدانان می‌رسیده است (از قبیل: کشته‌شدن برخی از یاران و مجروح‌شدن خود و دوستان) سست و ضعیف نمی‌شده‌اند و زبونی نشان نمی‌داده‌اند (و بلکه شکیبائی می‌کرده‌اند) و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد. [[«کَأَیِّنْ»: چه بسیار. «رِبِّیُّونَ»: جمع (رِبّی)، عالِمان راسخ در علوم دینی. مردان خدا. مؤمنان مخلص. «قَاتَلَ مَعَهُ»: در رکاب یکایک آنان جنگیده‌اند. «مَا اسْتَکَانُوا»: خواری ننمودند و برای دیگران کرنش نبردند. از ماده (کَیْن) یا از (کَوْن).]]
4403147وما كان قولهم إلا أن قالوا ربنا اغفر لنا ذنوبنا وإسرافنا في أمرنا وثبت أقدامنا وانصرنا على القوم الكافرين
و (این عمل ایشان به هنگام سختی بود، و در این وقت) گفتارشان جز این نبود که می‌گفتند: پروردگارا! گناهانمان را ببخشای و از زیاده‌رویها و تندرویهایمان صرف نظر فرمای و گامهایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز بگردان. [[«إِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا»: مراد تجاوز از حدود و ثغور قوانین و مقرّرات الهی است.]]
4413148فآتاهم الله ثواب الدنيا وحسن ثواب الآخرة والله يحب المحسنين
پس خداوند پاداش این جهان را (با پیروز کردنشان بر دشمنان، و فراچنگ آوردن غنیمت و کرامت و عزّت) بدیشان داد، و پاداش نیکوی آخرت را (برای آنان تضمین کرد) و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد. [[«حُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ»: پاداش نیکوی آخرت. صفت به موصوف اضافه شده است.]]
4423149يا أيها الذين آمنوا إن تطيعوا الذين كفروا يردوكم على أعقابكم فتنقلبوا خاسرين
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از کافران، فرمانبرداری کنید، شما را به کفر برمی‌گردانند و زیان دیده (از سوی دین و ایمان به سوی کفر و حرمان) برمی‌گردید. [[«خَاسِرِینَ»: زیانباران. حال ضمیر (و) است.]]


0 ... 33.2 34.2 35.2 36.2 37.2 38.2 39.2 40.2 41.2 42.2 44.2 45.2 46.2 47.2 48.2 49.2 50.2 51.2 52.2 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

3233374623551984178552186220141614491482