نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4319 | 42 | 47 | استجيبوا لربكم من قبل أن يأتي يوم لا مرد له من الله ما لكم من ملجإ يومئذ وما لكم من نكير |
| | | هرچه زودتر مخلصانه فرمان پروردگار خود را پذیرا گردید، پیش از آن که روزی (قیامتنام) فرا رسد که خدا هرگز آن را برنمیگرداند. در آن روز نه پناهگاهی دارید و نه اصلاً میتوانید (بعد از گواهی دادن نامهی اعمال و فرشتگان و اندامهای بدن، کارهای خود را) انکار کنید. [[«مَرَدَّ»: (نگا: رعد / 11، روم / 43، شوری / 44). «مِنَ اللهِ»: از سوی خدا. «لا مَرَدَّ مِنَ اللهِ»: اصلاً خدا آن را برنمیگرداند و آخرت را بهم نمیزند و دوباره جهان دنیا را برپای نمیدارد. «نَکِیرٍ»: انکار (نگا: حجّ / 44).]] |
|
4320 | 42 | 48 | فإن أعرضوا فما أرسلناك عليهم حفيظا إن عليك إلا البلاغ وإنا إذا أذقنا الإنسان منا رحمة فرح بها وإن تصبهم سيئة بما قدمت أيديهم فإن الإنسان كفور |
| | | اگر (مشرکان از پذیرش دعوت تو) رویگردان شدند (باک مدار و غمگین مباش) چرا که ما تو را به عنوان مراقب و مواظب (کردار و رفتار) ایشان نفرستادهایم. بر تو پیام باشد و بس. هنگامی که ما از جانب خویش لطف و مرحمتی به انسان برسانیم (و فراخی و گشایشی نصیبش گردانیم) به سبب آن سرمست و شادان میگردد (و غرور دارائی و اموال او را فرا میگیرد)، و اگر بلا و مصیبتی (و زیان و ضرری) به خاطر کارهائی که کرده است (و معاصی و گناهانی که نموده است) بدو برسد (لطف و مرحمت ما را فراموش مینماید و) کفران نعمت میکند (و چه بسا کافر و بیدین میگردد). [[«حَفِیظاً»: مراقب و محافظ. (نگا: نساء / 80، انعام / 107). «إِنْ»: حرف نفی است. «رَحْمَةً»: نیکی و خوبی. لطف و مرحمت. نعمت و ثروت. «سَیِّئَةٍ»: بلا و بدی. زیان و ضرر و فقر و بیماری (نگا: زاد المسیر). «کَفُورٌ»: بسیار ناسپاس و ناشکر (نگا: هود / 9). بسیار کافر و بیدین (نگا: المنتخب).]] |
|
4321 | 42 | 49 | لله ملك السماوات والأرض يخلق ما يشاء يهب لمن يشاء إناثا ويهب لمن يشاء الذكور |
| | | مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است. هرچه بخواهد میآفریند. به هر کس که بخواهد دخترانی میبخشد و به هر کس که بخواهد پسرانی عطاء میکند. [[«مُلْکُ»: مالکیّت و حاکمیّت. کشور و مملکت. «إِنَاثاً»: جمع أُنثی، دختران (نگا: نساء / 117). «الذُّکُورَ»: جمع ذَکَر، پسران (نگا: انعام / 39).]] |
|
4322 | 42 | 50 | أو يزوجهم ذكرانا وإناثا ويجعل من يشاء عقيما إنه عليم قدير |
| | | و یا این که هم پسران میدهد و هم دختران. و خدا هر که را بخواهد نازا میکند. او بس آگاه و توانا است. [[«یُزَوِّجُهُمْ»: آنها را با هم گرد میآورد و جفت هم میکند. یعنی به برخیها گاهی پسر و گاهی دختر عطاء میکند. یا این که دوقلوی پسر یا دختر و یا پسر و دختر میبخشد.]] |
|
4323 | 42 | 51 | وما كان لبشر أن يكلمه الله إلا وحيا أو من وراء حجاب أو يرسل رسولا فيوحي بإذنه ما يشاء إنه علي حكيم |
| | | هیچ انسانی را نسزد که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی (به قلب، به گونهی الهام در بیداری، و یا خواب در غیربیداری) یا از پس پردهای (از موانع طبیعی) و یا این که خداوند قاصدی را (به نام جبرئیل) بفرستد و او به فرمان آفریدگار آنچه را که خدا میخواهد (به پیغمبران) وحی کند. وی والا و کار بجا است. [[«مَا کَانَ لِبَشَرٍ ...»: ارتباط خدا با جهان انسانیّت، از سه راه امکانپذیر است و بس: الف - وحی، یا القای به قلب، به گونه الهام در بیداری یا به صورت خواب در وقت خفتن (نگا: قصص / 7). ب - از پشت حجاب (نگا: قصص / 30 - 42). ج - ارسال فرشته وحی به سوی پیغمبران (نگا: نساء / 163).]] |
|
4324 | 42 | 52 | وكذلك أوحينا إليك روحا من أمرنا ما كنت تدري ما الكتاب ولا الإيمان ولكن جعلناه نورا نهدي به من نشاء من عبادنا وإنك لتهدي إلى صراط مستقيم |
| | | همان گونه که به پیغمبران پیشین وحی کردهایم، به تو نیز به فرمان خود جان را وحی کردهایم (که قرآن نام دارد و مایهی حیات دلها است. پیش از وحی) تو که نمیدانستی کتاب چیست و ایمان کدام، ولیکن ما قرآن را نور عظیمی نمودهایم که در پرتو آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میبخشیم. تو قطعاً (مردمان را با این قرآن) به راه راست رهنمود میسازی. [[«کَذلِکَ»: همان گونه که به پیغمبران وحی کردهایم. به همان سه شکلی که به پیغمبران وحی کردهایم. «رُوحاً»: مراد قرآن است که به انسانها حیات جاودانه میبخشد (نگا: انفال / 24). یا مراد همه چیزهائی است که خدا بدو وحی فرموده است (نگا: نحل / 2). «الْکِتَابُ»: مراد قرآن است. «الإِیمَانُ»: ایمان. مراد تنها باور و تصدیق مجرّد نیست، بلکه مراد آگاهی کامل از ایمان و آشنائی به تفاصیل قوانین دینی است که با خود آورده است (نگا: بقره / 143). «نُوراً»: نور عظیمی.]] |
|
4325 | 42 | 53 | صراط الله الذي له ما في السماوات وما في الأرض ألا إلى الله تصير الأمور |
| | | راه خدائی که متعلّق بدو است همهی چیزهائی که در آسمانها و زمین است. هان! همهی کارها به خدا بازمیگردد (و هر کاری تحت نظارت دقیق او و با اطّلاع و اجازهی او انجام میپذیرد، و هر چیزی بدو مربوط است). [[«صِرَاطٍ»: بدل از (صِرَاطٍ) آیه قبلی است. «اَلا إِلَیاللهِ تَصِیرُ الأُمُورُ»: (نگا: بقره / 285، آلعمران / 28، مائده / 18). «تَصِیرُ»: منتهی میگردد. برمیگردد. رجوع و برگشت دارد.]] |
|
4326 | 43 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم حم |
| | | حا. میم. [[«حم»: از حروف مقطّعه است (نگا: بقره / 1).]] |
|
4327 | 43 | 2 | والكتاب المبين |
| | | سوگند به قرآن! که خود روشن و روشنگر (عقائد و احکام آسمانی) است. [[«الْکِتَابِ الْمُبِینِ»: مراد قرآن است که از الفاظ و عبارات روشنی فراهم آمده است و روشنگر عقائد و احکام الهی و مفاهیم والای اخلاقی است (نگا: مائده / 15، یوسف / 1، شعراء / 2، نمل / 1).]] |
|
4328 | 43 | 3 | إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون |
| | | ما قرآن را به زبان عربی فراهم آوردهایم تا شما (بتوانید پی به اعجاز آن ببرید و معانی و مفاهیم آن را) درک کنید. [[«قُرْآناً عَرَبِیّاً»: (نگا: یوسف / 2، طه / 113، زمر / 28، فصّلت / 3، شوری / 7).]] |
|