نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4311 | 42 | 39 | والذين إذا أصابهم البغي هم ينتصرون |
| | | و کسانیند که اگر ستمی بدیشان شد، خویشتن را یاری میدهند (و زیر بار ظلم نمیروند). [[«الْبَغْیُ»: ظلم و تعدّی. «یَنتَصِرُونَ»: یاری میطلبند. به یاری یکدیگر میشتابند.]] |
|
4312 | 42 | 40 | وجزاء سيئة سيئة مثلها فمن عفا وأصلح فأجره على الله إنه لا يحب الظالمين |
| | | (ولی از آنجا که یاری کردن نباید از مسیر مساوات و عدالت خارج شود و به انتقامجوئی و کینهتوزی و تجاوز از حدّ منتهی گردد، باید توجّه داشته باشند که) کیفر هر بدی، کیفری همسان آن است. اگر کسی (به هنگام قدرت، برای هدایت گمراهان و استحکام پیوندهای اجتماعی از بدکار) گذشت کند (و میان خود و میان او) صلح و صفا به راه اندازد، پاداش چنین کسی با خدا است. خداوند قطعاً ظالمان را دوست نمیدارد. [[«إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»: این نکته قابل ذکر است که تسلیم شونده ظلم، و دفاعکننده از ظلم، و کننده ظلم، و کمککننده ظلم، همه محکوم و بزهکارند.]] |
|
4313 | 42 | 41 | ولمن انتصر بعد ظلمه فأولئك ما عليهم من سبيل |
| | | بر کسانی که پس از ستمی که بر آنان رفته است انتقام میگیرند، (و برابر تعدّی و ظلمی که بدیشان شده است، خصم را سرکوب میسازند) عتاب و عقابی نیست. [[«إنتَصَرَ»: (نگا: شوری / 39). در اینجا مراد انتقام گرفتن است. «ظُلْمِهِ»: اضافه مصدر به مفعول خود است. «مِن سَبِیلٍ»: راهی برای مؤاخذه. مراد عتاب و عقاب است.]] |
|
4314 | 42 | 42 | إنما السبيل على الذين يظلمون الناس ويبغون في الأرض بغير الحق أولئك لهم عذاب أليم |
| | | بلکه عتاب و عقاب متوجّه کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین به ناحق سرکشی میآغازند. چنین کسانی دارای عذاب دردآور و دردناکی هستند. [[«یَبْغُونَ»: سرکشی میکنند.]] |
|
4315 | 42 | 43 | ولمن صبر وغفر إن ذلك لمن عزم الأمور |
| | | کسی که (در برابر ظلم دیگران) شکیبائی کند و (زمام اختیار را از دست ندهد، و با وجود قدرت، از ستمگر) درگذرد (ولی بداند که این عمل باعث گستاخی ظالم نمیگردد، این کار او) از زمرهی کارهائی است که باید بر آن عزم را جزم کرد و بر آن ماندگار شد. [[«لَمِنْ عَزْمِ الْاُمُورِ»: (نگا: آلعمران / 186، لقمان / 17)]] |
|
4316 | 42 | 44 | ومن يضلل الله فما له من ولي من بعده وترى الظالمين لما رأوا العذاب يقولون هل إلى مرد من سبيل |
| | | کسی که خدا گمراهش سازد، بغیر از خدا یار و یاوری ندارد (تا او را مدد کند و او را در قیامت از عذاب برهاند. ای مخاطب، آن روز) ستمگران کفرپیشه را خواهی دید که وقتی چشمانشان به عذاب میافتد خواهند گفت: (پروردگارا) آیا راهی برای برگشت (به جهان و جبران گذشتهها) وجود دارد؟ [[«لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ»: هنگامی که چشمانشان به عذاب افتاد و در کنار آن قرار گرفتند (نگا: انعام / 27). «مِن بَعْدِهِ»: سوای او. غیر از او. «مَرَدٍّ»: رجوع و برگشت (نگا: رعد / 11، روم / 43).]] |
|
4317 | 42 | 45 | وتراهم يعرضون عليها خاشعين من الذل ينظرون من طرف خفي وقال الذين آمنوا إن الخاسرين الذين خسروا أنفسهم وأهليهم يوم القيامة ألا إن الظالمين في عذاب مقيم |
| | | آنان را خواهی دید که (به کنار آتش برده میشوند و) به آتش نموده میشوند، در حالی که بر اثر مذلّت و خواری کز کردهاند و بهم آمدهاند و زیر چشمی مخفیانه (به آتش) مینگرند! (در این هنگام) مؤمنان میگویند: واقعاً زیانکاران کسانیند که در روز قیامت (سرمایهی گرانبهای وجود) خود را و اهل و عیال خود را از دست داده باشند! هان! (ای مردمان! همه بدانید که از این به بعد) ستمگران کفرپیشه در عذاب دائم خواهند بود. [[«عَلَیْهَا»: بر آتش. مرجع ضمیر (ها) نار محذوف است و از قرینه کلامی پیدا است «یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا»: (نگا: احقاف / 20 و 34، غافر / 46). «خَاشِعِینَ»: فروتنان. مراد بهم آمدگان و کزکردگان است. «طَرْفٍ»: چشم. «مِنْ»: با. «مِن طَرْفٍ خَفِیٍّ»: زیرچشمی. با گوشه چشم. دزدانه و مخفیانه. «أَهْلِیهِمْ»: أَهْلُونَ و أَهْلِینَ، اهل و عیال و خانواده است. «مُقِیمٍ»: دائم. همیشگی.]] |
|
4318 | 42 | 46 | وما كان لهم من أولياء ينصرونهم من دون الله ومن يضلل الله فما له من سبيل |
| | | آنان یاوران و دوستانی ندارند که ایشان را در برابر (عذاب) خدا یاری و کمک کنند. خدا هر که را گمراه سازد، او راهی (برای نجات) ندارد. [[«یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللهِ»: ایشان را برای نجات از عذاب الهی یاری دهند. بجز خدا کسی ندارند که ایشان را یاری و کمک کند.]] |
|
4319 | 42 | 47 | استجيبوا لربكم من قبل أن يأتي يوم لا مرد له من الله ما لكم من ملجإ يومئذ وما لكم من نكير |
| | | هرچه زودتر مخلصانه فرمان پروردگار خود را پذیرا گردید، پیش از آن که روزی (قیامتنام) فرا رسد که خدا هرگز آن را برنمیگرداند. در آن روز نه پناهگاهی دارید و نه اصلاً میتوانید (بعد از گواهی دادن نامهی اعمال و فرشتگان و اندامهای بدن، کارهای خود را) انکار کنید. [[«مَرَدَّ»: (نگا: رعد / 11، روم / 43، شوری / 44). «مِنَ اللهِ»: از سوی خدا. «لا مَرَدَّ مِنَ اللهِ»: اصلاً خدا آن را برنمیگرداند و آخرت را بهم نمیزند و دوباره جهان دنیا را برپای نمیدارد. «نَکِیرٍ»: انکار (نگا: حجّ / 44).]] |
|
4320 | 42 | 48 | فإن أعرضوا فما أرسلناك عليهم حفيظا إن عليك إلا البلاغ وإنا إذا أذقنا الإنسان منا رحمة فرح بها وإن تصبهم سيئة بما قدمت أيديهم فإن الإنسان كفور |
| | | اگر (مشرکان از پذیرش دعوت تو) رویگردان شدند (باک مدار و غمگین مباش) چرا که ما تو را به عنوان مراقب و مواظب (کردار و رفتار) ایشان نفرستادهایم. بر تو پیام باشد و بس. هنگامی که ما از جانب خویش لطف و مرحمتی به انسان برسانیم (و فراخی و گشایشی نصیبش گردانیم) به سبب آن سرمست و شادان میگردد (و غرور دارائی و اموال او را فرا میگیرد)، و اگر بلا و مصیبتی (و زیان و ضرری) به خاطر کارهائی که کرده است (و معاصی و گناهانی که نموده است) بدو برسد (لطف و مرحمت ما را فراموش مینماید و) کفران نعمت میکند (و چه بسا کافر و بیدین میگردد). [[«حَفِیظاً»: مراقب و محافظ. (نگا: نساء / 80، انعام / 107). «إِنْ»: حرف نفی است. «رَحْمَةً»: نیکی و خوبی. لطف و مرحمت. نعمت و ثروت. «سَیِّئَةٍ»: بلا و بدی. زیان و ضرر و فقر و بیماری (نگا: زاد المسیر). «کَفُورٌ»: بسیار ناسپاس و ناشکر (نگا: هود / 9). بسیار کافر و بیدین (نگا: المنتخب).]] |
|