نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4293 | 42 | 21 | أم لهم شركاء شرعوا لهم من الدين ما لم يأذن به الله ولولا كلمة الفصل لقضي بينهم وإن الظالمين لهم عذاب أليم |
| | | شاید آنان انبازها و معبودهائی دارند که برای ایشان دینی را پدید آوردهاند که خدا بدان اجازه نداده است (و از آن بیخبر است؟) اگر این سخنِ قاطعانه و داورانه (ی خدا، مبنی بر مهلت کافران و تأخیر قیامت تا وقت معیّن آن) نبود، میانشان (با اهلاک کافران و ابقاء مؤمنان) داوری میگردید (و دستور عذاب دنیوی یا اخروی صادر میگشت و مجالی به کافران نمیداد. در عین حال آنان نباید این حقیقت را فراموش کنند که) قطعاً ستمگران عذاب دردناکی دارند. [[«أَمْ»: آیا. شاید که. بلکه (نگا: بقره / 214) «شَرَعُوا»: قانونگذاری کردهاند. پی افکندهاند. پدید آوردهاند. «الْفَصْلِ»: حکم کردن. فیصله دادن. جدا کردن حق از باطل. مراد همان چیزی است که در آیه 14 همین سوره از آن سخن رفته است.]] |
|
4294 | 42 | 22 | ترى الظالمين مشفقين مما كسبوا وهو واقع بهم والذين آمنوا وعملوا الصالحات في روضات الجنات لهم ما يشاءون عند ربهم ذلك هو الفضل الكبير |
| | | ستمکاران (کفرپیشه) را (در روز قیامت) خواهی دید که از (کیفر) کارهائی که کردهاند سخت بیمناکند، ولی (عذاب و عقاب) آن حتماً ایشان را فرو میگیرد، و کسانی را خواهی دید که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، در باغهای بهشت بسر میبرند و هرچه بخواهند نزد پروردگارشان برایشان فراهم است. واقعاً فضل بزرگ و لطف سترگ این است. [[«الظَّالِمِینَ»: کافرین. «هُوَ»: کیفر کارهائی که کردهاند. وبال. «وَاقِعٌ بِهِمْ»: بدیشان میرسد و ایشان را فرا میگیرد. «رَوْضَاتِ»: باغهای خرم و سرسبز. «الْفَضْلُ»: عطیه. لطف.]] |
|
4295 | 42 | 23 | ذلك الذي يبشر الله عباده الذين آمنوا وعملوا الصالحات قل لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربى ومن يقترف حسنة نزد له فيها حسنا إن الله غفور شكور |
| | | این همان چیزی است که خداوند بندگان خود را بدان نوید میدهد، بندگانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند. بگو: در برابر آن (همه نعمت که در پرتو دعوت اسلام به شما خواهد رسید) از شما پاداش و مزدی نمیخواهم جز عشق و علاقهی نزدیکی (به خدا) را (که سود آن هم عاید خودتان میگردد). هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی عمل او میافزائیم (و دست کم یک خوبی را ده خوبی بشمار میآوریم). خداوند آمرزگار و شکرگزار است (و گناهان بندگان را میبخشد و کارهای خوبشان را به بهترین وجه پاداش میدهد). [[«عَلَیْهِ»: در برابر آن همه فضل و لطفی که در آخرت نصیب مؤمنان نیکوکار میشود. در برابر تبلیغ رسالت و رنج دعوت. «إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»: مگر شور و شوق تقرّب به خدا با انجام حسنات و دوری از سیّئات. یعنی آنچه از شما میخواهم در پیش گرفتن راه خدا است (نگا: فرقان / 57). «الْقُرْبی»: تقرّب. «یَقْتَرِفْ»: کسب کند. به دست آورد. «حُسْناً»: زیبائی. «نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْناً»: بر زیبائی حسنه او میافزائیم. یعنی آن را جزای مضاعف میدهیم و ده برابر و بیشتر بشمار میآوریم (نگا: انعام / 160، بقره / 261).]] |
|
4296 | 42 | 24 | أم يقولون افترى على الله كذبا فإن يشإ الله يختم على قلبك ويمح الله الباطل ويحق الحق بكلماته إنه عليم بذات الصدور |
| | | آیا میگویند: (محمّد) بر خدا دروغ و افتراء بسته است (و خدا بدو چیزی وحی نکرده است و زائیدهی اندیشهی خود را به او نسبت داده است؟) اگرخدا بخواهد بر دل تو مهر مینهد (و قدرت حفظ آیات خود را از تو میگیرد). خداوند با سخنان (قرآنی) خود باطل را از میان برمیدارد و حق را پابرجا میدارد. مسلّماً او بسیار آگاه از همهی چیزهائی است که در درون سینهها است. [[«أَمْ»: یا. آیا. بلکه. «یَخْتِمْ عَلی قَلْبِکَ»: بر دل تو مهر میزند و از دریافت آیات و حفظ قرآن محرومت میکند. مراد بیان قدرت مطلقه خدا و دلداری رسول است. «یَمْحُ»: اصل آن (یَمْحُو) و فعل مضارع مرفوع است، و عربها گاهی برای تخفیف واو یا یاء را از آخر فعل مضارع حذف میکنند. در رسمالخطّ قرآنی واو را ننوشتهاند. مانند: یَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ (اسراء / 11). وَ سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ: (علق / 18). ذکر واژه (الله) به دنبال آن، و ذکر فعل مضارع مرفوع (یُحِقُّ) با وجود عطف بر آن، نشانههای دیگری بر این امر است. «بِکلّماتِهِ»: با سخنان خود. مراد وحی آسمانی و آیات قرآنی است. «إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»: (نگا: آلعمران / 119 و 154، مائده / 7 ...).]] |
|
4297 | 42 | 25 | وهو الذي يقبل التوبة عن عباده ويعفو عن السيئات ويعلم ما تفعلون |
| | | تنها خدا است که توبه را از بندگانش میپذیرد، و گناهان را میبخشد، و آنچه را انجام میدهید میداند. [[«یَعْفُو»: در رسمالخطّ قرآنی، الف زائدی به دنبال دارد.]] |
|
4298 | 42 | 26 | ويستجيب الذين آمنوا وعملوا الصالحات ويزيدهم من فضله والكافرون لهم عذاب شديد |
| | | و دعا و درخواست کسانی را اجابت میکند که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، و از فضل خود بدیشان بیشتر (از آن چیزهائی که درخواست نمودهاند و به فکرشان نیامده است) عطاء میکند. امّا کافران (به جای لطف و احسان یزدان) عذاب سخت و شدیدی دارند. [[«مِن فَضْلِهِ»: از روی لطف و مرحمت خود. از نعمت و عطیّه خود.]] |
|
4299 | 42 | 27 | ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا في الأرض ولكن ينزل بقدر ما يشاء إنه بعباده خبير بصير |
| | | اگر خداوند رزق و روزی را برای همهی بندگانش (بدان گونه که خودشان میخواهند) توسعه و گسترش دهد، قطعاً در زمین سرکشی و ستمگری میکنند، و لذا بدان اندازه که خود میخواهد روزی را میرساند. چرا که او بندگانش را میبیند و با (اوضاع و احوال) ایشان کاملاً آشنا است. [[«بَسَطَ»: گسترش داد. فراوان کرد. «لَبَغَوْا»: قطعاً سرکشی و نافرمانی میکنند. حتماً ستمگری مینمایند. «یُنَزِّلُ»: مراد از تنزیل رزق، تهیّه کردن و در اختیار قرار دادن آن است «بِقَدَرٍ»: به اندازه معیّن. به مقدار لازم (نگا: حجر / 21، مؤمنون / 18، قمر / 49).]] |
|
4300 | 42 | 28 | وهو الذي ينزل الغيث من بعد ما قنطوا وينشر رحمته وهو الولي الحميد |
| | | و او است که باران را میباراند بعد از آن که (مردمان از بارش آن) ناامید میگردند، و رحمت خود را میگستراند (و دامنهی باران را به اینجا و آنجا میکشاند و فراگیرش میگرداند). او سرپرست ستوده (ی بندگان و عهدهدار پسندیده کارهای ایشان) است. [[«الْغَیْثَ»: باران (نگا: لقمان / 34، حدید / 20) «قَنَطُوا»: مأیوس و نومید گشتند. مراد ناامیدی مردمان از نیامدن باران و خشکی زمین، و به پایان رسیدن فصل آن است. «رَحْمَتَهُ»: لطف و مرحمت خود. مراد ثمرات و محصولات حاصل از باران است. (رَحْمَة) را باران هم معنی کردهاند (نگا: اعراف / 57، فرقان / 48، نمل / 63).]] |
|
4301 | 42 | 29 | ومن آياته خلق السماوات والأرض وما بث فيهما من دابة وهو على جمعهم إذا يشاء قدير |
| | | برخی از نشانههای (پی بردن به خدا و قدرت) او، آفرینش آسمانها و زمین و همهی جنبندگانی است که در آن دو پدیدار و پراکنده کرده است، و او هر وقت که بخواهد میتواند آنها را گرد آورد. [[«خَلْقُ»: آفرینش. آفریدهها. «بَثَّ»: پخش و پراکنده کرده است. مراد پدید آوردن و افزایش و پراکندن است. «دَآبَّةٍ»: جنبنده. این واژه شامل انسانها و موجودات ریز ذرّهبینی و حیوانات غولپیکر و تمام چیزهای زنده میباشد. (نگا: بقره / 164، انعام / 38، فاطر / 45). «مَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٍ»: این آیه و آیه 49 سوره نحل، با صراحت بیان میدارند که در پهنه آسمان نیز جنبندگان زنده موجود و فراوانند. «جَمْعِهِمْ»: گرد آوردن ذویالعقول، یعنی انسانها، برای حساب و کتاب قیامت. مراد گرد آوردن انسانها (نگا: نساء / 87، انعام / 12، مرسلات / 38) و سایر حیوانات (تکویر / 5) در هنگامه قیامت است. «هُوَ عَلَی جَمْعِهِمْ إذَا یَشَآءُ قَدِیرٌ»: برخی این جمله را دالّ بر این میدانند که چه بسا روزی و روزگاری، موجودات ذویالشعور آسمانها و زمین با یکدیگر تماس حاصل کنند و جهانیان با یکدیگر ارتباط پیدا نمایند.]] |
|
4302 | 42 | 30 | وما أصابكم من مصيبة فبما كسبت أيديكم ويعفو عن كثير |
| | | آنچه از مصائب و بلا به شما میرسد، به خاطر کارهائی است که خود کردهاید. تازه خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت میکند (که شما از آنها توبه نمودهاید و یا با کارهای نیک آنها را از نامهی اعمال زدوده و پاک کردهاید). [[«بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ»: (نگا: نساء / 79، انفال / 53). «یَعْفُو»: در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی به دنبال دارد. «کَثِیرٍ»: مراد گناهان فراوانی است که انسان مرتکب میگردد (نگا: نحل / 61، فاطر / 45). از مردمان زیادی صرف نظر میکند (نگا: شوری / 34). یادآوری: قاعده «ارتکاب گناه موجب ابتلاء بلا است» هرچند حتمی و قطعی است، ولی در دنیا مُطّرد و همگانی نیست، و استثناهائی وجود دارد. بلاها برای بعضیها آزمایش الهی است، و گاهی در فراسوی آنها حکمتهائی نهفته است که از دید انسانها پنهان است. به هر حال انسان در مقابل هر کاری که میکند، پاداش یا پادافره خود را میگیرد. اگر هم در این جهان که دار مکافات جزئی است، به خاطر استدراج و املاء و دیگر چیزها جزا و سزائی نبیند، در آخرت که دار مکافات کلّی است، قطعاً جزا و سزای کامل میبیند.]] |
|