نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4259 | 41 | 41 | إن الذين كفروا بالذكر لما جاءهم وإنه لكتاب عزيز |
| | | همانا آنان که کفر ورزیدند به ذکر گاهی که بیامدشان و همانا آن است کتابی عزتمند |
|
4260 | 41 | 42 | لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد |
| | | نیایدش نادرستی از پیش رویش و نه از پشت سرش فرستادنی از حکیمی ستوده |
|
4261 | 41 | 43 | ما يقال لك إلا ما قد قيل للرسل من قبلك إن ربك لذو مغفرة وذو عقاب أليم |
| | | گفته نمیشود به تو جز آنچه گفته شد به پیمبران پیش از تو که همانا پروردگار تو دارای آمرزش است و دارای شکنجه دردناک |
|
4262 | 41 | 44 | ولو جعلناه قرآنا أعجميا لقالوا لولا فصلت آياته أأعجمي وعربي قل هو للذين آمنوا هدى وشفاء والذين لا يؤمنون في آذانهم وقر وهو عليهم عمى أولئك ينادون من مكان بعيد |
| | | و اگر میگردانیدیمش قرآنی گنگزبان (به زبان جز عربی) همانا میگفتند چرا جدا نشد آیتهایش آیا عجمی و عربی بگو آن برای آنان که ایمان آوردند رهبری و بهبودی است و آنان که ایمان نیاوردند در گوشهاشان سنگینی است و آن است بر ایشان کوری آنان خوانده میشوند از جایگاهی دور |
|
4263 | 41 | 45 | ولقد آتينا موسى الكتاب فاختلف فيه ولولا كلمة سبقت من ربك لقضي بينهم وإنهم لفي شك منه مريب |
| | | و همانا دادیم به موسی کتاب را پس اختلاف شد در آن و اگر نبود سخنی که پیشی گرفت از پروردگارت هر آینه حکم میشد میان ایشان و همانا ایشانند در شکّی از آن شکّآرنده |
|
4264 | 41 | 46 | من عمل صالحا فلنفسه ومن أساء فعليها وما ربك بظلام للعبيد |
| | | آنکو نکوئی کند پس برای خویشتن است و آن که بدی کند پس بر آن است و نیست پروردگارت ستمکننده بر بندگان |
|
4265 | 41 | 47 | إليه يرد علم الساعة وما تخرج من ثمرات من أكمامها وما تحمل من أنثى ولا تضع إلا بعلمه ويوم يناديهم أين شركائي قالوا آذناك ما منا من شهيد |
| | | بسوی او بازگردانیده شود علم ساعت و آنچه برون آید از میوهها از شکوفههای خویش و نه بارور شود ماده و نه بار نهد مگر به علمش و روزی که خواندشان کجایند شریکان من گویند اعلام کنیمت که نیست از ما گواهی |
|
4266 | 41 | 48 | وضل عنهم ما كانوا يدعون من قبل وظنوا ما لهم من محيص |
| | | و گم شد از ایشان آنچه بودند میخواندند از پیش و پنداشتند نیستشان گریزگاهی |
|
4267 | 41 | 49 | لا يسأم الإنسان من دعاء الخير وإن مسه الشر فيئوس قنوط |
| | | خسته نگردد انسان از خواهش خوب و اگر رسدش بدیی پس بسی نومید و بسی دلسرد است |
|
4268 | 41 | 50 | ولئن أذقناه رحمة منا من بعد ضراء مسته ليقولن هذا لي وما أظن الساعة قائمة ولئن رجعت إلى ربي إن لي عنده للحسنى فلننبئن الذين كفروا بما عملوا ولنذيقنهم من عذاب غليظ |
| | | و اگر چشانیمش رحمتی از خویش پس از سختیی که بدو رسیده است هر آینه گوید این از آن من است و نپندارم ساعت را بپاشونده و اگر بازگردانیده شوم بسوی پروردگارم همانا مرا است نزد او نکوئی پس آگاه سازیم همانا آنان را که کفر ورزیدند بدانچه کردند و بچشانیمشان هر آینه از عذابی انبوه |
|