بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
42534135وما يلقاها إلا الذين صبروا وما يلقاها إلا ذو حظ عظيم
به این خوی (و خلق عظیم) نمی‌رسند مگر کسانی که دارای صبر و استقامت باشند، و بدان نمی‌رسند مگر کسانی که بهره‌ی بزرگی (از ایمان و تقوا و اخلاق ستوده) داشته باشند. [[«مَا یُلَقَّاهَا»: به این خصلت دست نمی‌یابد و این سفارش را پذیرا نمی‌گردد (نگا: قصص / 80). ضمیر (هَا) به (خَصْلَة) یا (وَصِیَّة) باز می‌گردد که مستفاد از جمله سابق است. «ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ»: دارای بهره فراوان از خصال حمیده و صفات پسندیده‌ای که منتهی به سعادت دائم می‌گردد (نگا: قصص / 79، انسان / 11).]]
42544136وإما ينزغنك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله إنه هو السميع العليم
هرگاه وسوسه‌ای از شیطان (در این مسیر) متوجّه تو گردید (به هوش باش و در مقابل آن مقاومت کن و) خود را به خداوند بسپار (و به سایه‌ی لطف او پناه بر) که او بس شنوا و آگاه است (و تو را می‌پاید و محافظت می‌نماید). [[«وَ إِمَّا یَنزَغَنَّکَ ...»: (نگا: اعراف / 200).]]
42554137ومن آياته الليل والنهار والشمس والقمر لا تسجدوا للشمس ولا للقمر واسجدوا لله الذي خلقهن إن كنتم إياه تعبدون
از نشانه‌های (قدرت) خدا، شب و روز و خورشید و ماه است. برای خورشید و ماه سجده نکنید، برای خدائی که آنها را آفریده است، سجده کنید، اگر واقعاً او را عبادت و پرستش می‌کنید. [[«آیَاتِهِ»: نشانه‌های قدرت و ادلّه عظمت او. «إن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»: اگر واقعاً او را می‌پرستید. اگر می‌خواهید او را عبادت و پرستش کنید.]]
42564138فإن استكبروا فالذين عند ربك يسبحون له بالليل والنهار وهم لا يسأمون
اگر (مشرکان) خود را بزرگتر از آن دیدند (که به عبادت و پرستش پروردگار بپردازند، باک مدار. چرا که) آنان که در پیشگاه پروردگارت منزلت و مکانت دارند (که فرشتگان مقرّبند) شب و روز به تسبیح و تقدیس او سرگرمند و به هیچ وجه ایشان (از این کار) خسته و درمانده نمی‌گردند. [[«عِندَ رَبِّکَ»: در پیشگاه او هستند. مراد از عندیّت، یعنی در پیشگاه بودن، عندیّت مکانی نیست؛ بلکه عندیّت کرامت و منزلت است (نگا: قمر / 55). «لا یَسْأَمُونَ»: ملول نمی‌گردند. خسته و درمانده نمی‌شوند (نگا: بقره / 282).]]
42574139ومن آياته أنك ترى الأرض خاشعة فإذا أنزلنا عليها الماء اهتزت وربت إن الذي أحياها لمحيي الموتى إنه على كل شيء قدير
و از نشانه‌های (قدرت) خدا این است که تو زمین را خشک و برهوت می‌بینی، امّا هنگامی که (قطره‌های حیات‌بخش) آب بر آن فرو می‌فرستیم، به جنبش درمی‌آید و آماسیده می‌گردد (و بعدها به صورت گل و گیاه و سبزه موج می‌زند). آن کس که این زمین خشک و برهوت را زنده می‌کند، هم او مردگان را نیز (در قیامت) زنده می‌گرداند. چرا که او بر هر چیزی توانا است. [[«خَاشِعَةً»: خشک و برهوت. ساکن و بدون حرکت. «إهْتَزَّتْ»: به جنبش درمی‌آید و تکان می‌خورد. «رَبَتْ»: بالا می‌آید و آماسیده می‌گردد. «إهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ ...»: (نگا: حجّ / 5). وقتی که آب به عناصر و ذرّات خاک می‌رسد، در داخل آب حل می‌گردند و جذب دانه‌ها یا ریشه‌های گیاهان می‌شوند و به سلولها و بافتها و اندامهای زنده‌ای تبدیل شده و رشد می‌کنند و افزایش می‌یابند. «مُحْیی»: زنده کننده (نگا: روم / 50). در رسم‌الخطّ قرآنی با یک یاء نوشته شده است.]]
42584140إن الذين يلحدون في آياتنا لا يخفون علينا أفمن يلقى في النار خير أم من يأتي آمنا يوم القيامة اعملوا ما شئتم إنه بما تعملون بصير
کسانی که آیات ما را مورد طعن قرار می‌دهند و به تحریف (حقائق و معانی) آن دست می‌یازند، بر ما پوشیده نخواهند بود (و کیفرشان را خواهیم داد.) آیا کسی که به آتش دوزخ انداخته می‌شود بهتر است یا کسی که (در سایه‌ی ایمان) در نهایت امن و امان، روز قیامت (به عرصه‌ی محشر) می‌آید؟ هر کاری که می‌خواهید بکنید، او می‌بیند هر آنچه را که انجام می‌دهید. [[«یُلْحِدُونَ»: مورد طعن قرار می‌دهند. تحریف می‌کنند. «آیَاتِ»: مراد آیات تکوینی کتاب منظور جهان، یا آیات تشریعی مذکور در کتابهای آسمانی به ویژه قرآن است. «یُلْحِدُونَ فِی آیَاتِنَا»: آیات ما را تحریف می‌کنند. آیات ما را مورد طعن قرار می‌دهند. مراد منحرف ساختن مردم با مغالطه و سفسطه از دلائل خداشناسی و نشانه‌های قدرت الهی، و یا تحریف حقائق و معانی و تغییر عبارات و الفاظ کتابهای آسمانی است. «آمِناً»: در امن و امان. مطمئنّ و بی‌دغدغه، حال است.]]
42594141إن الذين كفروا بالذكر لما جاءهم وإنه لكتاب عزيز
کسانی که قرآن را انکار می‌کنند بدان گاه که به ایشان می‌رسد، (بر ما پوشیده نمی‌مانند و سزای آن را می‌بینند). قرآن کتاب ارزشمند و بی‌نظیری است. [[«إِنَّ الَّذِینَ ...»: خبر آن محذوف است. از قبیل: لایُخْفَوْنَ عَلَیْنا ... لا یَغِیبُ عَنَّآ أَمْرُهُمْ وَ مَا یَقْصِدُونَ. «الذِّکْرِ»: قرآن (نگا: حجر / 9، نحل / 44). «عَزِیزٌ»: ارزشمند. بی‌نظیر. چیره و شکست‌ناپذیر.]]
42604142لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد
هیچ گونه باطلی، از هیچ جهتی و نظری، متوجّه قرآن نمی‌گردد. (نه غلطی و تناقضی در الفاظ و مفاهیم آن است، و نه علوم راستین و اکتشافات درست پیشینیان و پسینیان مخالف با آن، و نه دست تحریف به دامان بلندش می‌رسد. چرا که) قرآن فرو فرستاده‌ی یزدان است که با حکمت و ستوده است (و افعالش از روی حکمت است، و شایسته‌ی حمد و ستایش بسیار است). [[«الْبَاطِلُ»: نقطه مقابل حق. مراد: نسخ، کم و زیاد شدن، غلط از آب درآمدن، تناقض مطالب و مفاهیم، و بالاخره همه چیزهای نادرست و خلاف حقیقت و واقعیّت است. «مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ»: کنایه از همه جانبه بودن است. یعنی از همه جهات خدا قرآن را حفظ می‌کند (نگا: حجر / 9) و از هیچ سو و هیچ طرف و ناحیه، بطلان و فساد متوجّه آن نگشته و نمی‌گردد. «تَنزِیلٌ» (نگا: شعراء / 192، یس / 5، فصّلت / 2).]]
42614143ما يقال لك إلا ما قد قيل للرسل من قبلك إن ربك لذو مغفرة وذو عقاب أليم
از طرف (کافران و منافقان و جاهلان) چیزی به تو گفته نمی‌شود، مگر همان چیزهائی که قبلاً به پیغمبران پیش از تو گفته شده است. (و چنین نسبتهای ناروائی و سخنان نازیبائی بدیشان داده شده است. خلاصه نه دعوت تو به سوی یکتاپرستی مطلب تازه‌ای است، و نه تهمت و تکذیب مردمان بی‌دین و بی‌ایمان). مسلّماً پروردگار تو دارای آمرزش فراوان (در حق مؤمنان) و دارای مجازات دردناک (در حق کافران) است. [[«مَا یُقَالُ لَکَ إِلاّ مَا ...»: مراد نسبتهای ناروائی همچون: ساحر، شاعر، مجنون، کاهن، مفتری، و دشنامها و سخنان زشت دیگر است (نگا: مائده / 70، یس / 30، ذاریات / 39 و 52، نحل / 101).]]
42624144ولو جعلناه قرآنا أعجميا لقالوا لولا فصلت آياته أأعجمي وعربي قل هو للذين آمنوا هدى وشفاء والذين لا يؤمنون في آذانهم وقر وهو عليهم عمى أولئك ينادون من مكان بعيد
چنان که قرآن را به زبانی جز زبان عربی فرو می‌فرستادیم، حتماً می‌گفتند: اگر آیات آن (به عربی) توضیح و تبیین می‌گردید (چه می‌شد؟ در این صورت ما آن را روشن و گویا فهم می‌کردیم. و می‌گفتند:) آیا (کتاب) غیر عربی و (پیغمبر) عربی؟ بگو: قرآن برای مؤمنان مایه‌ی راهنمائی و بهبودی است. (ایشان را از راههای گمراهی و سرگشتگی می‌رهاند، و از بیماریهای شکّ و گمان نجات می‌بخشد) و امّا برای غیرمؤمنان، کری گوشهای ایشان و کوری (چشمان) آنان است. (انگار) آنان کسانیند که از دور صدا زده می‌شوند (این است که با وجود چشم باز و گوش باز، منادیگر را چنان که باید نمی‌بینند، و ندائی را که معلوم و مفهوم باشد نمی‌شنوند). [[«أَعْجَمِیٌّ»: غیر عربی (نگا: نحل / 103، شعراء / 198). «لَوْ لا»: این واژه برای طلب حصول مابعد خود است. (نگا: کهف / 39). «فُصِّلَتْ»: بیان و روشن می‌گردید. توضیح و تبیین می‌شد. «أَأَعْجَمِیٌّ؟»: آیا غیر عربی است؟ «أَأَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ؟»: آیا قرآن به زبان غیرعربی برای پیغمبر عربی زبان آمده است؟ مراد این است که کافران و مشرکان بیماردل همیشه کارشان ایراد گرفتن و بهانه تراشیدن بود. قرآن که عربی است، سحر و افسونش می‌خواندند (نگا: سبأ / 43، صافّات / 15) و اگر غیرعربی می‌بود، گنگ و نامفهومش می‌شمردند. «هُدیً وَ شِفَآءٌ»: راهنمائی و بهبودی. راهنما و شفادهنده. «وَقْرٌ»: سنگینی. کری. این واژه می‌تواند خبر مبتدای محذوف باشد، و معنی آن در بالا گذشت. و یا این که مبتدای مؤخّر بوده (فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ) معنی شود: در گوشهایشان کری است. یعنی انگار کرند این است که نمی‌شنوند. «عَمیً»: کوری. کوردلی و گمراهی (نگا: فصّلت / 17). «عَلَیْهِمْ عَمیً»: کوری است برای اینان. موجب گمراهی آنان است (نگا: بقره / 26).]]


0 ... 415.2 416.2 417.2 418.2 419.2 420.2 421.2 422.2 423.2 424.2 426.2 427.2 428.2 429.2 430.2 431.2 432.2 433.2 434.2 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

33749866051457215442916236417091271