بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
4136403غافر الذنب وقابل التوب شديد العقاب ذي الطول لا إله إلا هو إليه المصير
یزدانی که بخشنده‌ی گناه، پذیرنده‌ی توبه، دارای عذاب سخت، و صاحب اِنعام و احسان است. هیچ معبودی جز او وجود ندارد. بازگشت به سوی او است. [[«قَابِلِ»: قبول کننده. پذیرنده. «التَّوْبِ»: جمع تَوْبَة، بازگشتها. یا این که مصدر است و به معنی بازگشتن. «الطَّوْلِ»: فضل. قدرت. احسان و انعام. (نگا: نساء / 25، توبه / 86). «الْمَصیرُ»: (نگا: بقره / 126 و 285، آل‌عمران / 28).]]
4137404ما يجادل في آيات الله إلا الذين كفروا فلا يغررك تقلبهم في البلاد
هیچ کسی در مقابل آیات خدا پرخاشگری نمی‌کند و به ستیز نمی‌ایستد. مگر آنان که کافر باشند. آمد و شد و سلطه و قدرت کافران در شهرها و کشورها، تو را گول نزند. [[«مَا یُجَادِلُ فِی ...»: مراد از جدال و کشمکش درباره قرآن، جدال و نزاع باطل است (نگا: کهف / 56، حجّ / 3) نه مباحثه و مناظره‌ای که برای روشنگری معانی و حل مشکلات کتاب الهی میان اهل علم در می‌گیرد (نگا: نحل / 125). «تَقَلُّبُ»: رفت و آمد. برو و بیا. سیر و سیاحت. مراد آمد و شد برای تجارت و گردش و قدرت نمائی برای سلطه‌گری و حیله‌گری است (نگا: نحل / 46).]]
4138405كذبت قبلهم قوم نوح والأحزاب من بعدهم وهمت كل أمة برسولهم ليأخذوه وجادلوا بالباطل ليدحضوا به الحق فأخذتهم فكيف كان عقاب
پیش از اینان (که مشرکان معاصرند) قوم نوح و دسته‌ها و گروههائی (همچون عاد و ثمود و لوط) که بعد از ایشان بوده‌اند (پیغمبران خدا را) تکذیب کرده‌اند و همه‌ی ملّتها خواسته‌اند که با (زر و زور و تزویر) در حق پیغمبر خود توطئه کنند تا او را بگیرند و (بکشند. گذشته از این با دلائل و براهین فرستادگان خدا) به ناحق جدال و نزاع ورزیده‌اند، تا به وسیله‌ی باطل حق را نابود و برطرف کنند. ولی من ایشان را (به عذاب دنیوی) گرفتار ساخته‌ام. آیا عقاب (و عذاب دنیوی) من نسبت بدیشان چگونه است؟ (ویرانه‌های شهرهایشان در مسیر مسافرتهای شما به چشم می‌خورد، و سرنوشت شوم و عاقبت سیاه و تاریک ایشان بر صفحات تاریخ و در سینه‌های صاحبدلان ثبت است، بنگرید و عبرت بگیرید). [[«الأحْزَابُ»: گروهها و دسته‌هائی که علیه پیغمبران همدست و همپشت شده‌اند و برای اسارت و کشتن و آزارشان به تلاش ایستاده‌اند. در آیه 12 و 13 سوره ص به برخی از چنین گروهها و دسته‌هائی اشاره شده است. «هَمَّتْ»: قصد کرده است. توطئه چیده است (نگا: مائده / 11، یوسف / 24، توبه / 13 و 74). «لِیَأْخُذُوهُ»: تا او را اسیر کنند. واژه اخذ در اینجا به معنی أَسْر یعنی اسیر کردن است. همان گونه که أخیذ به معنی اسیر است. «لِیُدْحِضُوا»: تا باطل گردانند. تا مغلوبش نمایند (نگا: کهف / 56، صافّات / 141). «فَأَخَذْتُهُمْ»: من ایشان را گرفتار کردم. من آنان را هلاک ساختم. «فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ»: (نگا: رعد / 32).]]
4139406وكذلك حقت كلمت ربك على الذين كفروا أنهم أصحاب النار
این چنین، فرمان پروردگارت بر کافران (و مشرکانی که راههای ظلم و جنایت را با پای خود پیموده‌اند، و با اراده‌ی خویش بر گناهکاریها و بزهکاریها اصرار و ابرام ورزیده‌اند، اجرا شده است و) تحقّق پذیرفته است، و آن این که ایشان دوزخیانند. [[«کَذلِکَ»: همان گونه که. همچنین. یعنی همان گونه که کفّار ستمکار پیشین مورد قهر خدا قرار گرفته‌اند، اینان نیز به قهر خدا در دنیا گرفتار می‌آیند، و سرانجام هم به دوزخ درمی‌آیند. چرا که دوزخیند. فرمان خدا مبنی بر این که کافران سیاه دل تاریخ را شامل شده است. «حَقَّتْ ...»: (نگا: یونس / 33 و 96، نحل / 36، زمر / 71). «أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ»: این عبارت بدل (کَلِمَةُ) و مرفوع است. یا لام تعلیل محذوف است و جمله منصوب است.]]
4140407الذين يحملون العرش ومن حوله يسبحون بحمد ربهم ويؤمنون به ويستغفرون للذين آمنوا ربنا وسعت كل شيء رحمة وعلما فاغفر للذين تابوا واتبعوا سبيلك وقهم عذاب الجحيم
آنان که بردارندگان عرش خدایند و آنان که گرداگرد آنند به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرمند و بدُو ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش می‌کنند (و می‌گویند:) پروردگارا! مهربانی و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است (هم اعمال و اقوالشان را کاملاً می‌دانی و هم مرحمت و مهربانیت می‌تواند ایشان را دربر گیرد) پس در گذر از کسانی که (از گناهان دست می‌کشند و به طاعات و عباداتت می‌پردازند، و از راههای انحرافی دوری می‌گزینند و به راستای راهت) برمی‌گردند و راه تو را در پیش می‌گیرند، و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما. [[«الَّذینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ»: فرشتگانی که بردارندگان عرش هستند. تعداد نفرات فرشتگان حامل عرش عظیم و نحوه حمل ایشان، و خود عرش بر ما مجهول است. قرآن و سنّت متواتر تفصیلی در این باره نداده‌اند. در این باره دم نمی‌زنیم و امر آن را به خدا حوالت می‌داریم (نگا: المراغی). «رَحْمَة»: از لحاظ نحوی تمییز و از نظر معنی فاعل است. «قِهِمْ»: به دورشان دار. محفوظ و مصونشان فرما. واژه (قِ) فعل امر ماده (وقی) است.]]
4141408ربنا وأدخلهم جنات عدن التي وعدتهم ومن صلح من آبائهم وأزواجهم وذرياتهم إنك أنت العزيز الحكيم
پروردگارا! آنان را به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بدیشان (توسّط پیغمبران) وعده داده‌ای، همراه با پدران خوب و همسران شایسته و فرزندان بایسته‌ی ایشان. قطعاً تو (بر هر چیزی) چیره و توانا و (در هر کاری) دارای فلسفه و حکمت هستی. [[«جَنَّاِتِ عَدْنٍ»: (نگا: توبه / 72، رعد / 23، نحل / 31، کهف / 31). «صَلَحَ»: شایسته شد. بایسته گردید. کار نیک کرد (نگا: رعد / 23).]]
4142409وقهم السيئات ومن تق السيئات يومئذ فقد رحمته وذلك هو الفوز العظيم
و آنان را از (عقوبت دنیوی و کیفر اخروی) بدیها نگاهدار، و تو هر که را در آن روز از کیفر بدیها نگاهداری، واقعاً بدو رحم کرده‌ای (و مورد الطاف خود قرار داده‌ای) و آن مسلّماً رستگاری بزرگ و نیلِ به مقصود سترگی است. [[«تَقِ» نگاهداری. به دور داری. «یَوْمَئِذٍ»: آن روز که قیامت است «السَّیِّئَاتُ»: بدیها. مراد عقوبتهای دنیوی و کیفرهای اخروی است. ذکر آن بعد از (عَذَابَ الْجَحِیمِ) از قبیل ذکر عام بعد از خاصّ است. «الْفَوْزُ»: رستگاری. نیل به مقصود و رسیدن به مراد.]]
41434010إن الذين كفروا ينادون لمقت الله أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمان فتكفرون
(پس از آن که کافران به دوزخ افتادند، از سوی فرشتگان و مؤمنان) کافران صدا زده می‌شوند که قطعاً خدا بیش از این که خودتان بر خویشتن خشمگینید بر شما خشمگین است، چرا که (در دنیا توسّط انبیاء و علماء) به سوی ایمان آوردن فرا خوانده می‌شدید و راه کفر در پیش می‌گرفتید. [[«یُنَادَوْنَ»: فریاد زده می‌شوند. صدا زده می‌شوند. «مَقْتُ اللهِ»: خشم خدا. اضافه (مَقْت) به (الله) اضافه مصدر به فاعل خود است. «مَقْتِکُمْ أَنفُسَکُمْ»: خشمگین شدن خودتان بر خویشتن. اضافه (مقت) به (کم) نیز از قبیل اضافه مصدر به فاعل خود است. علّت خشم کافران بر نفس خود از این لحاظ است که خودشان سبب مصائب و بلایای خویشتن شده‌اند (نگا: ابراهیم / 22). «إِذْ»: چرا که.]]
41444011قالوا ربنا أمتنا اثنتين وأحييتنا اثنتين فاعترفنا بذنوبنا فهل إلى خروج من سبيل
کافران می‌گویند: پروردگارا! ما را دوبار میرانده‌ای و دوبار زنده کرده‌ای، و ما (در این مرگها و حیاتها به قدرت تو پی برده‌ایم و همه چیز را فهمیده‌ایم، اکنون) به گناهان خود اعتراف می‌کنیم، آیا راهی برای خارج شدن (از دوزخ و بازگشت به دنیا و جبران مافات) وجود دارد؟! [[«أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ»: دو بار ما را میرانده‌ای. مراد از میراندن اوّل، آفرینش خاک بی‌جان انسان از عدم محض است (نگا: بقره / 28)، و مراد از میراندن دوم، مرگ بعد از پایان عمر است. «أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ»: دو بار ما را زندگی بخشیده‌ای. مراد از حیات دوم، زنده گرداندن اموات پس از پایان جهان و سر بر آوردن از گورها به هنگام رستاخیز است. اشاره دوزخیان به دو بار میراندن و زنده گرداندن شاید بدین خاطر باشد که می‌خواهند بگویند، ای خداوندی که مالک مرگ و حیاتی! توانائیِ این را داری که دو ممات و دو حیات را برای ما تبدیل به سه ممات و سه حیات کنی و ما را بازگردانی تا در مقام جبران برآئیم.]]
41454012ذلكم بأنه إذا دعي الله وحده كفرتم وإن يشرك به تؤمنوا فالحكم لله العلي الكبير
این (عذابی که در آن هستید) بدان خاطر است که شما هنگامی که خدا به یگانگی خوانده می‌شد نمی‌پذیرفتید، و اگر برای خدا انباز قرار داده می‌شد باور می‌داشتید. پس در این صورت فرمانروائی و داوری از آن خداوند والا مقام و بزرگوار است (و هر گونه که خود بخواهد درباره‌ی شما حکم صادر و داوری خواهد کرد. هم اینک بتان و کسانی را که شریک خدا و صاحب سلطه می‌دانستید به فریاد خوانید تا شما را از دوزخ بدر آرند!). [[«إِذا دُعِیَ اللهُ وَحْدَهُ ...»: (نگا: زمر / 45).]]


0 ... 403.5 404.5 405.5 406.5 407.5 408.5 409.5 410.5 411.5 412.5 414.5 415.5 416.5 417.5 418.5 419.5 420.5 421.5 422.5 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

38281095241437943041515337611449333255