نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4114 | 39 | 56 | أن تقول نفس يا حسرتا على ما فرطت في جنب الله وإن كنت لمن الساخرين |
| | | (به درگاه خدا برگردید و تسلیم فرمان او شوید و از تعالیم وی پیروی کنید تا روز قیامت) کسی نگوید: دردا و حسرتا! چه کوتاهیها که در حق (طاعت و عبادت) خدا کردهام. دریغا و فسوسا! من از زمرهی مسخرهکنندگان (آئین یزدانی) بودهام. (وای بر من! سرمایهی وجودم را باختهام و گرفتار خشم خدا شدهام!). [[«أَن تَقُولَ»: تا نگوید. مبادا که بگوید. مفعول له است برای (أَنِیبُوا وَ أَسْلِمُوا و إِتَّبِعُوا) یا برای مضاف مقدّری همچون: کَرَاهَة، مَخَافَة. «یَا حَسْرَتَا»: دردا و حسرتا! دریغا و فسوسا «فَرَّطْتُ»: کوتاهی کردم. سهلانگاری نمودم. «جَنبِ اللهِ»: سوی خدا. ناحیه خدا. مراد (در حق خدا) است و منظور از آن، تمام کارهائی است که فرمان انجام یا ترک آنها از ناحیه خدا صادر میشود. «وَ إِن کُنتُ ...»: حرف (إِنْ) مخفّف از مثقّله است، و جمله حال است. در معنی چنین است: فَرَّطْتُ وَ أَنَا سَاخِرٌ. (نگا: کشّاف).]] |
|
4115 | 39 | 57 | أو تقول لو أن الله هداني لكنت من المتقين |
| | | یا این که نگوید: اگر خداوند راهنمائیم میکرد از زمرهی پرهیزگاران میشدم (و هماکنون همچون ایشان در بهشت بسر میبردم. امّا دیگر گذشت). [[«لَوْ أَنَّ اللهَ هَدَانِی»: بیان چنین عباراتی به خاطر تحیّر و تحسّر است و اظهار ندامت بر گذشته است (نگا: ابراهیم / 21). یا این که چنان که قرطبی میگوید: سخن حقی است و مراد باطل است (نگا: انعام / 148).]] |
|
4116 | 39 | 58 | أو تقول حين ترى العذاب لو أن لي كرة فأكون من المحسنين |
| | | یا این که - بدان گاه که عذاب را مشاهده میکند - نگوید: کاشکی بازگشتی به دنیا برایم میسّر میبود تا از زمرهی نیکوکاران گردم! [[«کَرَّةً»: رجعت و بازگشت به دنیا (نگا: شعراء / 102).]] |
|
4117 | 39 | 59 | بلى قد جاءتك آياتي فكذبت بها واستكبرت وكنت من الكافرين |
| | | آری! (ای پشیمان!) آیههای من (که در بر گیرندهی تعالیم من بود، توسّط پیامآورانم) به تو رسید، ولی آنها را تکذیب کردی و تکبّر نمودی و از زمرهی کافران گشتی. (مقصّر اصلی خودت هستی و خود کرده را چاره نیست). [[«بَلی»: (نگا: بقره / 81 و 112 و 260، آلعمران / 76). «إِسْتَکْبَرْتَ وَ کُنتَ»: واژه (نفْس) به صورت مذکّر و مؤنّث به کار میرود. در افعال (تَقُولَ) و (تَری) جنبه مؤنّث و در افعال بعدی جنبه مذکّر مورد نظر بوده است.]] |
|
4118 | 39 | 60 | ويوم القيامة ترى الذين كذبوا على الله وجوههم مسودة أليس في جهنم مثوى للمتكبرين |
| | | کسانی که بر خدا دروغ میبندند، روز قیامت آنان را خواهی دید که (بر اثر غم و اندوه و ذلّت و خواری) روهایشان سیاه است. مگر جایگاه متکبّران دوزخ نیست؟ [[«وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ»: (نگا: آلعمران / 106، نحل / 58، زخرف / 17). «مَثْویً»: (نگا: آلعمران / 151، نحل / 29، عنکبوت / 68).]] |
|
4119 | 39 | 61 | وينجي الله الذين اتقوا بمفازتهم لا يمسهم السوء ولا هم يحزنون |
| | | خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردهاند رهائی میبخشد و به مقصودشان میرساند. هیچ گونه بدی و بلائی بدیشان نمیرسد و غمگین و اندوهگین نمیگردند. [[«بِمَفَازَتِهِمْ»: مفازه، مصدر میمی و به معنی رستگاری و کامیاب شدن و به آرزو رسیدن است (نگا: آلعمران / 188، نبأ / 31). حرف (ب) برای ملابسه است.]] |
|
4120 | 39 | 62 | الله خالق كل شيء وهو على كل شيء وكيل |
| | | خدا آفریدگار همه چیز است و همه چیز را میپاید و مراقبت مینماید. [[«وَکِیلٌ»: عهدهدار و نگاهدار. ناظر و مراقب (نگا: آلعمران / 173، انعام / 66 و 102 و 107).]] |
|
4121 | 39 | 63 | له مقاليد السماوات والأرض والذين كفروا بآيات الله أولئك هم الخاسرون |
| | | کلیدهای آسمانها و زمین از آن او است. کسانی که آیات خدا را باور نمیدارند ایشان زیانکارند. (چرا که قوانین و رهنمودهای کسی را نمیپذیرند که مالک و صاحب سراسر جهان و فرمانده و گردانندهی آن است). [[«مَقَالِیدُ»: جمع مِقْلاد، کلیدها. «لَهُ مَقَالِیدُ ...»: کنایه از مالکیّت و حاکمیّت است.]] |
|
4122 | 39 | 64 | قل أفغير الله تأمروني أعبد أيها الجاهلون |
| | | بگو: ای نادانان! آیا به من دستور میدهید که غیر خدا را پرستش کنم؟! [[«أَفَغَیْرَ اللهِ ...»: مشرکان با لحنی آمرانه و بدون ذکر دلیل و منطق از پیغمبر میخواستند بتهای ایشان را پرستش نماید تا بدو ایمان بیاورند و از او پیروی کنند.]] |
|
4123 | 39 | 65 | ولقد أوحي إليك وإلى الذين من قبلك لئن أشركت ليحبطن عملك ولتكونن من الخاسرين |
| | | به تو و به یکایک پیغمبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرکورزی کردارت (باطل و بیپاداش میگردد و) هیچ و نابود میشود، و از زیانکاران خواهی بود. [[«لإِنْ أَشْرَکْتَ ...»: پیغمبران معصومند و شرک نمیورزند. چنین خطابی گوشه زدن به دیگران است. «لَیَحْبَطَنَّ»: قطعاً هیچ و نابود و بیپاداش و بیسود میشود (نگا: بقره / 217، آلعمران / 22، مائده / 53).]] |
|