نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4101 | 39 | 43 | أم اتخذوا من دون الله شفعاء قل أولو كانوا لا يملكون شيئا ولا يعقلون |
| | | بلکه آنان بدون رضایت و اجازهی خداوند میانجیهائی را برگزیدهاند (تا به گمان ایشان میان آنان و خداوند سبحان، در برآوردن نیازمندیهای این جهان و دفع عذاب آن جهان، واسطه گردند.) بگو: آیا (چنین چیزهائی را میانجی و متصرّف در امور میدانید) هر چند که کاری اصلاً از دست ایشان ساخته نبوده و فهم و شعوری نداشته باشند؟ [[«مِن دُونِ اللهِ»: بدون رضایت خدا. بدون اجازه خدا (نگا: روحالمعانی).]] |
|
4102 | 39 | 44 | قل لله الشفاعة جميعا له ملك السماوات والأرض ثم إليه ترجعون |
| | | بگو: هر گونه میانجیگری از آن خدا است (و کسی نمیتواند کمترین میانجیگری بکند، مگر این که: کسی که برای او میانجیگری میشود مورد رضایت خدا بوده، و به شخص میانجی هم اجازهی این کار داده شود، و شفاعت هم حَسَنه باشد). مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است. (پس در این جهان کاری از دست کسی بر نمیآید). بعد (هم در آخرت که روز جزا و سزا است) به سوی خدا برگردانده میشوید (و کسی دارای کوچکترین اختیار و توانی نیست تا برای شما کاری بکند). [[«لِلّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً»: هر چه شفاعت است از آن خدا است. شفاعت وقتی میسّر است که خدا به شفاعت کننده اجازه دهد (نگا: بقره / 255، یونس / 3، طه / 109) و از شفاعت شده خوشنود گردد (نگا: انبیاء / 28) و خود شفاعت، پسندیده و درست باشد (نگا: نساء / 85، زخرف / 86).]] |
|
4103 | 39 | 45 | وإذا ذكر الله وحده اشمأزت قلوب الذين لا يؤمنون بالآخرة وإذا ذكر الذين من دونه إذا هم يستبشرون |
| | | هنگامی که خداوند به یگانگی یاد میشود، کسانی که به آخرت ایمان ندارند، دلهایشان میگیرد و بیزار (از یکتاپرستی) میگردد، امّا هنگامی که از معبودهائی جز خدا سخن به میان میآید، به ناگاه شاد و خوشحال میشوند! [[«إِذا ذُکِرَ اللهُ وَحْدَهُ ...»: (نگا: اسراء / 46). «إِشْمَأَزَّتْ»: گرفته و بیزار گردید. به هم آمد. «یَسْتَبْشِرُونَ»: شاد و مسرور میگردند. یادآوری: هماکنون انسانهائی هستند که از شنیدن نام خدا، شور و شوقی از ایشان دیده نمیشود، ولی به محض به میان آمدن نام بندهای از بندگان خدا هیاهو و نعرهها سر میدهند و غرق سرور میشوند و چه بسا به حالت جذبه میافتند و سرودگویان به دست افشانی و پایکوبی میپردازند. و گاهی در مقابل قطعه سنگی و چوبی و یا انسانی بیسواد و بیخبر از قرآن و فقه و شریعت زانو میزنند!]] |
|
4104 | 39 | 46 | قل اللهم فاطر السماوات والأرض عالم الغيب والشهادة أنت تحكم بين عبادك في ما كانوا فيه يختلفون |
| | | بگو: خداوندا! ای هستی بخش آسمانها و زمین! ای آگاه از نهان و آشکار! این توئی که در میان بندگانت راجع بدانچه در آن اختلاف دارند داوری میکنی. (من آئین توحیدی را به این کجاندیشان رساندم. در قیامت تو خود دانی و گمراهان). [[«أَللَّهُمَّ»: (نگا: آلعمران / 26، مائده / 114، انفال / 32، یونس / 10). «فَاطِرَ»: (نگا: انعام / 14، یوسف / 101، ابراهیم / 10، فاطر / 1) منادا یا صفت (أَللَّهُمَّ) است.]] |
|
4105 | 39 | 47 | ولو أن للذين ظلموا ما في الأرض جميعا ومثله معه لافتدوا به من سوء العذاب يوم القيامة وبدا لهم من الله ما لم يكونوا يحتسبون |
| | | اگر ستمکاران (مشرک) تمام چیزهائی که در زمین است و همچندان آن مالِ ایشان باشد، حاضر خواهند بود همهی آنها را در برابر رهائی خود از عذاب شدید روز قیامت بپردازند ... و از جانب خدا چیزی (از شکنجه و عذاب) برای ایشان جلوهگر و پدیدار میشود که گمانش نمیبردند (و به فکرشان هم نمیرسید). [[«وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ...»: (نگا: رعد / 18، آلعمران / 91، یونس / 54). «بَدَا»: ظاهر گردید. نمایان شد. «لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ»: گمان نمیبردند.]] |
|
4106 | 39 | 48 | وبدا لهم سيئات ما كسبوا وحاق بهم ما كانوا به يستهزئون |
| | | (در آن روز) اعمال زشتی را که (در دنیا) انجام میدادهاند برای ایشان نمایان و آشکار میگردد (و کیفر بدیها را میبینند) و آنچه را که (در دنیا) به باد تمسخر میگرفتهاند آنان را در بر میگیرد. [[«حَاقَ بِهِمْ»: ایشان را احاطه میکند. آنان را در بر میگیرد «مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ»: (نگا: انعام / 10، هود / 8، نحل / 34، انبیاء / 41).]] |
|
4107 | 39 | 49 | فإذا مس الإنسان ضر دعانا ثم إذا خولناه نعمة منا قال إنما أوتيته على علم بل هي فتنة ولكن أكثرهم لا يعلمون |
| | | هنگامی که به انسان گزند و آزار و زیان و ضرری برسد، ما را به فریاد میخواند، و هنگامی که از سوی خود نعمتی بدو عطاء میکنیم، خواهد گفت: این نعمت در پرتو آگاهی و کاردانیم به من داده شده است. چنین نیست؛ بلکه این نعمت وسیلهی آزمایش است، ولیکن بیشتر مردم (این مسأله را) نمیدانند. [[«خَوَّلْنَاهُ»: (نگا: انعام / 94، زمر / 8). «إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلی عِلْمٍ»: این نعمت را بر اثر فرزانگی و در پرتو دانش و کاردانی به دست آوردهام. «فِتْنَةٌ»: امتحان. آزمایش.]] |
|
4108 | 39 | 50 | قد قالها الذين من قبلهم فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون |
| | | این سخن را کسانی هم گفتهاند که پیش از ایشان میزیستهاند. امّا چیزهائی را که به دست آوردند بدیشان سودی نبخشید (و آنان را از عذاب ما رها نساخت و دیدند آنچه را که میبایست ببینند). [[«قَدْ قَالَهَا ...»: ضمیر (ها) به (مَقالَة) باز میگردد که از جمله سابق استفاده میشود. «الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ»: (نگا: قصص / 78). «مَآ أَغْنی عَنْهُمْ»: (نگا: حجر / 84، شعراء / 207).]] |
|
4109 | 39 | 51 | فأصابهم سيئات ما كسبوا والذين ظلموا من هؤلاء سيصيبهم سيئات ما كسبوا وما هم بمعجزين |
| | | پس بدیهای اعمال خود را دیدند (و کیفر کارهای زشتشان را چشیدند) و از اینان هم کسانی که ستم میکنند (و کفر و شرک میورزند) بدیهای اعمالشان (و کیفر کردار ناپاکشان) گریبانگیرشان خواهد گردید و هرگز نمیتوانند (از چنگال عذاب الهی بگریزند و خدای را) ناتوان کنند. [[«مُعْجِزِینَ»: (نگا: توبه / 2 و 3، انعام / 134، یونس / 53).]] |
|
4110 | 39 | 52 | أولم يعلموا أن الله يبسط الرزق لمن يشاء ويقدر إن في ذلك لآيات لقوم يؤمنون |
| | | مگر ندانستهاند که خداوند روزی را برای هر کس که خود بخواهد گسترده و فراخ یا تنگ و کم میگرداند؟ واقعاً در این (افزایش و کاهش نعمت) نشانههای مهمّی برای مؤمنان است (این که مواظب باشند مسبّبالاسباب را فراموش نکنند و تنها به اسباب چشم ندوزند). [[«إِنَّ اللهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ وَ یَقْدِرُ ...»: (نگا: رعد / 26، اسراء / 30، قصص / 82، عنکبوت / 62).]] |
|