نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
41 | 2 | 34 | وإذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم فسجدوا إلا إبليس أبى واستكبر وكان من الكافرين |
| | | و هنگامی (را یادآوری کن) که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده (ی بزرگداشت و خضوع، نه عبادت و پرستش) ببرید. همگی سجده بردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر ورزید، و (به خاطر نافرمانی و تکبّر) از زمرهی کافران شد. [[«أُسْجُدُوا ِلآدَمَ»: مراد این است که در برابر آدم خضوع کنید و در راه مصلحت او به کار بپردازید. «إبْلِیسَ»: اهریمن. «إِلاّ إِبْلِیسَ»: مگر اهریمن. استثناء منقطع است و ابلیس از جنس فرشتگان نیست و بلکه از زمره جنّیان است (نگا: کهف / 50). «أَبَی»: خودداری کرد. سر باز زد. «اسْتَکْبَرَ»: سرکشی کرد. خویشتن را بزرگتر از آن دید.]] |
|
42 | 2 | 35 | وقلنا يا آدم اسكن أنت وزوجك الجنة وكلا منها رغدا حيث شئتما ولا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين |
| | | و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از (نعمتهای فراوان و گوارای) آن، هرچه و هر کجا که میخواهید، خوش و آسوده بخورید ولیکن نزدیک این درخت نشوید و از آن نخورید. چه (اگر چنین کنید) از ستمگران خواهید شد. [[«رَغَداً»: به وفور. به فراوانی. صفت مصدر محذوفی است که تقدیر آن چنین است: أَکلاً رَغَداً. یا حال بشمار است. «حَیْثُ»: هرجا. «شِئْتُمْ»: خواستید. «الشَّجَرَةَ»: درخت. نوع آن را خداوند روشن نفرموده است.]] |
|
43 | 2 | 36 | فأزلهما الشيطان عنها فأخرجهما مما كانا فيه وقلنا اهبطوا بعضكم لبعض عدو ولكم في الأرض مستقر ومتاع إلى حين |
| | | امّا شیطان مُوجِب لغزش آنان شد و ایشان را از آنچه در آن بودند (که بهشت بود) خارج ساخت و (در این هنگام) به آنان گفتیم: همگی (به زمین) فرود آئید، در حالی که بعضی دشمن بعضی خواهید بود، و برای شما تا مدّتی در زمین جا و قرارگاه و فرایند و بهرهگیری است. [[«أَزَلَّ»: لغزانید. دچار لغزش کرد. «إِهْبِطُوا»: فرود آئید. پائین افتید. مراد آدم و حوّاء و ابلیس است. «مُسْتَقَرٌّ»: جایگاه زندگی. قرارگاه. «مَتَاعٌ»: کالا. آنچه از آن بهرهمند شوند. «حِینٍ»: زمان. روزگار. در اینجا مراد قیامت است.]] |
|
44 | 2 | 37 | فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب عليه إنه هو التواب الرحيم |
| | | سپس آدم از پروردگار خود کلماتی را دریافت داشت (و با گفتن آنها توبه کرد) و خداوند توبهی او را پذیرفت. خداوند بسیار توبهپذیر و مهربان است. [[«تَلَقَّی»: دریافت داشت. بیاموخت. «کَلِمَاتٍ»: سخنانی که در (أعراف / 23) آمده است. «تَابَ عَلَیْهِ»: توبهاش را پذیرفت و او را بخشید. «التَوَّابُ»: بسیار توبهپذیر.]] |
|
45 | 2 | 38 | قلنا اهبطوا منها جميعا فإما يأتينكم مني هدى فمن تبع هداي فلا خوف عليهم ولا هم يحزنون |
| | | گفتیم: همگی از آنجا (به زمین) فرود آئید و چنانچه هدایتی از طرف من برای شما آمد (که حتماً هم خواهد آمد) کسانی که از من پیروی کنند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین خواهند شد. [[«إِمَّا»: اگر که. مرکّب از (إِنْ) شرطیّه و (مَا) ی تأکید است که آن را مسلّطه نیز مینامند. «یَأْتِیَنَّ»: بیگمان میآید. «تَبِعَ»: پیروی کرد.]] |
|
46 | 2 | 39 | والذين كفروا وكذبوا بآياتنا أولئك أصحاب النار هم فيها خالدون |
| | | و کسانی که کافر شوند و آیههای ما را تکذیب کنند (و نادیده گیرند) اهل دوزخند و همیشه در آنجا خواهند ماند. [[«آیَاتِ»: آیههای خواندنیِ کتابهای آسمانی، و نشانههای دیدنیِ کتاب جهانی.]] |
|
47 | 2 | 40 | يا بني إسرائيل اذكروا نعمتي التي أنعمت عليكم وأوفوا بعهدي أوف بعهدكم وإياي فارهبون |
| | | ای بنیاسرائیل! به یاد آورید نعمتی را که بر شما ارزانی داشتهام (با اندیشیدن دربارهی آن و ادای شکر لازم)، و به پیمان من (که ایمان و کردار نیک و باور به پیغمبرانی است که بعد از موسی آمدهاند) وفا کنید تا به پیمان شما (که پاداش نیکو و بهشت برین است) وفا کنم، و تنها از من بترسید (نه از کس دیگری). [[«بَنِیإِسْرَآئِیلَ»: پسران اسرائیل. اسرائیل لقب یعقوب است. «أَوْفُوا»: به تمام و کمال وفا کنید. «أُوفِ»: وفا میکنم. «إِیَّایَ»: از من. «إرْهَبُونِ»: از من بترسید. یاء ضمیر حذف شده و در اصل (إرْهَبُونِی) است.]] |
|
48 | 2 | 41 | وآمنوا بما أنزلت مصدقا لما معكم ولا تكونوا أول كافر به ولا تشتروا بآياتي ثمنا قليلا وإياي فاتقون |
| | | و ایمان آورید به آنچه فرو فرستادهام (که قرآن است) و تصدیق کنندهی چیزی است که در پیش شما است (و آن کتابهای آسمانی و توحید و عبادت خدا و دادگری در میان مردم است)، و نخستین کافران به آن نباشید (به جای این که نخستین مؤمنان به آن باشید)، و آیههای مرا به بهای ناچیز مفروشید (و آنها را پشت گوش نیندازید، تا در برابر آن، بهای ناچیز دنیا را دریافت دارید) و تنها از من بترسید (و راه مرا در پیش گیرید و از عذاب من بپرهیزید). [[«مَآ أَنزَلْتُ»: آنچه فرستادهام. مراد قرآن است. «مُصَدِّقاً»: تصدیق کننده. حال (مَا) یا ضمیر (هُ) محذوف بعد از فعل (أَنْزَلْتُ) است (نگا: آلعمران / 53). «لا تَشْتَرُوا»: مفروشید. مراد این است که عوض نکنید. «ثَمَناً»: پول. بها.]] |
|
49 | 2 | 42 | ولا تلبسوا الحق بالباطل وتكتموا الحق وأنتم تعلمون |
| | | و حق را (که از جانب خدا فرو فرستاده شده است) با باطل (که خودتان آن را به هم بافتهاید) نیامیزید، و حق را (که از جملهی آن صدق محمّد است) پنهان نکنید. و حال آن که میدانید (پیغمبری او، راست است). [[«لا تَلْبِسُوا»: آمیخته نکنید. میآمیزید (نگا: بقره / 79، آلعمران / 78). «تَکْتُمُوا»: این فعل عطف بر (لا تَلْبِسُوا) و مجزوم است. «وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ»: حال آن که میدانید. واو آن، حالیّه است.]] |
|
50 | 2 | 43 | وأقيموا الصلاة وآتوا الزكاة واركعوا مع الراكعين |
| | | و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و با نمازگزاران (به صورت جماعت) نماز بخوانید. [[«أَقِیمُوا»: برپای دارید. چنان که باید بخوانید. «إرْکَعُوا»: به رکوع روید. به رکوع و سجود روید. فروتنانه کرنش برید و خم شوید. «الرَّاکِعِینَ»: به رکوعروندگان. متواضعان. «إرْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ»: به همراه خاشعان در برابر اوامر خدا خشوع کنید (نگا: مائده / 55).]] |
|