نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
390 | 3 | 97 | فيه آيات بينات مقام إبراهيم ومن دخله كان آمنا ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا ومن كفر فإن الله غني عن العالمين |
| | | در آن نشانههای روشنی است، مقام ابراهیم (یعنی مکان نماز و عبادت او از جملهی آنها است). و هرکس داخل آن (حرم) شود در امان است. و حجّ این خانه واجب الهی است بر کسانی که توانائی (مالی و بدنی) برای رفتن بدانجا را دارند. و هرکس (حجّ خانهی خدا را به جای نیاورد، یا اصلاً حجّ را نپذیرد، و بدین وسیله) کفر ورزد (به خود زیان رسانده نه به خدا) چه خداوند از همهی جهانیان بینیاز است. [[«مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ»: (نگا: بقره / 125). (مَقَامُ) خبر است برای مبتدای محذوف، و یا بدل از (آیَاتٌ) است. «حِجُّ»: رهسپار بیتالله شدن و برای انجام مناسک در آنجا ماندن. «مَنِ اسْتَطَاعَ»: (مَنْ) بدل است.]] |
|
391 | 3 | 98 | قل يا أهل الكتاب لم تكفرون بآيات الله والله شهيد على ما تعملون |
| | | بگو: ای اهل کتاب! چرا نسبت به آیات خدا (که دالّ بر صدق نبوّت محمّد است) کفر میورزید و (آنها را تکذیب میکنید) با آن که خدا گواه بر اعمالِ شما است؟ [[«شَهِیدٌ»: دانا و آگاه.]] |
|
392 | 3 | 99 | قل يا أهل الكتاب لم تصدون عن سبيل الله من آمن تبغونها عوجا وأنتم شهداء وما الله بغافل عما تعملون |
| | | بگو: ای اهل کتاب! چرا کسی را که ایمان آورده است، از راه خدا باز میدارید و میخواهید این راه را کج نشان دهید، و حال آن که شما (از راستی و درستی این راه) آگاهید؟ و خدا از آنچه میکنید بیخبر نیست (و پاداش شما را میدهد). [[«تَصُدُّونَ»: باز میدارید. «تَبْغُونَهَا عِوَجاً»: آن راه را کج میخواهید. مراد این است که راه خدا را در نظر مردم کج نشان میدهید. «عِوَجاً»: کج. «وَ أَنتُمْ شُهَدَآءُ»: همان گونه که گواهان از حقیقت قضیّه آگاهند، شما نیز از روی کتابهای خود از راه خدا قاطعانه آگاهید.]] |
|
393 | 3 | 100 | يا أيها الذين آمنوا إن تطيعوا فريقا من الذين أوتوا الكتاب يردوكم بعد إيمانكم كافرين |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از گروهی از کسانی که کتاب بدیشان داده شده است پیروی کنید، شما را پس از ایمان آوردنتان به کفر باز میگردانند. [[«یَرُدُّوکُمْ ... کَافِرِینَ»: شما را کافر سازند. شما را به کفر برگردانند. «کَافِرِینَ»: مفعول دوم، یا حال است.]] |
|
394 | 3 | 101 | وكيف تكفرون وأنتم تتلى عليكم آيات الله وفيكم رسوله ومن يعتصم بالله فقد هدي إلى صراط مستقيم |
| | | و چگونه باید شما کافر شوید و حال آن که آیات خدا بر شما فرو خوانده میشود و پیغمبر او در میان شما است (و نور قرآن راه را تابان و رهنمودهای فرستادهی خدا حقیقت را عیان میدارد!) و هرکس به خدا تمسّک جوید، بیگمان به راه راست و درست (رستگاری) رهنمود شده است. [[«یَعْتَصِمْ»: چنگ بزند. متوسّل گردد.]] |
|
395 | 3 | 102 | يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته ولا تموتن إلا وأنتم مسلمون |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید آن چنان که باید از خدا ترسید از خدا بترسید (و با انجام واجبات و دوری از منهیّات گوهر تقوا را به دامان گیرید) و شما (سعی کنید غافل نباشید تا چون مرگتان به ناگاه در رسد) نمیرید مگر آن که مسلمان باشید. [[«لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ»: مراد این است که انسان باید پیوسته متمسّک به اسلام و مراقب اعمال خود باشد تا به ناگاه چون پیک اجل در رسید، با ایمان استوار دار فانی را وداع گوید.]] |
|
396 | 3 | 103 | واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا واذكروا نعمت الله عليكم إذ كنتم أعداء فألف بين قلوبكم فأصبحتم بنعمته إخوانا وكنتم على شفا حفرة من النار فأنقذكم منها كذلك يبين الله لكم آياته لعلكم تهتدون |
| | | و همگی به رشتهی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم) پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید، و (همچنین شما با بتپرستی و شرکی که داشتید) بر لبهی گودالی از آتش (دوزخ) بودید (و هر آن با فرا رسیدن مرگتان بیم فرو افتادنتان در آن میرفت) ولی شما را از آن رهانید (و به ساحل ایمان رسانید)، خداوند این چنین برایتان آیات خود را آشکار میسازد، شاید که هدایت شوید. [[«حَبْل»: ریسمان. رشته. «حَبْلِ الله»: مراد قرآن است. «إِخْوَان»: جمع اَخ، برادران. «شَفَا»: لبه. «أَنقَذَکُمْ»: شما را نجات داد.]] |
|
397 | 3 | 104 | ولتكن منكم أمة يدعون إلى الخير ويأمرون بالمعروف وينهون عن المنكر وأولئك هم المفلحون |
| | | باید از میان شما گروهی باشند که (تربیت لازم را ببینند و قرآن و سنّت و احکام شریعت را بیاموزند و مردمان را) دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، و آنان خود رستگارند. [[«وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ»: باید در میان شما جماعتی باشد که. باید ملّتی باشید که. «أُمَّةٌ»: جماعت. ملّت.]] |
|
398 | 3 | 105 | ولا تكونوا كالذين تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاءهم البينات وأولئك لهم عذاب عظيم |
| | | و مانند کسانی نشوید که (با ترک امر به معروف و نهی از منکر) پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند (آن هم) پس از آن که نشانههای روشن (پروردگارشان) به آنان رسید، و ایشان را عذاب بزرگی است. [[«بَیِّنَاتُ»: دلائل روشن.]] |
|
399 | 3 | 106 | يوم تبيض وجوه وتسود وجوه فأما الذين اسودت وجوههم أكفرتم بعد إيمانكم فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون |
| | | (به یاد آورید روزی را که در چنین) روزی، روهائی سفید و روهائی سیاه میگردند. و امّا آنان که (به سبب انجام کارهای بد در پیشگاه پروردگارشان شرمنده و سرافکنده و بر اثر غم و اندوه) روهایشان سیاه است (بدیشان گفته میشود:) آیا بعد از ایمان (فطری و اذعان به حق) خود کافر شدهاید؟! پس به سبب کفری که میورزیدهاید عذاب را بچشید! [[«یَوْمَ»: مفعولٌبه فعل محذوفی چون (أُذْکُرْ) یا مفعولٌفیه (وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ) است. «تَبْیَضُّ»: سفید میگردد. مراد بشّاشت و شادی مؤمنان است. «تَسْوَدُّ»: سیاه میگردد. مراد اندوه و ناراحتی کافران است. «ذُوقُوا»: بچشید. «بَعْدَ إِیمَانِکُمْ»: مراد ایمان فطری یا ایمان ناشی از تبلیغ پیغمبران است.]] |
|