نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3831 | 37 | 43 | في جنات النعيم |
| | | در میان باغها و بوستانهای پر نعمت بهشت بسر میبرند. [[«جَنَّاتِ النَّعِیمِ»: (نگا: مائده / 65، یونس / 9، حجّ / 56، لقمان / 8).]] |
|
3832 | 37 | 44 | على سرر متقابلين |
| | | بالای تختهای آراسته و مزیّن، روبهروی یکدیگر مینشینند. [[«سُرُرٍ»: جمع سَریر، تختها. «مُتَقَابِلِینَ»: روبهروی همدیگر. حال (هُمْ) است.]] |
|
3833 | 37 | 45 | يطاف عليهم بكأس من معين |
| | | قدحهای می برگرفته از رودبار جاری شراب، گرداگرد آنان در گردش است. [[«کَأْسٍ»: قدح شراب. مراد از واژه کأس در قرآن، خود شراب است. «مَعِین»: جاری. رودبار روان. مراد چشمهسار جاری شراب است که بیانگر فراوانی و بیدردسری نگاهداری در خُمرهها و بیزحمتِ تهیّه و خرید و فروش، و مصون از کهنگی و تباهی است (نگا: واقعه / 18).]] |
|
3834 | 37 | 46 | بيضاء لذة للشاربين |
| | | می سفیدرنگ و خوشگواری برای نوشندگان. [[«بَیْضَآءُ»: سفید رنگ. صفت (کَأْسٍ) است. «لَذَّةٍ»: لذیذ. خوشگوار. این واژه مؤنّث (لَذّ) به معنی (لذیذ) و یا این که مصدر است و برای مبالغه به عنوان وصف به کار رفته است. صفتِ دوم (کَأْسٍ) است.]] |
|
3835 | 37 | 47 | لا فيها غول ولا هم عنها ينزفون |
| | | نه در آن تباهیها و گرفتاریهائی (همچون بیهوشی و سردرد و سایر مضرّات و مفاسد) است، و نه میخواران از آن به حالت تهوّع (و استفراغ و عرق و کثرت ادرار) در میآیند. [[«غَوْلٌ»: گرفتاریها و تباهیهائی همچون بیهوشی و خمار و زوال عقل. «عَنْهَا»: به سبب آن. واژه (عَنْ) مفید سببیّت است (نگا: توبه / 114، هود / 53). «یُنزَفُونَ»: نَزْف، به معنی بیرون کشیدن آب از چاه و مانند این است. در اینجا مراد تخلیه بدن از راه استفراغ و عرق کردن و بول زیاد است که میخواره دچار آن میشود (نگا: واقعه / 19).]] |
|
3836 | 37 | 48 | وعندهم قاصرات الطرف عين |
| | | همسرانی دارند با چشمانی درشت و خمارآلود. [[«قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ»: دارای چشمانی نیم نگاه. دارای چشمانی که تنها با آنها به شوهران زیبای خود نگاه میکنند و نه به دیگران، که کنایه از این است که آنان تنها به شوهران صاحب جمال خود عشق میورزند و جز مهر ایشان را در دل ندارند. دارای چشمانی خمارآلود. «عِینٌ»: جمع عَیْناء، زنان درشت چشم.]] |
|
3837 | 37 | 49 | كأنهن بيض مكنون |
| | | انگار آنان تخمهای (شترمرغ) هستند که (در زیر بال و پر شترمرغ) پنهان (از دید مردمان و گرد و غبار) باشند. [[«بَیْضٌ»: جمع بَیْضَة، تخممرغ (البتّه هر گونه تخممرغی). ولی در اینجا شاید مراد تخم شترمرغ است که عربها زنان زیبای سفیدپوست را از لحاظ صفا و شفّافیّت بدان تشبیه میکنند. «مَکْنُونٌ»: مستور و پنهان. مراد دور از دسترس بیگانگان و پوشیده در زیر بال و پر و زدوده از گرد و غبار. که اشاره به سفیدی و درخشندگی است.]] |
|
3838 | 37 | 50 | فأقبل بعضهم على بعض يتساءلون |
| | | بعضی (از این افراد مخلص) رو به بعضی دیگرمیکنند و از یگدیگر میپرسند (که حال چه احوالی دارند، و در دنیا چه میکردند و چه میدیدند؟!). [[«أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ ...»: بعضی از بهشتیان رو به بعضی دیگر کنند و ...]] |
|
3839 | 37 | 51 | قال قائل منهم إني كان لي قرين |
| | | یکی از آنان میگوید: من همنشینی (در دنیا) داشتم (که با من دربارهی دین و قوانین آسمانی مجادله میکرد). [[«قَرِینٌ»: همنشین. دوست.]] |
|
3840 | 37 | 52 | يقول أإنك لمن المصدقين |
| | | میگفت: آیا تو از زمرهی کسانی هستی که باور میکنند (به این که بعد از مرگ، زندگی و رستاخیزی، و حساب و کتابی، و سزا و جزائی در میان است؟). [[«الْمُصَدِّقِینَ»: تصدیق کنندگان. مؤمنان.]] |
|