نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3790 | 37 | 2 | فالزاجرات زجرا |
| | | و قسم به آنان که سخت باز میدارند! [[«الزَّاجِرَاتِ»: بازدارندگان. منع کنندگان. مراد فرشتگان است که شیاطین را از استراق سمع باز میدارند و ابرها را بدینجا و آنجا میرانند. و یا این که مراد رزمندگانی است که دشمنان را از تجاوز به حریم اسلام باز میدارند، و یا این که مراد داعیان و عالمانی است که بیدینان را از تجاوز به قرآن و قوانین اسلام به دور میدارند و مردمان را از منکرات نهی میکنند.]] |
|
3791 | 37 | 3 | فالتاليات ذكرا |
| | | و قسم به آنان که پیاپی (آیات خدا را) تلاوت میکنند! [[«التَّالِیَاتِ»: تلاوت کنندگان. مراد فرشتگانی است که کتابهای آسمانی را بر پیغمبران خدا تلاوت مینمودهاند. یا رزمندگان جهادگری است که قلب و جان خویش را به نور تلاوت آیات خدا روشن میسازند. و یا این که داعیان و عالمانی مراد است که آیات آسمانی را بر مردم تلاوت و ایشان را به سوی خدا میخوانند. «ذِکْراً»: مراد کتابهای آسمانی و از جمله قرآن است (نگا: نحل / 43 و 44، انبیاء / 48 و 105). یادآوری: سه آیه پیشین، میتواند درباره یک گروه، و یا این که گروههای مختلف باشد.]] |
|
3792 | 37 | 4 | إن إلهكم لواحد |
| | | قطعاً معبود شما یکی است (نه بیشتر). [[«إِنَّ إِلهَکُمْ»: سوگندهای سه آیه پیشین، برای همین امر مهم بود که «الوهیّت» تنها متعلّق به یکی است که صاحب آسمانها و زمین و همه گستره هستی است.]] |
|
3793 | 37 | 5 | رب السماوات والأرض وما بينهما ورب المشارق |
| | | آن کسی که خداوند آسمانها و زمین و همهی چیزهائی است که در میان آن دو قرار دارد، و خداوند مشرقها است. [[«رَبُّ»: خبر دوم (إِنَّ) و یا خبر مبتدای محذوف است. «الْمَشَارِِِق»: جمع مشرِق، مکان طلوع. مراد خاستگاههای خورشید در ایّام سال است که به خاطر کروی بودن زمین هر نقطهای از آن نسبت به نقطه دیگر مشرِق یا مغرب محسوب میشود، و یا مراد مشرقهای همه ستارگان جهان بوده و ذکر خاصّ بعد از عامّ است و به خاطر اهمّیّت ویژه، بدانها اشاره شده است. از آنجا که ذکر مشارِق و مغارب پیوسته با هم بوده، در اینجا مغارب به قرینه مشارِق حذف شده است (نگا: معارج / 40).]] |
|
3794 | 37 | 6 | إنا زينا السماء الدنيا بزينة الكواكب |
| | | ما نزدیکترین آسمان (به شما) را با زینت ستارگان آراستهایم. [[«الدُّنْیَا»: از لحاظ صرفی، اسم تفضیل و مؤنّث (أَدْنی) و به معنی نزدیکتر و نزدیکترین است. از لحاظ نحوی صفت (السَّمَآءُ) است. مراد نزدیکترین آسمان به ما ساکنان کره زمین است. ذکر این نکته خالی از فایده نیست که همه ستارگانی که فضای بالای سر ما را آراستهاند و با چشم خود آنها را میبینیم، از نظر قرآن آسمان اوّل ما است. «الْکَواکِبِ»: بدل (زِینَةٍ) است.]] |
|
3795 | 37 | 7 | وحفظا من كل شيطان مارد |
| | | ما آن را از هر شیطان متمرّدی، کاملاً حفظ کردهایم. [[«حِفْظاً»: مفعول مطلق فعل محذوفی است و در اصل چنین است: وَ حَفِظْنَاهَا حِفْظاً. «مَارِدٍ»: متمرّد. سرکش. بیخیر و بیهمهچیز. «حِفْظاً مِّنْ ...»: مراد پاسداری آسمان از نفوذ شیاطین است که هر گاه بخواهند به عالم فرشتگان نزدیک شوند و اخبار حوادث این جهان را بدانند که پیش از وقوع در زمین، در آسمانهای نزدیک و دوردست منعکس است، مورد اصابت شهابها قرار میگیرند (نگا: حجر / 17 و 18، ملک / 5).]] |
|
3796 | 37 | 8 | لا يسمعون إلى الملإ الأعلى ويقذفون من كل جانب |
| | | آنان نمیتوانند به گروه والامقام (و صدرنشینان عالم ملکوت، که فرشتگان کبارند) دزدکی گوش فرا دهند (و اسرار غیب را بشنوند) چرا که از هر سو به سویشان (تیرهای شهاب) نشانه میرود. [[«لا یَسَّمَّعُونَ»: در اصل (لا یَتَسَمَّعُونَ) است. نمیتوانند دزدکی گوش فرا دهند. یعنی آنان میخواهند اخبار ملأ اعلی را بشنوند، امّا به آنها اجازه داده نمیشود. «الْمَلإِ الأعْلی»: گروه برتر. مراد ملائکه کرام و فرشتگان والا مقام عالم بالا است. «یُقْذَفُونَ»: به سویشان تیراندازی میشود. رجم میگردند.]] |
|
3797 | 37 | 9 | دحورا ولهم عذاب واصب |
| | | آنان سخت (به عقب رانده میشوند و از صحنهی آسمان) طرد میگردند، و عذاب به تمام و کمالی (در دنیا) و دائمی و سرمدی (در آخرت) دارند. [[«دُحُوراً»: طرد. راندن. مفعول مطلق فعل محذوفی است: «یُدْحَرُونَ دُحُوراً». «وَاصِبٌ»: تامّ و خالص. همیشگی و دائمی. (نگا: نحل / 52).]] |
|
3798 | 37 | 10 | إلا من خطف الخطفة فأتبعه شهاب ثاقب |
| | | و امّا از آنان هر که با سرعت استراق سمعی کند، فوراً آذرخشی سوراخ کننده (ی جو آسمان و بدن آن شیطان) به دنبال او روان میگردد (و وی را میسوزاند و نابودش میگرداند). [[«إِلاّ مَنْ ...»: استثناء از ضمیر (و) در (لا یَسَّمَّعُونَ) و (مَنْ) بدل از آن و یا منصوب و مستثنی است. «خَطِفَ»: ربود. با سرعت برگرفت. معنی مجازی خَطِفَ، استماع خبر و استراق سمع است. «أَتْبَعَ»: به معنی (تَبِعَ)، یعنی دنبال کرد. تعقیب کرد. «شِهَابٌ»: آذرخش آسمان. «ثَاقِبٌ»: سوراخ کننده. مراد سوزاننده است. یعنی شهابی که دل فضای ظلمانی و بدن شیطان متمرّد را سوراخ سوراخ میکند. یا این که جوّ را میسوزاند و شیطان متمرّد را آتش میزند. یادآوری: آیات پیشین بر اعتقاد جمعی از مشرکان قلم بطلان میکشد که شیاطین و اجنّه را مطّلع از غیب میدانستند و معبود خویش قرار میدادند (نگا: جنّ / 6).]] |
|
3799 | 37 | 11 | فاستفتهم أهم أشد خلقا أم من خلقنا إنا خلقناهم من طين لازب |
| | | (به منکران بعث و قیامت بگو و) از ایشان پرس و جو کن که آیا آفرینش (دوبارهی) ایشان سختتر و دشوارتر است یا آفرینش (آسمانها و زمین و فرشتگان و سایر) چیزهائی که آفریدهایم؟ ما که ایشان را از گِل چسبندهی ناچیزی (در آغاز خلقت انسان) آفریدهایم (و بر آفرینش آنان توانا بودهایم. لذا سهل و ساده ایشان را بازآفرینی میکنیم و مشکلی در این امر نمیبینیم). [[«فَاسْتَفْتِهِمْ»: از ایشان نظر بخواه. مراد از استفتاء در اینجا تنها اطّلاع از دیدگاه ایشان است و بس. والاّ رأی آنان فاقد ارزش است. «أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً»: (نگا: شوری / 29، احقاف / 33). «مَنْ»: کسانی که. چیزهائی که. استعمال (مَنْ) بدان خاطر است که با اجرام سماوی ذویالعقول همچون فرشتگان و پریان وجود دارد و تغلیب است. «أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ ...»: مراد از (مَنْ) شاید گذشتگان باشد که بسی از اینها قویتر بودهاند (نگا: توبه / 69، قصص / 78، روم / 9، فاطر / 44، غافر / 21 و 82، محمّد / 13، ِ / 36). «لازِبٍ»: چسبنده.]] |
|