بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
37553650فلا يستطيعون توصية ولا إلى أهلهم يرجعون
(این حادثه به قدری سریع و برق‌آسا و غافلگیرانه است که) حتّی توانائی وصیّت نمودن و سفارش کردن نخواهند داشت، و حتّی فرصت مراجعت به سوی خانواده و فرزندانشان را پیدا نخواهند کرد. [[«تَوْصِیَةً»: سفارش. نکره آمدن آن، بیانگر این واقعیّت است که حتّی فرصت یک سفارش یا کمترین وصیّتی در میان نخواهد بود.]]
37563651ونفخ في الصور فإذا هم من الأجداث إلى ربهم ينسلون
(برای بار دوم) در صور دمیده می‌شود و به ناگاه همه‌ی آنان از گورها بیرون آمده و به سوی (دادگاه حساب و کتاب) پروردگارشان شتابان رهسپار می‌گردند. [[«نُفِخَ»: دمیده شد. مراد نفخه ثانی است که دیگر باره صور برای زنده‌شدن مردگان زده می‌شود. «الأجْدَاثِ»: جمع جَدَث، قبر. گور. (نگا: قمر / 7، معارج / 43). «یَنسِلُونَ»: می‌شتابند (نگا: انبیاء / 96).]]
37573652قالوا يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن وصدق المرسلون
خواهند گفت: ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابمان (بیدار کرد و) برانگیخت؟! این همان چیزی است که خداوند مهربان وعده داده بود، و فرستادگان (خدا در سخنها و پیامهای خود) راست گفته بودند. [[«یَا وَیْلَنَا»: ای وای بر ما! واویلا به حال ما! (نگا: انبیاء / 14 و 46 و 97). «بَعَثَنَا»: ما را دوباره زنده کرد. ما را برانگیخت. «مَرْقَدِ»: مصدر میمی و به معنی خواب است، و یا این که اسم مکان و به معنی خوابگاه است. عقاب و عذاب قبر، در برابر کیفر و مجازات قیامت، خوابه گونه‌ای بیش نمی‌باشد. «مَن بَعَثَنَا»: این سؤال بدان خاطر است که کافران با دیدن آن همه هول و هراس و دهشت و وحشت، اختلاط عقول و اختلال حواسّ پیدا می‌کنند و ناخودآگاه چنین سؤالی بر زبانشان جاری می‌گردد. همان گونه که در دنیا معمول است که انسان به هنگام انجام کار بدی و یا رویاروی شدن با کیفر آن می‌گوید: وای چه کار کردم؟! چنین کاری را من کردم؟ آیا این بلا را من بر سر خود آوردم؟ «هذَا مَا ...»: این بخش، پاسخ کافران به سؤال خودشان است. برخی هم آن را پاسخ آفریدگار، یا فرشتگان، و یا مؤمنان به کافران می‌دانند.]]
37583653إن كانت إلا صيحة واحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون
صدای واحدی بیش نخواهد بود (که ایشان را دعوت به خروج از گورها می‌کند) و ناگهان ایشان در پیشگاهمان (برای دادگاهی) گرد آورده می‌شوند و حاضر می‌گردند. [[«إِن کَانَتْ إِلاّ صَیْحَةً ...»: (نگا: یس / 29). مراد نفخه ثانی است. «جَمِیعٌ»: جمع آمده. گرد آورده شده. فعیل به معنی مفعول، یعنی مجموع است. خبر اوّل (هُمْ) و واژه (مُحْضَرُونَ) خبر دوم یا صفت بشمار است (نگا: یس / 32).]]
37593654فاليوم لا تظلم نفس شيئا ولا تجزون إلا ما كنتم تعملون
در چنین روزی به هیچ کس کمترین ستمی نمی‌گردد، و به شما جز پاداش و پادافره کارهائی که در دنیا می‌کرده‌اید داده نمی‌شود. [[«شَیْئاً»: چیزی از ظلم. مفعول مطلق است. چیزی از چیزها. مفعول به است (نگا: یونس / 44، مریم / 60).]]
37603655إن أصحاب الجنة اليوم في شغل فاكهون
بهشتیان در چنین روزی، سخت سرگرم خوشی، و شادانند (و بی‌خبر از غم و اندوه دیگران، و خندان از نعمتهای یزدانند). [[«شُغُلٍ»: سرگرمی عظیم. هر چیز که انسان را به خود مشغول سازد و بی‌خبر از دیگران کند و موجب فراموشی غم و اندوه شود. تنکیر آن برای تعظیم است. «فِی شُغُلٍ»: سرگرم سُرور و شادمانی، و بهره‌مند از نعمتهای الهی هستند. «فَاکِهُونَ»، جمع فَاکِهٌ، خوشحال و خندان. بهره‌مند از نعمت و سرگرم لذّت. سرگرم شوخی و مزاح.]]
37613656هم وأزواجهم في ظلال على الأرائك متكئون
آنان و همسرانشان در زیر سایه‌های پر و فراخ، بر تختها تکیه زده‌اند. [[«ظِلال»: جمع ظِلّ، سایه. تنکیر آن برای تعظیم است. «الأرَآئِکِ»: جمع اَریکة، تخت. اورنگ (نگا: کهف / 31، انسان / 13، مطفّفین / 23 و 35). «مُتَّکِئُونَ»: تکیه‌کنندگان. لم‌دهندگان (نگا: کهف / 31، زخرف / 34).]]
37623657لهم فيها فاكهة ولهم ما يدعون
برای آنان در بهشت، میوه‌های لذّت‌بخش و فراوانی است. و هر چه بخواهند در اختیار ایشان خواهد بود. [[«فَاکِهَةٌ»: میوه. مراد انواع میوه‌ها است. تنکیر آن برای تفخیم است که بیانگر مرغوبیّت و کثرت میوه‌ها است. «یَدَّعُونَ»: طلب می‌کنند. درخواست می‌نمایند. دلشان بخواهد.]]
37633658سلام قولا من رب رحيم
از سوی پروردگاری مهربان، بدیشان درود و تهنیت گفته می‌شود. [[«سَلامٌ»: درود (نگا: اعراف / 46، یونس / 10، رعد / 24، ابراهیم / 23). بدل (ما) یا مبتدا و خبر آن محذوف است: سَلامٌ عَلَیْکُمْ. «قَوْلاً»: مفعول مطلق فعل محذوف است.]]
37643659وامتازوا اليوم أيها المجرمون
(این سرگذشت شوق‌انگیز و پرافتخار بهشتیان بود، و امّا با خطابی تحقیرآمیز به گناهکاران گفته می‌شود:) ای بزهکاران! امروز (از مؤمنان) جدا و به دور شوید. [[«إِمْتَازُوا»: جدا گردید. به کنار روید.]]


0 ... 365.4 366.4 367.4 368.4 369.4 370.4 371.4 372.4 373.4 374.4 376.4 377.4 378.4 379.4 380.4 381.4 382.4 383.4 384.4 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

5744824314316733114151364365141984093