نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3743 | 36 | 38 | والشمس تجري لمستقر لها ذلك تقدير العزيز العليم |
| | | و (نشانهی دیگری بر قدرت خدا، این است که) خورشید به سوی قرارگاه خود در حرکت است. این، محاسبه و اندازهگیری و تعیین خدای بس چیره و توانا و آگاه و دانا است. [[«الشَّمْسُ تَجْرِی»: خورشید در حرکت است. مراد حرکت خورشید با مجموعه منظومه شمسی در وسط کهکشان ما به سوی یک سمت معیّن و ستاره دوردستی به نام «وِگا» است با سرعت 700 کیلومتر در ثانیه. البتّه خورشید حرکت وضعی به دور خود نیز دارد (نگا: تفسیر نمونه و تفسیر المنتخب، ذیل آیه، کتاب نجوم به زبان ساده، جلد دوم، صفحه 174، تألیف مایردگانی، ترجمه محمّد رضا خواجهپور). «لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا»: به سوی قرارگاه خود. تا زمان استقرار نهائی خود که قیامت است. اگر مراد از جریان خورشید، گردش آن برگرد محور خود باشد، حرف (لام) به معنی (فی) بوده و معنی چنین میشود: در محلّ و مدار خود. «تَقْدِیرُ»: معیّن کردن. مقدّر نمودن. محاسبه و اندازهگیری (نگا: انعام / 96، فرقان / 2).]] |
|
3744 | 36 | 39 | والقمر قدرناه منازل حتى عاد كالعرجون القديم |
| | | برای ماه نیز منزلگاههائی تعیین کردهایم که (پس از طی کردن آنها) به صورت ته ماندهی کهنه (ی خوشهی خرما بر درخت) در میآید (قوسی شکل و زرد رنگ). [[«مَنَازِلَ»: ماه در فاصله گردش به دور زمین، و گردش زمین به دور خورشید، از کنار مجموعههائی از ستارگان میگذرد که منزلگاههای ماه نامیده میشود. «عَادَ»: درمیآید. این فعل به معنی (صَارَ) است، برمیگردد. «الْعُرْجُونِ»: پایه خوشه خرما که پس از چیدن خوشه بر درخت میماند و زرد رنگ و قوسی شکل است. «عَادَ کَالْعُرْجُونِ ...»: به شکل عرجون در میآید. دوباره همچون عرجون برمیگردد. مراد هلال آخر ماه است که در جانب مشرِق نزدیک صبحگاهان ظاهر میشود، خمیده و پژمرده و زردرنگ و نوکهای آن رو به پائین. هلال در ربع اوّل و ربع آخر ماه به همین شکل است.]] |
|
3745 | 36 | 40 | لا الشمس ينبغي لها أن تدرك القمر ولا الليل سابق النهار وكل في فلك يسبحون |
| | | نه خورشید را سزد (در مدار خود سریعتر شود و) به (مدار) ماه رسد، و نه شب را سزد که بر روز پیشی گیرد (و مانع پیدایش آن شود). هر یک در مداری شناورند (و مسیر خود را بدون کمترین تغییر ادامه میدهند). [[«یَنبَغِی لَهَا»: آن را سزد. سزاوار آن است. «أَن تُدْرِکَ»: برسد. ملحق شود. «یَسْبَحُونَ»: شناورند. مراد حرکت آرام خورشید و ماه بر حسب ظاهر و مطابق حسّ بینائی ما، و یا حرکت هر یک در فلک مربوط است که متوازی یکدیگرند.]] |
|
3746 | 36 | 41 | وآية لهم أنا حملنا ذريتهم في الفلك المشحون |
| | | و (نشانهی دیگری بر قدرت ما، این که برابر وزن مخصوص اجسام و خواصّ ویژهی آب) ما آدمیزادگان را در کشتی مملوّ (از ایشان و کالاهایشان) حمل میکنیم. (کشتیهائی که حرکت آنها در دل اقیانوسها، بیشباهت به حرکت کواکب در گسترهی آسمانها نیست). [[«الْفُلْکِ»: (نگا: ابراهیم / 32، نحل / 14، اسراء / 66). «الْمَشْحُونِ»: (نگا: شعراء / 119).]] |
|
3747 | 36 | 42 | وخلقنا لهم من مثله ما يركبون |
| | | و برای ایشان همسان کشتی چیزهائی را آفریدهایم که بر آنها سوار میشوند. [[«خَلَقْنَا»: تعبیر از انواع مرکبها بدین واژه، بدان خاطر است که خالق موادّ خام و وسائل اوّلیّه آنها خدا است. «مَا»: این واژه مفهوم وسیعی را ترسیم میکند که شامل هر نوع وسیله سواری زمینی و هوائی و دریائی است.]] |
|
3748 | 36 | 43 | وإن نشأ نغرقهم فلا صريخ لهم ولا هم ينقذون |
| | | و اگر بخواهیم آنان را غرق خواهیم کرد، به گونهای که هیچ فریادرسی نداشته باشند، و اصلاً نجات داده نشوند. [[«صَرِیخَ»: فریادرس. فریاد خواه. در این صورت مصدر به معنی اسم فاعل یعنی صارِخ است. صدا و فریاد. در این صورت معنی «فَلا صَرِیخَ لَهُمْ»: چنین است: اصلاً صدا و فریادی نخواهند داشت تا کمک و یاری طلب کنند. یعنی فوراً غرق و در حال میمیرند.]] |
|
3749 | 36 | 44 | إلا رحمة منا ومتاعا إلى حين |
| | | مگر این که رحمت ما باشد (و نسیم لطف ما وزیدن گیرد) و تازمانی (که اجل ایشان در میرسد، آنان را از زندگی) بهرهمند سازیم. [[«إِلاّ رَحْمَةً ...»: لکن رحمت ما ایشان را درمییابد و تا وقت اجل مقدّر آنان را از زندگی بهرهمند میسازیم (نگا: تفسیر المنتخب). واژه (رَحْمَة) مفعول له، یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین است: بِرَحْمَةٍ.]] |
|
3750 | 36 | 45 | وإذا قيل لهم اتقوا ما بين أيديكم وما خلفكم لعلكم ترحمون |
| | | هنگامی که بدانان گفته شود: بپرهیزید از عذاب و مجازات دنیوی که پیش رو دارید، و از عذاب و مجازات اخروی که در پشت سر دارید، تا به شما رحم شود، (اعتناء نمیکنند). [[«مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ»: آنچه در پیش رو دارید. مراد کیفر و مجازات دنیوی است. «مَا خَلْفَکُمْ»: آنچه در پشت سر دارید. مراد عذاب و عقاب اخروی است. «إِذَا قِیلَ لَهُمْ ...»: جمله شرطیّه است و جزاء آن محذوف است که از آیه بعد استفاده میشود، و تقدیر چنین است: إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا ... أَعْرَضُوا ...]] |
|
3751 | 36 | 46 | وما تأتيهم من آية من آيات ربهم إلا كانوا عنها معرضين |
| | | هیچ آیهای از آیات پروردگارشان برای آنان نمیآید، مگر این که از آن روی گردان میشوند. [[«آیَاتِ»: آیههای کتابهای آسمانی و تعلیمات پیغمبران. دلائل و براهین توحید خدا و صدق پیامبران. «مُعْرِضِینَ»: رویگردانان.]] |
|
3752 | 36 | 47 | وإذا قيل لهم أنفقوا مما رزقكم الله قال الذين كفروا للذين آمنوا أنطعم من لو يشاء الله أطعمه إن أنتم إلا في ضلال مبين |
| | | و هنگامی که به آنان گفته شود: از چیزهائی که خدا به شما داده است، انفاق و احسان کنید، کافران به مؤمنان میگویند: آیا به کسی خوراک بدهیم که اگر خدا میخواست خوراک بدو میداد (و فقیرش نمیکرد؟ مگر مشیّت الهی چنین نخواسته است؟ ما با مشیّت الهی مخالفت نمیورزیم) شما در گمراهی آشکار و روشنی هستید. [[«أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَآءُ اللهُ أَطْعَمَهُ»: کافران از راه تمسخر به مؤمنان میگفتند: اگر رازق خداوند است، پس چرا از ما میخواهید که به فقیران خوراک دهیم؟ و اگر خدا خواسته است که آنان محروم بمانند، پس چرا ما کسانی را از دارائی خود بهرهمند سازیم که خداوند ایشان را محروم ساخته است؟ این منطق جاهلانه، علاوه از تمسخر مؤمنان، به آن میماند که افرادی بگویند: چه ضرورتی دارد که ما درس بخوانیم، و یا به دیگری درس بدهیم؟ اگر خدا میخواست همه را عالم و باسواد میکرد.]] |
|