نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3724 | 36 | 19 | قالوا طائركم معكم أئن ذكرتم بل أنتم قوم مسرفون |
| | | گفتند: شومی خودتان (که ناشی از کفرتان است) با خودتان همراه است (و اگر درست بیندیشید، به این حقیقت واقف خواهید شد که تیرهروزی شما ناشی از افکار منحطّ و اعمال زشت و عقیدهی پلشتی است که دارید، نه این که به سبب دعوت ما به خداپرستی و انجام نیکیها و ترک بدیها باشد) آیا اگر یادآور گردید (به خدا و اوامر و نواهی او و چیزهائی که سعادت شما در آنها است، باید ما دعوتکنندگان را شکنجه دهید و بکشید؟!) اصلاً شما گروهی هستید که (در سرکشی و کفر از حدّ درمیگذرید، و در معاصی و زشتکاریها) اسرافکار و متجاوزید. [[«طَآئِرُکُمْ»: شوم و نحوست شما. بدبختی و تیرهروزیتان (نگا: نمل / 47، اعراف / 131). «أَئِن ذُکِّرْتُمْ»: آیا اگر پند داده شدید و خدا و نیکیها و بدیها را به شما گوشزد کردند؟ جواب شرط محذوف است و تقدیر چنین است: أَئِن ذُکِّرْتُمْ، تَلَقَّیْتُمُ التَّذْکِیرَ وَ الإِنذَارَ بِالْکُفْرِ وَ الإِنکَارِ؟ «مُسْرِفُونَ»: اسراف پیشگان، متجاوزین از حدّ در طغیان و کفر و معاصی.]] |
|
3725 | 36 | 20 | وجاء من أقصى المدينة رجل يسعى قال يا قوم اتبعوا المرسلين |
| | | مردی از دورترین نقطهی شهر با شتاب بیامد، گفت: ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید (که سعادت هر دو جهان شما در آن است). [[«أَقْصی»: دورترین نقطه. «الْمَدِینَةِ»: شهر. مراد همان (الْقَرْیَةِ) در آیه سیزده است که انطاکیه است. «رَجُلٌ»: مردی که مؤمن بود و ایمان خود را پنهان میکرد، و در این لحظه حسّاس به یاری پیغمبران شتافت. گویا نام او (حبیب نجّار) بوده است. «یَسْعی»: جمله وصفیه و صفت (رَجُلٌ) است.]] |
|
3726 | 36 | 21 | اتبعوا من لا يسألكم أجرا وهم مهتدون |
| | | پیروی کنید از کسانی که پاداشی (در برابر تبلیغ خود) از شما نمیخواهند و آنان (از کردار و گفتارشان پیدا است که) افرادی راهیاب و هدایت یافتهاند. [[«لا یَسْأَلُُکُمْ ... هُمْ ....»: مفرد آمدن فعل (لا یَسْأَلُ) و ذکر ضمیر جمع (هُمْ) در آیه، با توجّه به لفظ و معنی موصول (مَنْ) است.]] |
|
3727 | 36 | 22 | وما لي لا أعبد الذي فطرني وإليه ترجعون |
| | | من چرا کسی را پرستش نکنم که مرا آفریده است و به سوی او برگردانده میشوید؟ [[«مَا لِیَ ...»: چرا من نباید؟ مرا نسزد و نرسد که. این آیه تا آخر آیه 25 سخن مرد مؤمن است و مخاطب او فرستادگان خدا (نگا: المختصر فی تفسیر القرآن) و یا این که ساکنان شهر است و آنچه را برای خود میپسندد، برای ایشان هم میپسندد. «فَطَرَنِی»: مرا آفریده است (نگا: هود / 51، انعام / 79).]] |
|
3728 | 36 | 23 | أأتخذ من دونه آلهة إن يردن الرحمن بضر لا تغن عني شفاعتهم شيئا ولا ينقذون |
| | | آیا غیر از خدا، معبودهائی را برگزینم (و پرستش نمایم) که اگر خداوند مهربان بخواهد زیانی به من برساند، میانجیگری ایشان کمترین سودی برای من ندارد و مرا (از زیان وارده) نجات نمیدهند؟ [[«أَأَتَّخِذُ ...»: (نگا: انعام / 14، فرقان / 28). «إِن یُرِدْنِ بِضُرٍّ»: اگر بخواهد به من زیانی برساند. «لا تُغْنی عَنّی ...»: (نگا: آلعمران / 10، توبه / 25). «لا یُنقِذُونِی»: مرا نجات نمیدهند و رها نمیسازند.]] |
|
3729 | 36 | 24 | إني إذا لفي ضلال مبين |
| | | (هر گاه چنین کاری را بکنم و انبازهائی را پرستش نمایم) در این صورت من در گمراهی آشکاری خواهم بود. |
|
3730 | 36 | 25 | إني آمنت بربكم فاسمعون |
| | | من به پروردگار شما ایمان آوردهام، پس بشنوید، (و بدانید که من دعوت این فرستادگان خدا را پذیرفتهام. شما نیز دعوت ایشان را پذیرا شوید که سعادتتان در پذیرش فرمودهها و رهنمودهای آنان است). [[«فَاسْمَعُونِ»: پس از من بشنوید. اگر مخاطب فرستادگان خدا باشد، مراد این است که فردای قیامت شاهد ایمان آوردن وی باشند. و اگر مخاطب سائر مردم باشد، مراد این است که بشنوند و گواه جرأت او باشند، و یا این که سخن وی را بپذیرند و همچون او از پیغمبران پیروی کنند که به سود ایشان است.]] |
|
3731 | 36 | 26 | قيل ادخل الجنة قال يا ليت قومي يعلمون |
| | | (مردمان بر او شوریدند و شهیدش کردند. از سوی خدا) بدو گفته شد: وارد بهشت شو. (وقتی که آن همه نعمت و کرامت دید) گفت: ای کاش! قوم من میدانستند. [[«قِیلَ»: این سخن، از طرف فرشتگان یا مستقیماً از سوی خدای جهان است. «أُدْخُلِ الْجَنَّةً»: بیشتر آیات قرآن بیانگر این واقعیّت است، شهادت و مرگ مؤمن همان است و داخل شدن به بهشت همان. انگار فاصلهای میان بدرود زندگی دنیوی و دخول به بهشت اخروی نیست (نگا: آلعمران / 169، واقعه / 89).]] |
|
3732 | 36 | 27 | بما غفر لي ربي وجعلني من المكرمين |
| | | (ای کاش! میدانستند) که پروردگارم مرا آمرزیده است و از زمرهی گرامیانم قلمداد فرموده است. [[«بِمَا غَفَرَ لِی»: به چه سبب و در برابر چه کاری مرا بخشیده است؟ مراد تحقیر عمل خود و تعظیم مغفرت خدا است. چه غفرانی نصیبم کرده است. مراد اظهار تعجّب از الطاف بیحدّ پروردگاری است. بدانچه خدا مرا بخشیده است. خلاصه «مَا» میتواند موصوله و استفهامیّه و مصدریّه باشد.]] |
|
3733 | 36 | 28 | وما أنزلنا على قومه من بعده من جند من السماء وما كنا منزلين |
| | | ما بعد از (قتل) او، اصلاً لشکری از آسمان فرو نفرستادیم، و حکمت ما اقتضاء نمیکرد که (برای نابودی ایشان) سپاهی از فرشتگان روانه سازیم. [[«مَا کُنَّا مُنزِلِینَ»: ما فرو نفرستادیم. مراد این است که حکمت ما اقتضاء نمیکرد، یا ایشان در خور این نبودند که فرشتگانی برای نابودیشان نازل کنیم.]] |
|