نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3697 | 35 | 37 | وهم يصطرخون فيها ربنا أخرجنا نعمل صالحا غير الذي كنا نعمل أولم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر وجاءكم النذير فذوقوا فما للظالمين من نصير |
| | | آنان در دوزخ فریاد برمیآورند: پروردگارا! بیرونمان بیاور تا کارهای شایستهای انجام دهیم که جدای از کارهائی باشد که قبلاً میکردیم. (بدیشان خواهیم گفت:) آیا بدان اندازه به شما عمر ندادیم که در آن هر کس بخواهد بیدار و هوشیار شود، کافی و بسنده باشد؟ و آیا بیم دهنده (ی الهی، اعم از پیغمبران و علماء ادیان، برای ابلاغ آئین آسمانی) به پیش شما نیامد؟ (ما که همهی وسائل نجات را در اختیارتان گذاشتیم و راه رستگاری را به شما نمودیم، ولی خودتان از آن بهره نگرفتید و فرصت را از دست دادید) پس بچشید. اصلاً برای ستمگران یار و یاوری نیست. [[«یَصْطَرِخُونَ»: نعرهزنان کمک میطلبند. فریاد برمیآورند. «مَا»: مدّت زمانی که. «مَنْ»: فاعل (یَتَذَکَّرُ) است.]] |
|
3698 | 35 | 38 | إن الله عالم غيب السماوات والأرض إنه عليم بذات الصدور |
| | | خداوند دانندهی غیب آسمانها و زمین است و مسلّماً از چیرهائی که در درون دلها است کاملاً آگاه است. [[«إِنَّهُ عَلِیمُ ...»: مراد این است که خدا که آگاه از همه چیز است میداند که اگر دوزخیان به دنیا برگردند، دوباره همان اعمال گذشته را ادامه میدهند (نگا: انعام / 28).]] |
|
3699 | 35 | 39 | هو الذي جعلكم خلائف في الأرض فمن كفر فعليه كفره ولا يزيد الكافرين كفرهم عند ربهم إلا مقتا ولا يزيد الكافرين كفرهم إلا خسارا |
| | | خدا کسی است که شما را جانشین (گذشتگان) روی زمین کرده است. هر کس (از شما) کافر گردد، به زیان خود کافر میگردد، و کفر کافران در پیشگاه خدا جز بر خشم نمیافزاید، و جز زیان چیزی نصیب کافران نمینماید. [[«خَلآئِفَ»: جانشینان. مراد جانشین و جایگزین پیشینیان است (نگا: انعام / 165، یونس / 14 و 73). «مَقْتاً»: خشم و غضب (نگا: نساء / 22).]] |
|
3700 | 35 | 40 | قل أرأيتم شركاءكم الذين تدعون من دون الله أروني ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرك في السماوات أم آتيناهم كتابا فهم على بينت منه بل إن يعد الظالمون بعضهم بعضا إلا غرورا |
| | | بگو: آیا دربارهی انبازهای خود که علاوه از خدا آنها را هم به فریاد میخوانید، خوب دقّت کردهاید؟ نشانم دهید آنها کدام چیز زمین را آفریدهاند؟ و یا در آفرینش (کدام چیز) آسمانها مشارکت داشتهاند؟ یا شاید کتاب (آسمانی) در اختیار مشرکان گذاردهایم و ایشان حجّت روشنی از آن (بر کار شرک و بتپرستی خود) دارند؟! (اصلاً ایشان دلیل عقلی و دلیل نقلی ندارند) و بلکه ستمگران جز وعدههای دروغ به یکدیگر نمیدهند (و فقط همدیگر را گول میزنند). [[«أَرَأَیْتُمْ؟»: آیا دیدهاید؟ به من بگوئید. مراد دقّت کافی درباره معبودهای دروغین است. خدا در این بخش از ایشان دلیل عقلی میطلبد. «أَرُونِی»: به من نشان دهید. بدل اشتمال (أَرَأَیْتُمْ) است. «شِرْکٌ»: مشارکت (نگا: سبأ / 22). «آتَیْنَاهُمْ»: ضمیر (هُمْ) بهتر است به صورت التفات، به مشرکان برگردد. «أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَاباً»: مراد دلیل نقلیاست. «غُرُوراً»: (نگا: نساء / 120، اسراء / 64، احزاب / 12). «قُلْ أَرَأَیْتُمْ ... مَاذَا خَلَقُوا»: این بخش آیه، دو معنی دارد. یکی در بالا گذشت، و دیگری چنین است: به من بگوئید: انبازهائی را که علاوه از خدا آنها را هم به فریاد میخوانید و پرستش مینمائید، آنها چه چیز را در زمین یا در آسمانها آفریدهاند؟]] |
|
3701 | 35 | 41 | إن الله يمسك السماوات والأرض أن تزولا ولئن زالتا إن أمسكهما من أحد من بعده إنه كان حليما غفورا |
| | | خداوند آسمانها و زمین را نگاهداری میکند و نمیگذارد (از مسیر خود) خارج و نابود شوند. هر گاه (هم بخواهند از مسیر خود) خارج و نابود شوند، جز خدا هیچ کس نمیتواند آنها را (در مسیر خود) نگاه و محفوظ دارد. خداوند شکیبا است (و در مجازات تعجیل روا نمیدارد) و آمرزنده است (و توبه بزهکاران را قبول میفرماید). [[«یُمْسِکُ»: حفظ میکند. نگاه میدارد. «أَن تَزُولا»: نابود بشوند، و یا کنار بروند. از مصدر زوال، به معنی نابود شدن، یا از مدار خود منحرف شدن. «إِنْ أَمْسَکَهُمَا»: حرف (إِنْ) نافیه است. «مِن بَعْدِهِ»: غیر او. بجز او.]] |
|
3702 | 35 | 42 | وأقسموا بالله جهد أيمانهم لئن جاءهم نذير ليكونن أهدى من إحدى الأمم فلما جاءهم نذير ما زادهم إلا نفورا |
| | | آنان (یعنی کفّار مکّه) مؤکّدانه به خدا قسم میخوردند که اگر پیغمبری به میان ایشان بیاید، راهیابترین ملّتها خواهند بود (و در پذیرش دین او، بر همگان پیشی خواهند گرفت). امّا هنگامی که پیغمبری (از خودشان برانگیخته شد و) به میانشان آمد، (بعثت او) جز گریز و بیزاری (از حق) چیزی بر آنان نیفزود. [[«أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِم»: (نگا: مائده / 53، انعام / 109، نحل / 38، نور / 53). «إِحْدَی الأُمَمِ»: ملّت یگانهای در میان همه ملّتها. واژه (إحْدَی) به معنی (جَمیع) و (هر) است. جنبه عموم و تعظیم را دارد. مراد یگانه و پیشگام است. «نُفُوراً»: گریز. بیداری (نگا: اسراء / 41 و 46).]] |
|
3703 | 35 | 43 | استكبارا في الأرض ومكر السيئ ولا يحيق المكر السيئ إلا بأهله فهل ينظرون إلا سنت الأولين فلن تجد لسنت الله تبديلا ولن تجد لسنت الله تحويلا |
| | | (گریزشان از حق) به خاطر استکبار در زمین و حیلهگریهای زشت است، و حیلهگریهای زشت جز دامنگیر حیلهگران نمیگردد. آیا آنان انتظار دارند سرنوشتی جز سرنوشت پیشینیان را داشته باشند؟! هرگز دگرگونی و تبدیلی در شیوهی رفتار خدا (در معاملهی با ملّتها) نخواهی یافت، و هرگز نخواهی دید که روش خدا تغییر مسیر و جهت دهد. [[«إِسْتِکْبَاراً»: عظمت فروشی. خود بزرگ بینی. خود را بزرگتر از آن دیدن که حق را پذیرفتن (نگا: بقره / 34، نساء / 172، اعراف / 48 و 206). مفعول له است. «مَکْرَ»: عطف بر (إِسْتِکْبَاراً) است. «لا یَحِیقُ»: گریبانگیر نمیگردد. نمیرسد (نگا: انعام / 10، هود / 8، نحل / 34). «فَهَلْ یَنظُرُونَ»: آیا انتظار دارند؟ (نگا: بقره / 210، انعام / 158، اعراف / 53، نحل / 33). «سُنَّةَ»: طریقه. شیوه. خطّ سیر (نگا: انفال / 38، اسراء / 77). «تَحْوِیلاً»: تغییر جهت. دگرگونی (نگا: اسراء / 56 و 77).]] |
|
3704 | 35 | 44 | أولم يسيروا في الأرض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم وكانوا أشد منهم قوة وما كان الله ليعجزه من شيء في السماوات ولا في الأرض إنه كان عليما قديرا |
| | | آیا در زمین به گشت و گذار نمیپردازند تا ببینند فرجام کار پیشینیان به کجا کشیده است، در حالی که آنان از اینان قدرت و قوّت بیشتری داشتهاند؟ هیچ چیزی چه در آسمانها و چه در زمین خدا را درمانده و ناتوان نخواهد کرد. چرا که او بسیار فرزانه و خیلی قدرتمند است. [[«أَوَلَمْ یَسِیرُوا ...»: (نگا: یوسف / 109، روم / 9). «مِن شَیْءٍ»: هیچ چیزی. حرف (مِنْ) زائد و برای استغراق است، و (شَیْءٍ) فاعل است.]] |
|
3705 | 35 | 45 | ولو يؤاخذ الله الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابة ولكن يؤخرهم إلى أجل مسمى فإذا جاء أجلهم فإن الله كان بعباده بصيرا |
| | | هر گاه خداوند مردمان را در برابر کارهائی که میکنند (فوراً و بدون کمترین مهلتی برای اصلاح و تجدید نظر و خودسازی) به کیفر برساند، انسانی را بر روی زمین باقی نخواهد گذاشت. ولیکن خداوند (به لطف و کرم خود، کیفر) ایشان را تا سررسید زمان معیّنی (که قیامت است) به تأخیر میاندازد. وقتی که مدّت مشخّصهی ایشان فرا رسید، خداوند بندگان خود را دیده است (و از گفتار و کردار و پندار ایشان باخبر بوده است، لذا چنان که باید پاداش و پادافره آنان را میدهد). [[«وَ لَوْ یُؤَاخِذُ اللهُ النَّاسَ ...»: (نگا: نحل / 61). «دَآبَّةٍ»: جنبنده. مراد انسان است (نگا: انفال / 22 و 55). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت معیّن. مراد روز قیامت است. «فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ»: وقتی که قیامت ایشان فرا رسید. برخی گفتهاند: مراد از (أَجَلٍ مُّسَمّیً) و (أَجَلُهُمْ) زمان محدود عمر و سررسید معلوم مدّت زندگانی هر کسی است که با مرگ او فرا میرسد (نگا: انعام / 93).]] |
|
3706 | 36 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم يس |
| | | یا، سین. [[«یس»: از حروف مقطّعه است (نگا: بقره / 1).]] |
|