نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3691 | 35 | 31 | والذي أوحينا إليك من الكتاب هو الحق مصدقا لما بين يديه إن الله بعباده لخبير بصير |
| | | آنچه از کتاب (قرآن) به تو پیام دادهایم، حقّ است، و تصدیق کنندهی کتابهای آسمانی پیش از خود است. قطعاً خداوند از (اوضاع) بندگان خود کاملاً آگاه (و به احوالشان) بینا است. [[«مُصَدِّقاً ...»: (نگا: آلعمران / 3 و 50، مائده / 48).]] |
|
3692 | 35 | 32 | ثم أورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخيرات بإذن الله ذلك هو الفضل الكبير |
| | | (ما کتابهای پیشین را برای ملّتهای گذشته فرستادیم و) سپس کتاب (قرآن) را به بندگان برگزیدهی خود (یعنی امّت محمّدی) عطاء کردیم. برخی از آنان به خویشتن ستم میکنند، و گروهی از ایشان میانهروند، و دستهای از ایشان در پرتو توفیقات الهی در انجام نیکیها پیشتازند. این (سبقت در خیرات) واقعاً فضیلت بزرگی است. [[«ثُمَّ»: بعد از فرستادن کتابهای آسمانی پیشین. «أَوْرَثْنَا ...»: (نگا: اعراف / 137). «مُقْتَصِدٌ»: میانهرو (نگا: لقمان / 32). «سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ»: سبقت گیرنده بر دیگران در انجام نیکیها. سبقت گیرنده بر دیگران به سبب کارهای نیک. «إِذْن»: توفیق (نگا: بقره / 251، انفال / 66). «ذلِکَ»: به ارث رساندن قرآن به بندگان برگزیده. انتخاب امت محمّدی. سبقت در خیرات.]] |
|
3693 | 35 | 33 | جنات عدن يدخلونها يحلون فيها من أساور من ذهب ولؤلؤا ولباسهم فيها حرير |
| | | (پاداش پیشگامان در نیکیها) باغهای اقامتی است که بدانها داخل میشوند، و در آنجاها با دستبندهای طلا و مروارید آراسته و پیراسته میگردند، و جامههایشان در آنجاها ابریشمین است. [[«جَنَّاتُ»: بدل از (الْفَضْلُ الْکَبِیرُ) یا خبر مبتدای محذوف است: جَزَآئُهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ. یا این که مبتدای مؤخّر و خبر مقدم آن محذوف است: لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ. «عَدْنٍ»: اقامت گزیدن و ماندن (نگا: توبه / 72، رعد / 23). «یُحَلَّوْنَ ...»: (نگا: کهف / 31، حجّ / 23).]] |
|
3694 | 35 | 34 | وقالوا الحمد لله الذي أذهب عنا الحزن إن ربنا لغفور شكور |
| | | و خواهند گفت: سپاس خداوندی را سزا است که غم و اندوه را از ما زدود. بیگمان پروردگار ما آمرزندهی (گناهان بندگان و) سپاسگزار (کارهای نیک ایشان) است. [[«أَذْهَبَ»: از میان برد. برطرف ساخت. «الْحَزَنَ»: غم و اندوه (نگا: توبه / 92، قصص / 8).]] |
|
3695 | 35 | 35 | الذي أحلنا دار المقامة من فضله لا يمسنا فيها نصب ولا يمسنا فيها لغوب |
| | | خداوندی که در پرتو فضل و لطف خویش، ما را در سرای اقامت و ماندگاری جای داد. در آن هیچ گونه رنج و مشقّت جسمانی و هیچ گونه ناتوانی و واماندگی روحانی به ما دست نمیدهد. [[«نَصَبٌ»: رنج و مشقّت. خستگی. «لُغُوبٌ»: درماندگی ناشی از خستگی، و ناتوانی حاصل از رنج و مشقّت. برخی (نَصَبٌ) را خستگی جسمی، و (لُغُوب) را خستگی روحی دانستهاند. «الْمُقامَةِ»: مصدر میمی و به معنی اقامت است.]] |
|
3696 | 35 | 36 | والذين كفروا لهم نار جهنم لا يقضى عليهم فيموتوا ولا يخفف عنهم من عذابها كذلك نجزي كل كفور |
| | | کسانی که کفر پیشهاند، آتش دوزخ برای آنان است. هرگز فرمان مرگ ایشان صادر نمیشود تا بمیرند (و راحت شوند). و هرگز عذاب دوزخ برای ایشان تخفیف داده نمیشود (تا مدّتی بیارامند). ما هر کافر لجوج در کفر را این چنین کیفر و سزا میدهیم. [[«لا یُقْضَی عَلَیْهِمْ»: درباره ایشان حکم مرگ دوباره صادر نمیشود. «کَفُورٍ»: صیغه مبالغه کافر است. یعنی مبالغه کننده در کفر. بسیار ناسپاس و کفران کننده نعمت.]] |
|
3697 | 35 | 37 | وهم يصطرخون فيها ربنا أخرجنا نعمل صالحا غير الذي كنا نعمل أولم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر وجاءكم النذير فذوقوا فما للظالمين من نصير |
| | | آنان در دوزخ فریاد برمیآورند: پروردگارا! بیرونمان بیاور تا کارهای شایستهای انجام دهیم که جدای از کارهائی باشد که قبلاً میکردیم. (بدیشان خواهیم گفت:) آیا بدان اندازه به شما عمر ندادیم که در آن هر کس بخواهد بیدار و هوشیار شود، کافی و بسنده باشد؟ و آیا بیم دهنده (ی الهی، اعم از پیغمبران و علماء ادیان، برای ابلاغ آئین آسمانی) به پیش شما نیامد؟ (ما که همهی وسائل نجات را در اختیارتان گذاشتیم و راه رستگاری را به شما نمودیم، ولی خودتان از آن بهره نگرفتید و فرصت را از دست دادید) پس بچشید. اصلاً برای ستمگران یار و یاوری نیست. [[«یَصْطَرِخُونَ»: نعرهزنان کمک میطلبند. فریاد برمیآورند. «مَا»: مدّت زمانی که. «مَنْ»: فاعل (یَتَذَکَّرُ) است.]] |
|
3698 | 35 | 38 | إن الله عالم غيب السماوات والأرض إنه عليم بذات الصدور |
| | | خداوند دانندهی غیب آسمانها و زمین است و مسلّماً از چیرهائی که در درون دلها است کاملاً آگاه است. [[«إِنَّهُ عَلِیمُ ...»: مراد این است که خدا که آگاه از همه چیز است میداند که اگر دوزخیان به دنیا برگردند، دوباره همان اعمال گذشته را ادامه میدهند (نگا: انعام / 28).]] |
|
3699 | 35 | 39 | هو الذي جعلكم خلائف في الأرض فمن كفر فعليه كفره ولا يزيد الكافرين كفرهم عند ربهم إلا مقتا ولا يزيد الكافرين كفرهم إلا خسارا |
| | | خدا کسی است که شما را جانشین (گذشتگان) روی زمین کرده است. هر کس (از شما) کافر گردد، به زیان خود کافر میگردد، و کفر کافران در پیشگاه خدا جز بر خشم نمیافزاید، و جز زیان چیزی نصیب کافران نمینماید. [[«خَلآئِفَ»: جانشینان. مراد جانشین و جایگزین پیشینیان است (نگا: انعام / 165، یونس / 14 و 73). «مَقْتاً»: خشم و غضب (نگا: نساء / 22).]] |
|
3700 | 35 | 40 | قل أرأيتم شركاءكم الذين تدعون من دون الله أروني ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرك في السماوات أم آتيناهم كتابا فهم على بينت منه بل إن يعد الظالمون بعضهم بعضا إلا غرورا |
| | | بگو: آیا دربارهی انبازهای خود که علاوه از خدا آنها را هم به فریاد میخوانید، خوب دقّت کردهاید؟ نشانم دهید آنها کدام چیز زمین را آفریدهاند؟ و یا در آفرینش (کدام چیز) آسمانها مشارکت داشتهاند؟ یا شاید کتاب (آسمانی) در اختیار مشرکان گذاردهایم و ایشان حجّت روشنی از آن (بر کار شرک و بتپرستی خود) دارند؟! (اصلاً ایشان دلیل عقلی و دلیل نقلی ندارند) و بلکه ستمگران جز وعدههای دروغ به یکدیگر نمیدهند (و فقط همدیگر را گول میزنند). [[«أَرَأَیْتُمْ؟»: آیا دیدهاید؟ به من بگوئید. مراد دقّت کافی درباره معبودهای دروغین است. خدا در این بخش از ایشان دلیل عقلی میطلبد. «أَرُونِی»: به من نشان دهید. بدل اشتمال (أَرَأَیْتُمْ) است. «شِرْکٌ»: مشارکت (نگا: سبأ / 22). «آتَیْنَاهُمْ»: ضمیر (هُمْ) بهتر است به صورت التفات، به مشرکان برگردد. «أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَاباً»: مراد دلیل نقلیاست. «غُرُوراً»: (نگا: نساء / 120، اسراء / 64، احزاب / 12). «قُلْ أَرَأَیْتُمْ ... مَاذَا خَلَقُوا»: این بخش آیه، دو معنی دارد. یکی در بالا گذشت، و دیگری چنین است: به من بگوئید: انبازهائی را که علاوه از خدا آنها را هم به فریاد میخوانید و پرستش مینمائید، آنها چه چیز را در زمین یا در آسمانها آفریدهاند؟]] |
|