بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
36883528ومن الناس والدواب والأنعام مختلف ألوانه كذلك إنما يخشى الله من عباده العلماء إن الله عزيز غفور
انسانها و جنبندگان و چهارپایان نیز کاملاً دارای رنگهای مختلفی بوده و متفاوتند. (این نشانه‌های بزرگ آفرینش، بیش از همه توجّه خردمندان و فرزانگان را به خود جلب می‌کند، و این است که) تنها بندگان دانا و دانشمند، از خدا، ترس آمیخته با تعظیم دارند. قطعاً خداوند توانا و چیره (در کار جهان آرائی است) و بس آمرزگار (برای بندگان توبه‌کار و امیدوار به الطاف کردگاری) است. [[«مُخْتَلِفٌ»: مبتدای مؤخّر و جمله پیشین خبر آن است. «کَذلِکَ»: برخی این واژه را به جمله قبل از خود مربوط دانسته و آن را محلاًّ منصوب و صفت مصدر محذوف (إِخْتِلافاً) دانسته و تقدیر چنین است: مُخْتَلِفٌ إِخْتِلافاً کَائِناً کَذلِکَ. بعضی هم آن را جمله مستقلّی به حساب آورده و خبر مبتدای محذوف به شمار آورده‌اند و تقدیر چنین است: أَلأمْرُ کَذلِکَ. یعنی: آری مطلب چنین است که گذشت. یادآوری: آیه‌های 27 و 28 صفحه تازه‌ای از کتاب بزرگ آفرینش را در برابر دیدگان انسانها می‌گشاید، و بیانگر این واقعیّت است که ماده همه این آفریدگان یعنی قلم و مرکب آن یکی است و امّا نقّاش چیره‌دست، این همه نقش و نگار بر در و دیوار وجود پدیدار کرده است. از آب بی‌رنگ صد هزاران رنگ، و از عناصر بسیطه محدود، این همه موجودات کاملاً متنوّع و مختلف خلق فرموده است. «یَخْشَی»: خشیت، ترس آمیخته با تعظیم است، و مولود سیر در آفاق و انفس، و درک گوشه‌هائی از عجائب و غرائب کائنات و راز و رمز موجودات، و آگاهی از مسؤولیّتهائی است که انسان در برابر خالق جهان دارد.]]
36893529إن الذين يتلون كتاب الله وأقاموا الصلاة وأنفقوا مما رزقناهم سرا وعلانية يرجون تجارة لن تبور
کسانی که کتاب خدا (قرآن را) می‌خوانند، و نماز را پا برجای می‌دارند، و از چیرهائی که بدیشان داده‌ایم، پنهان و آشکار، بذل و بخشش می‌نمایند، آنان چشم امید به تجارتی دوخته‌اند که هرگز بی‌رونق نمی‌گردد و از میان نمی‌رود. [[«یَرْجُونَ»: می‌خواهند. امید می‌دارند. جمله (یَرْجُونَ تِجَارَةًَ ...) خبر (إِنَّ) است. «لَن تَبُورَ»: هرگز تباه و نابود نمی‌گردد. یعنی بی‌رونقی و زیانمندی و از میان رفتن ندارد. چرا که معامله با خدا پیوسته سودمند است و زیان و ضرر نمی‌بیند (نگا: صف / 10 - 13).]]
36903530ليوفيهم أجورهم ويزيدهم من فضله إنه غفور شكور
(آنان قرآن را تلاوت می‌کنند، و نماز را می‌خوانند، و بذل و بخشش می‌کنند) تا خداوند اجرشان را به تمام و کمال بدهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید. چرا که خدا آمرزگار و سپاسگزار است (و بدیهایشان را می‌بخشاید، و از خوبیهایشان سپاسگزاری می‌فرماید، و مواهبی بدیشان عطاء می‌نماید که به اندیشه و تصوّر در نمی‌آید). [[«لِیُوَفِّیَهُمْ»: متعلّق به (یَتْلُونَ کِتابَ ...)، یا به (لَن تَبُورَ) است. در صورت اوّل معنی آن گذشت. در صورت دوم معنی چنین است: تجارت آنان هرگز زیان نمی‌بیند و نابود نمی‌گردد، چرا که پاداش دهنده ایشان خدا است.]]
36913531والذي أوحينا إليك من الكتاب هو الحق مصدقا لما بين يديه إن الله بعباده لخبير بصير
آنچه از کتاب (قرآن) به تو پیام داده‌ایم، حقّ است، و تصدیق کننده‌ی کتابهای آسمانی پیش از خود است. قطعاً خداوند از (اوضاع) بندگان خود کاملاً آگاه (و به احوالشان) بینا است. [[«مُصَدِّقاً ...»: (نگا: آل‌عمران / 3 و 50، مائده / 48).]]
36923532ثم أورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخيرات بإذن الله ذلك هو الفضل الكبير
(ما کتابهای پیشین را برای ملّتهای گذشته فرستادیم و) سپس کتاب (قرآن) را به بندگان برگزیده‌ی خود (یعنی امّت محمّدی) عطاء کردیم. برخی از آنان به خویشتن ستم می‌کنند، و گروهی از ایشان میانه‌روند، و دسته‌ای از ایشان در پرتو توفیقات الهی در انجام نیکیها پیشتازند. این (سبقت در خیرات) واقعاً فضیلت بزرگی است. [[«ثُمَّ»: بعد از فرستادن کتابهای آسمانی پیشین. «أَوْرَثْنَا ...»: (نگا: اعراف / 137). «مُقْتَصِدٌ»: میانه‌رو (نگا: لقمان / 32). «سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ»: سبقت گیرنده بر دیگران در انجام نیکیها. سبقت گیرنده بر دیگران به سبب کارهای نیک. «إِذْن»: توفیق (نگا: بقره / 251، انفال / 66). «ذلِکَ»: به ارث رساندن قرآن به بندگان برگزیده. انتخاب امت محمّدی. سبقت در خیرات.]]
36933533جنات عدن يدخلونها يحلون فيها من أساور من ذهب ولؤلؤا ولباسهم فيها حرير
(پاداش پیشگامان در نیکیها) باغهای اقامتی است که بدانها داخل می‌شوند، و در آنجاها با دستبندهای طلا و مروارید آراسته و پیراسته می‌گردند، و جامه‌هایشان در آنجاها ابریشمین است. [[«جَنَّاتُ»: بدل از (الْفَضْلُ الْکَبِیرُ) یا خبر مبتدای محذوف است: جَزَآئُهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ. یا این که مبتدای مؤخّر و خبر مقدم آن محذوف است: لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ. «عَدْنٍ»: اقامت گزیدن و ماندن (نگا: توبه / 72، رعد / 23). «یُحَلَّوْنَ ...»: (نگا: کهف / 31، حجّ / 23).]]
36943534وقالوا الحمد لله الذي أذهب عنا الحزن إن ربنا لغفور شكور
و خواهند گفت: سپاس خداوندی را سزا است که غم و اندوه را از ما زدود. بی‌گمان پروردگار ما آمرزنده‌ی (گناهان بندگان و) سپاسگزار (کارهای نیک ایشان) است. [[«أَذْهَبَ»: از میان برد. برطرف ساخت. «الْحَزَنَ»: غم و اندوه (نگا: توبه / 92، قصص / 8).]]
36953535الذي أحلنا دار المقامة من فضله لا يمسنا فيها نصب ولا يمسنا فيها لغوب
خداوندی که در پرتو فضل و لطف خویش، ما را در سرای اقامت و ماندگاری جای داد. در آن هیچ گونه رنج و مشقّت جسمانی و هیچ گونه ناتوانی و واماندگی روحانی به ما دست نمی‌دهد. [[«نَصَبٌ»: رنج و مشقّت. خستگی. «لُغُوبٌ»: درماندگی ناشی از خستگی، و ناتوانی حاصل از رنج و مشقّت. برخی (نَصَبٌ) را خستگی جسمی، و (لُغُوب) را خستگی روحی دانسته‌اند. «الْمُقامَةِ»: مصدر میمی و به معنی اقامت است.]]
36963536والذين كفروا لهم نار جهنم لا يقضى عليهم فيموتوا ولا يخفف عنهم من عذابها كذلك نجزي كل كفور
کسانی که کفر پیشه‌اند، آتش دوزخ برای آنان است. هرگز فرمان مرگ ایشان صادر نمی‌شود تا بمیرند (و راحت شوند). و هرگز عذاب دوزخ برای ایشان تخفیف داده نمی‌شود (تا مدّتی بیارامند). ما هر کافر لجوج در کفر را این چنین کیفر و سزا می‌دهیم. [[«لا یُقْضَی عَلَیْهِمْ»: درباره ایشان حکم مرگ دوباره صادر نمی‌شود. «کَفُورٍ»: صیغه مبالغه کافر است. یعنی مبالغه کننده در کفر. بسیار ناسپاس و کفران کننده نعمت.]]
36973537وهم يصطرخون فيها ربنا أخرجنا نعمل صالحا غير الذي كنا نعمل أولم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر وجاءكم النذير فذوقوا فما للظالمين من نصير
آنان در دوزخ فریاد برمی‌آورند: پروردگارا! بیرونمان بیاور تا کارهای شایسته‌ای انجام دهیم که جدای از کارهائی باشد که قبلاً می‌کردیم. (بدیشان خواهیم گفت:) آیا بدان اندازه به شما عمر ندادیم که در آن هر کس بخواهد بیدار و هوشیار شود، کافی و بسنده باشد؟ و آیا بیم دهنده (ی الهی، اعم از پیغمبران و علماء ادیان، برای ابلاغ آئین آسمانی) به پیش شما نیامد؟ (ما که همه‌ی وسائل نجات را در اختیارتان گذاشتیم و راه رستگاری را به شما نمودیم، ولی خودتان از آن بهره نگرفتید و فرصت را از دست دادید) پس بچشید. اصلاً برای ستمگران یار و یاوری نیست. [[«یَصْطَرِخُونَ»: نعره‌زنان کمک می‌طلبند. فریاد برمی‌آورند. «مَا»: مدّت زمانی که. «مَنْ»: فاعل (یَتَذَکَّرُ) است.]]


0 ... 358.7 359.7 360.7 361.7 362.7 363.7 364.7 365.7 366.7 367.7 369.7 370.7 371.7 372.7 373.7 374.7 375.7 376.7 377.7 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

1669178847672726555519612818181559732978