نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3634 | 34 | 28 | وما أرسلناك إلا كافة للناس بشيرا ونذيرا ولكن أكثر الناس لا يعلمون |
| | | ما تو را برای جملگی مردمان فرستادهایم تا مژدهرسان (مؤمنان به سعادت ابدی) و بیم دهنده (ی کافران به شقاوت سرمدی) باشی، ولیکن اکثر مردم (از این معنی) بیخبرند (و همگانی بودن نبوّت تو را باور نمیدارند). [[«کَآفَّةً»: همه. جملگی (نگا: بقره / 208، توبه / 36 و 122). حال ضمیر (کَ) است. اسم فاعل و (ه) برای مبالغه است همچون رَاوِیَة، و یا این که مصدر است همچون عَاقِبَة. یا این که حال مقدّم (ناس) است. «بَشِیراً وَ نَذِیراً»: حال (کَ) هستند. این آیه جهانی بودن دعوت پیغمبر را میرساند (نگا: اعراف / 158، انعام / 19، فرقان / 1).]] |
|
3635 | 34 | 29 | ويقولون متى هذا الوعد إن كنتم صادقين |
| | | (کافران) میگویند: اگر راست میگوئید (که رستاخیزی در میان است، به ما بگوئید) این وعده کی به وقوع میپیوندد؟! [[«مَتی هذَا الْوَعْدُ؟»: مراد وعده وقوع قیامت و داخل شدن نیکان به بهشت و ورود بدان به دوزخ است. البتّه پرسش کافران جنبه استهزاء داشت.]] |
|
3636 | 34 | 30 | قل لكم ميعاد يوم لا تستأخرون عنه ساعة ولا تستقدمون |
| | | بگو: وعدهی شما روز مشخّصی است که نه ساعتی از آن پسی میگیرید، و نه ساعتی از آن پیشی میگیرید. [[«مِیعَادُ یَوْمٍ»: مراد از میعاد، زمان شیء موعود است. اضافه به چیزی شده است که بیانگر آن است. یعنی: میعادٌ هُوَ یَوْمٌ. «لا تَسْتَأْخِرُونَ ...»: (نگا: اعراف / 34، یونس / 49).]] |
|
3637 | 34 | 31 | وقال الذين كفروا لن نؤمن بهذا القرآن ولا بالذي بين يديه ولو ترى إذ الظالمون موقوفون عند ربهم يرجع بعضهم إلى بعض القول يقول الذين استضعفوا للذين استكبروا لولا أنتم لكنا مؤمنين |
| | | کافران میگویند: ما هرگز به این قرآن و دیگر کتابهای پیش از آن ایمان نخواهیم آورد. اگر برایت ممکن بود که ببینی (حال چنین ستمگرانی را) در آن زمان که ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و کتاب) نگاه داشته شدهاند (از کارشان در شگفت میماندی. چرا که) همه با یکدیگر در گفتگویند و هر یکی گناه را به گردن دیگری میاندازد. مستضعفان و زیردستان، به مستکبران و بالادستان میگویند: اگر شما نبودید (و ما را گمراه نمیکردید) ما ایمان میآوردیم (و اکنون رستگار میشدیم). [[«وَ لَوْ تَری ...»: (نگا: انعام / 27 و 30 و 93، انفال / 50، سجده / 12). «یَرْجِعُ»: ردّ میکنند. بازگشت میدهند. مراد لومه و سرزنش و گناه را به گردن یکدیگر انداختن است. این فعل از افعال ذو وجهین است و در اینجا متعدّی است.]] |
|
3638 | 34 | 32 | قال الذين استكبروا للذين استضعفوا أنحن صددناكم عن الهدى بعد إذ جاءكم بل كنتم مجرمين |
| | | مستکبران هم به مستضعفان میگویند: آیا ما شما را از هدایتی باز داشتهایم که برایتان آمده بوده است؟! (هرگز ما چنین کاری را نکردهایم و) بلکه خود شما گناهکار بودهاید (و به کفر و الحاد گرائیدهاید). [[«صَدَدْنَاکُمْ»: شما را بازداشتهایم. مانع شما بودهایم.]] |
|
3639 | 34 | 33 | وقال الذين استضعفوا للذين استكبروا بل مكر الليل والنهار إذ تأمروننا أن نكفر بالله ونجعل له أندادا وأسروا الندامة لما رأوا العذاب وجعلنا الأغلال في أعناق الذين كفروا هل يجزون إلا ما كانوا يعملون |
| | | مستضعفان به مستکبران (بار دیگر) میگویند: بلکه توطئهها و تبلیغات مکّارانهی شما در شب و روز سبب شد که ما از هدایت بازمانیم، در آن هنگامی که شما به ما دستور میدادید که خدا را به یگانگی نشناسیم و انبازها و همتاهائی برای او قرار دهیم. (سرانجام هر دو گروه از شدّت وحشت، نفَسهایشان در سینهها حبس میشود) و پشیمانی خود را پنهان میدارند، بدان گاه که عذاب را مشاهده میکنند و ما غل و زنجیرها را به گردن کافران میاندازیم (و ایشان را روانهی دوزخ میسازیم). آیا به آنان جزائی جز (جزای) کارهائی که میکردهاند داده میشود؟ [[«مَکْرُ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ»: نیرنگ شب و روز، یعنی حیلهگریها و توطئههای مستمرّ شما درباره ما ما را از هدایت بازداشت. «أَندَاداً»: همگونها و همتاها. مراد انبازها و شرکاء است. «أَسَرُّوا»: پنهان داشتند. مراد بند آمدن زبان از گفتار به خاطر شدّت وحشتی است که از مشاهده عذاب بدیشان دست میدهد. یا این که (أَسَرُّوا) از اضداد است و به معنی: اظهار پشیمانی کردند «هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاّ مَا ...»: مراد تجسم اعمال است. یعنی این اعمال و کردار کفّار و مجرمین است که به صورت زنجیرهای اسارت بر گردن و دست و پای آنان گذارده میشود. یا این که انسان جزای همان چیزهائی را میبیند که کرده است و لاغیر.]] |
|
3640 | 34 | 34 | وما أرسلنا في قرية من نذير إلا قال مترفوها إنا بما أرسلتم به كافرون |
| | | ما به هر شهر و دیاری که پیغمبری را فرستادهایم، سران و متنعّمان آنجا گفتهاند: ما بدانچه آوردهاید باور نداریم. [[«قَرْیَةٍ»: شهر و دیار. «نَذِیرٍ»: بیم دهنده. مراد پیغمبر الهی است. «مُتْرَفُوهَا»: مراد رؤساء و اغنیاء و زورمداران و متنعّمان و بالاخره مستان ناز و نعمت و قدرت است (نگا: اسراء / 16، مؤمنون / 64). «أُرْسِلْتُم بِهِ»: (نگا: ابراهیم / 9).]] |
|
3641 | 34 | 35 | وقالوا نحن أكثر أموالا وأولادا وما نحن بمعذبين |
| | | و گفتهاند: ما که (در دنیا) اموال و اولاد بیشتری داریم و (این نشانهی علاقه و محبّت خدا به ما است، و در آخرت هم) ما هرگز عذاب نمیبینیم و شکنجه نمیشویم. [[«أَمْوَالاً وَ أَوْلاداً»: تمییزند.]] |
|
3642 | 34 | 36 | قل إن ربي يبسط الرزق لمن يشاء ويقدر ولكن أكثر الناس لا يعلمون |
| | | بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس که خود بخواهد فراخ یا تنگ میگرداند (اعم از عاصی و مطیع. داشتن و نداشتن، نشانهی محبّت و خوشنودی، و یا نفرت و ناخوشنودی خدا از بنده نیست) و لیکن بیشتر مردم (چنین چیزی را) نمیدانند. [[«یَبْسُطُ وَ یَقْدِرُ»: (نگا: رعد / 26، اسراء / 30، قصص / 82).]] |
|
3643 | 34 | 37 | وما أموالكم ولا أولادكم بالتي تقربكم عندنا زلفى إلا من آمن وعمل صالحا فأولئك لهم جزاء الضعف بما عملوا وهم في الغرفات آمنون |
| | | اموال و اولاد شما چیزهائی نیستند که شما را به ما نزدیک و مقرّب سازند، بلکه کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته و بایسته بکنند آنان (مقرّب درگاه الهی بوده و) در برابر اعمالی که انجام دادهاند پاداش مضاعف دارند، و ایشان در طبقات بالا (یعنی در برترین منازل بهشت) در امن و امان بسر میبرند. [[«زُلْفی»: قرب و منزلت. پایه و مقام. مفعول مطلق است و هم معنی با مصدر فعل. «الضِّعْفِ»: مضاعف. چندین برابر. مراد دست کم یک به ده است (نگا: انعام / 160). «إِلاّ»: لیکن. امّا. «مَنْ»: مستثنی از ضمیر (کُمْ) در فعل (تُقَرِّبُکُمْ) است و یا مبتدا و مابعد آن خبر است. «الْغُرُفَاتِ»: (نگا: زمر / 20، عنکبوت / 58). «جَزَآءُ الضِّعْفِ»: اضافه موصوف به صفت، و یا اضافه مصدر به مفعول خود است.]] |
|