بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
36193413يعملون له ما يشاء من محاريب وتماثيل وجفان كالجواب وقدور راسيات اعملوا آل داوود شكرا وقليل من عبادي الشكور
آنان هر چه سلیمان می‌خواست برایش درست می‌کردند، از قبیل: پرستشگاههای عظیم، مجسّمه‌ها، ظرفهای بزرگ غذاخوریِ همانند حوضها، و دیگهای ثابت (که از بزرگی قابل جابه جائی نبود. به دودمان داود گفتیم:) ای دودمان داود! سپاسگزاری (این همه نعمت را) بکنید، و (بدانید که) اندکی از بندگانم سپاسگزارند (و خدای را به هنگام خوشی و نعمت یاد می‌آرند. پس کاری کنید که از زمره‌ی این گروه گزیده‌ی شکرگزار باشید). [[«مَحَارِیبَ»: جمع مِحراب، معبدها و پرستشگاهها. قصرها و کاخها. «تَمَاثِیلَ»: جمع تِمثال، مجسّمه‌ها و تندیسها. «جِفَانٍ»: جمع جَفْنَة، ظرفهای غذاخوری. «الْجَوابِ»: اصل آن (الْجَوابی) است و جمع جَابِیَة، حوضها. «جِفَانٍ کَالْجَوَابِ»: مراد ظرفهای غذاخوری همچون حوض است. از قبیل: مجمعه‌ها و سینیهای بزرگ. «قُدُورٍ»: جمع قِدْر، دیکها. «رَاسِیَاتٍ»: جمع راسِیَة، ثابت و پابرجا. مراد از (قُدُورٍ راسِیاتٍ) دیکهائی است که به سبب بزرگی و سنگینی آنها را از جا تکان ندهند و بالا و پائین نبرند. «الشَّکُورُ»: بسیار سپاسگزار.]]
36203414فلما قضينا عليه الموت ما دلهم على موته إلا دابة الأرض تأكل منسأته فلما خر تبينت الجن أن لو كانوا يعلمون الغيب ما لبثوا في العذاب المهين
زمانی که بر سلیمان (که سمبل قدرت و عظمت بود) مرگ مقرّر داشتیم، جنّیان را از مرگ او نیاگاهانید مگر موریانه‌هائی که (مدّتها بود به عصای سلیمان رخنه کرده بودند و) عصای وی را می‌خوردند. هنگامی که سلیمان (که در میان جنّیان بر عصای خود تکیه زده بود و کارهای ایشان را می‌پائید) فرو افتاد، فهمیدند که اگر آنان از غیب مطّلع می‌بودند، در عذاب خوار کننده (ی بیگاری و اسارت) باقی نمی‌ماندند (و راه خود را در پیش می‌گرفتند). [[«قَضَیْنَا»: مقرّر داشتیم. واجب گرداندیم. فرمان صادر کردیم. «دَآبَّةُ الأرْضِ»: موریانه. چوبخواره. چوبخوارک. واژه (أَرْض) به معنی (أَکْل) یعنی خوردن است. یا این که جمع (أَرَضَة) به معنی موریانه بوده و در نتیجه (دَآبَّةُ الأرْضِ) معنی موریانه‌ها و چوبخواره‌ها و چوبخوارکها دارد. «مِنسَأَة»: عصا. «تَبَیَّنَتْ»: فهمیدند و دانستند. این فعل از افعال ذو وجهین است و در اینجا به صورت متعدّی به کار رفته است. فاعل آن (الْجِنُّ) و مفعول آن جمله (أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ...) می‌باشد. «لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ»: اشاره به این است که جنّیان که مردمان این همه خوارق و اوهام بدیشان نسبت می‌دهند، و گویا فالگیران و کاهنان و دیگر شیادان، سحر و جادو را با استمداد از ایشان می‌کنند، و بالاخره از غیب آگاهشان می‌دانند، قرآن آنان را در کار غیب همچون انسانها ناتوان و درمانده معرّفی می‌فرماید. «الْعَذَابِ الْمُهِینِ»: چه بسا اشاره به کارهای سنگین و سختی باشد که سلیمان گاهی به عنوان جریمه و مجازات بر عهده گروهی از جنّیان می‌گذاشت. یا این که عدم آزادی، خودش عذاب خوار کننده و کمرشکنی است.]]
36213415لقد كان لسبإ في مسكنهم آية جنتان عن يمين وشمال كلوا من رزق ربكم واشكروا له بلدة طيبة ورب غفور
برای اهالی سبا در محلّ سکونتشان نشانه‌ای (از قدرت خدا) بود. دو باغ (عظیم و گسترده) در سمت راست و چپ (شهر یمن، با میوه‌های فراوان. بدیشان گفته شد:) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جای آورید. شهری است پاک و پاکیزه، و (پربرکت و نعمت، و آفریدگارتان) پروردگاری است بس آمرزنده. [[«سَبَإٍ»: قبیله مشهور سَبَأ. شهر سبأ. ساکنان شهر سبأ. «مَسْکَنِهِمْ»: محلّ سکونت ایشان که مأرب است و در 100 کیلومتری صنعاء قرار دارد. «آیَةٌ»: نشانه قدرت خداوند تعالی. «جَنَّتَانِ»: دو باغ. مراد باغهای فراوان و متّصل به هم است. بدل از (آیَة) یا خبر مبتدای محذوف و تقدیر چنین است: هِیَ جَنَّتَانِ، و یا این که مبتدا است و خبر آن محذوف بوده و در اصل چنین است: هُنَاکَ جَنَّتَانِ. «بَلْدَةٌ»: شهر. خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است. هذِهِ بَلْدَةٌ.]]
36223416فأعرضوا فأرسلنا عليهم سيل العرم وبدلناهم بجنتيهم جنتين ذواتي أكل خمط وأثل وشيء من سدر قليل
امّا آنان (از شکر نعمت) رویگردان شدند (و مغرور رفاه و لذائذ گشتند). بدین سبب ما سیل ویرانگری را به سویشان روان کردیم و باغهای (پربرکت و پرمیوه‌ی) ایشان را به باغهای (بی‌ارزش) با میوه‌های تلخ، و درختهای شوره گز و اندکی درخت سدر، مبدّل ساختیم. [[«الْعَرِمِ»: ویرانگر. در این صورت (سَیْلَ الْعَرِمِ) اضافه موصوف به صفت است. یا این که جمع عَرِمَة، به معنی سدّ است. برخی هم آن را نام درّه‌ای دانسته‌اند. «أُکُلٍ»: ثمره (نگا: رعد / 4). «خَمْطٍ»: تلخ. بدمزه. «أَثْلٍ»: گز. شوره گز. «سِدْرٍ»: نام درختی است مشهور به کُنار.]]
36233417ذلك جزيناهم بما كفروا وهل نجازي إلا الكفور
این (تعویض و تبدیل،) چیزی بود که به خاطر کفران نعمت، ایشان را بدان کیفر دادیم. مگر ما جز ناسپاس را مجازات می‌کنیم؟ [[«هَلْ نُجَازِی؟»: آیا مجازات می‌کنیم و کیفر می‌دهیم؟]]
36243418وجعلنا بينهم وبين القرى التي باركنا فيها قرى ظاهرة وقدرنا فيها السير سيروا فيها ليالي وأياما آمنين
میان آنان و شهرهای دیگری که پربرکت و نعمت کرده بودیم، شهرکها و روستاهائی ساخته و پرداخته بودیم که (از یکی، دیگری) نمایان بود، و در میان آنها فاصله‌های مناسب و نزدیک به هم ترتیب داده بودیم (به گونه‌ای که امنیّت برقرار بود و نیازی هم به حمل آب و توشه‌ی سفر دیده نمی‌شد. توسّط انبیاء بدیشان پیام دادیم که) شبها و روزها در امن و امان در آنجاها سیر و سفر کنند (و از حق منحرف نشوند و به یاد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمایند). [[«قُریً ظَاهِرَةً»: شهرها و روستاهائی که به هم نزدیک و از یکدیگر نمایان باشند. «قَدَّرْنا»: مقدور کردیم. نظم و نظام بخشیدیم و سر و سامان دادیم. مراد تنظیم فواصل و ترتیب محلّهای غذاخوری و استراحت شبانه و روزانه است.]]
36253419فقالوا ربنا باعد بين أسفارنا وظلموا أنفسهم فجعلناهم أحاديث ومزقناهم كل ممزق إن في ذلك لآيات لكل صبار شكور
امّا ایشان (مست و مغرور نعمت و قدرت گشتند و همچون بنی‌اسرائیل از خوشیها سیر شدند و) گفتند: پروردگارا! فاصله‌های (منازل) سفرهای ما را زیاد بفرما (تا فقرای بی‌سروپا نتوانند همچون ما اغنیاء سفر کنند.) و بدین وسیله به خود ستم کردند و (ما چنان زندگانی ایشان را پریشان کردیم و در هم پیچیدیم که) آنان را سخنانی (بر سر زبانها) نمودیم، و سخت متلاشیشان ساختیم (و هر کدام را به گوشه‌ای از جهان پرت کردیم). قطعاً در این سرگذشت، نشانه‌های عبرت برای همه‌ی شکیبایان سپاسگزار است. [[«بَاعِدْ»: دور کن. فاصله بینداز. «بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا»: این درخواست به درخواست بیجای بنی‌اسرائیل می‌ماند که می‌گفتند: کو سیر و پیاز؟!. (نگا: بقره / 61). چه بسا مراد از این خواست، توسعه طلبی و گسترش منطقه نفوذ و قدرت، یعنی چیزی نزدیک به مفهوم امپریالیسم امروزی باشد. «أَحَادِیثَ»: مراد سخنانی است که بر سر زبانها و نقل مجالس بوده و به عنوان افسانه عبرت و ضرب‌المثل نابودی قدرت روایت می‌شده است. «مَزَّقْنَاهُمْ ...»: (نگا: سبأ / 7).]]
36263420ولقد صدق عليهم إبليس ظنه فاتبعوه إلا فريقا من المؤمنين
واقعاً ابلیس پندار خود را درباره‌ی آنان راست گرداند (و به کرسی نشاند). چرا که همگی از او پیروی کردند مگر گروه اندکی از مؤمنان. [[«لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ»: ابلیس گمان و آرزوی خود را درباره ایشان واقعیّت بخشید. شیطان پنداری که درباره آنان داشت، محقّق یافت. «عَلَیْهِمْ»: واژه (عَلی) به معنی (فی) است. «ظَنَّهُ»: اشاره به آرزو و قصد ابلیس در حق انسانها، به هنگام طرد شیطان از آستانه یزدان است (نگا: اعراف / 11 - 18، حجر / 38 - 44).]]
36273421وما كان له عليهم من سلطان إلا لنعلم من يؤمن بالآخرة ممن هو منها في شك وربك على كل شيء حفيظ
شیطان هیچ گونه قدرتی بر آنان نداشت (تا با آن بتواند ایشان را به پیروی از خود وادارد. تنها کاری که از دست او ساخته است، وسوسه است. این هم بدو داده نشده است) مگر بدان خاطر تا بدانیم که چه کسی به آخرت ایمان می‌آورد، و چه کسی درباره‌ی آن متردّد می‌ماند. پروردگار تو مراقب (احوال) و نگهدار (حساب افعال بندگان) است. [[«سُلْطَانٍ»: سلطه و قدرت و استیلاء. «لِنَعْلَمَ»: (نگا: بقره / 143، آل‌عمران / 140 و 142 و 167، مائده / 94، کهف / 12). «حَفِیظٌ»: (نگا: هود / 57).]]
36283422قل ادعوا الذين زعمتم من دون الله لا يملكون مثقال ذرة في السماوات ولا في الأرض وما لهم فيهما من شرك وما له منهم من ظهير
(ای پیغمبر! به مشرکان) بگو: کسانی را به فریاد بخوانید که بجز خدا (معبود خود) می‌پندارید. (امّا بدانید آنها هرگز گرهی از کارتان نمی‌گشایند و سودی و زیانی به شما نمی‌رسانند. چرا که) آنها در آسمانها و زمین به اندازه‌ی ذرّه‌ای مالک چیزی نیستند و در آسمانها و زمین کمترین حق مشارکت (در خلقت و مالکیّت و اداره‌ی جهان) نداشته (و انباز خدا نمی‌باشند)، و خداوند در میانشان یاور و پشتیبانی ندارد (تا در اداره‌ی مملکت کائنات بدو نیازمند باشد). [[«زَعَمْتُمْ»: گمان برده‌اید. بعد از آن، جمله (أَنَّهُمْ آلِهَةٌ) مقدّر است. «مِن دُونِ اللهِ»: بجز خدا. بعد از آن جمله (لا یَسْتَجِیبُونَ دُعَآءَکُمْ) مقدّر است. لذا مجموعاً چنین می‌شود: قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ آلِهَةٌ مِّن دُونِ اللهِ لا یَسْتَجِیبُونَ لَکُمْ. «شِرْکٍ»: مشارکت. نصیب و بهره. «ظَهِیرٍ»: یاور و پشتیبان.]]


0 ... 351.8 352.8 353.8 354.8 355.8 356.8 357.8 358.8 359.8 360.8 362.8 363.8 364.8 365.8 366.8 367.8 368.8 369.8 370.8 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

284310371369187328033794236427249361458