بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
35623329وإن كنتن تردن الله ورسوله والدار الآخرة فإن الله أعد للمحسنات منكن أجرا عظيما
و امّا اگر شما خدا و پیغمبرش و سرای آخرت را می‌خواهید (و به زندگی ساده از نظر مادی، و احیاناً محرومیّتها قانع هستید) خداوند برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی را آماده ساخته است. [[«إِن کُنتُنَّ ...»: مخاطب زنان پیغمبر، ولی محتوای آیات همگان را شامل می‌شود.]]
35633330يا نساء النبي من يأت منكن بفاحشة مبينة يضاعف لها العذاب ضعفين وكان ذلك على الله يسيرا
ای همسران پیغمبر! هر کدام از شما مرتکب گناه آشکاری شود (از آنجا که مفاسد گناهان شما در محیط تأثیر سوئی دارد و به شخص پیغمبر هم لطمه می‌زند) کیفر او دو برابر (دیگران) خواهد بود، و این برای خدا آسان است. [[«فَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ»: گناه آشکارا. «ضِعْفَیْنِ»: دو برابر. دو چندان.]]
35643331ومن يقنت منكن لله ورسوله وتعمل صالحا نؤتها أجرها مرتين وأعتدنا لها رزقا كريما
و هر کس از شما در برابر خدا و پیغمبرش خضوع و اطاعت کند و کار شایسته انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم داد، و برای او (در قیامت) رزق و نعمت ارزشمندی فراهم ساخته‌ایم. [[«یَقْنُتْ»: خشوع و خضوع کند. از ماده (قنوت) که به معنی اطاعت توأم با خضوع و ادب است. «رِزْقاً کَرِیماً»: روزی گرانقدر و ارزشمند. مراد بهشت است که کانون همه موهبتها و نعمتها است.]]
35653332يا نساء النبي لستن كأحد من النساء إن اتقيتن فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض وقلن قولا معروفا
ای همسران پیغمبر! شما (در فضل و شرف) مثل هیچ یک از زنان (عادی مردم) نیستید. اگر می‌خواهید پرهیزگار باشید (به گونه‌ی هوس‌انگیز) صدا را نرم و نازک نکنید (و با اداء و اطواری بیان ننمائید) که بیمار دلان چشم طمع به شما بدوزند. و بلکه به صورت شایسته و برازنده سخن بگوئید. (بدان گونه که مورد رضای خدا و پیغمبر او است). [[«إِنِ اتَّقَیْتُنَّ»: برخی این شرط را قید جمله ماقبل دانسته و گفته‌اند: شما مثل هیچ یک از زنان عادی مردم نیستید اگر پرهیزگار باشید. بعضی هم به ما بعد مربوط دانسته‌اند که معنی آن در بالا گذشت. «لا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ»: سخن را نازک نکنید و به گونه هوس‌انگیز و با ادا و اطوار صحبت منمائید و بلکه به طور معمولی و شایسته حرف بزنید.]]
35663333وقرن في بيوتكن ولا تبرجن تبرج الجاهلية الأولى وأقمن الصلاة وآتين الزكاة وأطعن الله ورسوله إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا
و در خانه‌های خود بمانید (و جز برای کارهائی که خدا بیرون رفتن برای انجام آنها را اجازه داده است، از خانه‌ها بیرون نروید) و همچون جاهلیّت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نکنید (و اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید) و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید. خداوند قطعاً می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت (پیغمبر) دور کند و شما را کاملاً پاک سازد. [[«قَرْنَ»: قرار بگیرید. بمانید. اصل آن (إقْرَرْنَ) است و برای تخفیف راء اوّل را حذف و فتحه آن را به قاف منتقل کرده‌اند. مراد نهی از خروج زیاد بی‌هدف است. «لا تَبَرَّجْنَ»: (نگا: نور / 60). «الرِّجْسَ»: (نگا: مائده / 90، انعام / 125). «أَهْلَ الْبَیْتِ»: زنان خانواده پیغمبر. واژه (أَهْلَ) منصوب به اختصاص، و یا این که منادا است. «عَنکُمْ ... یُطَهِّرَکُمْ»: تبدیل ضمیرهای جمع مؤنّث به جمع مذکّر به خاطر لفظ (أَهْلَ) است (نگا: هود / 73، طه / 10، قصص / 29).]]
35673334واذكرن ما يتلى في بيوتكن من آيات الله والحكمة إن الله كان لطيفا خبيرا
و آیات خدا و سخنان حکمت‌انگیز (پیغمبر) را که در منازل شما خوانده می‌شود (بیاموزید و برای دیگران) یاد کنید. بی‌گمان خداوند دقیق و آگاه است. [[«أُذْکُرْنَ»: یاد کنید و بیان دارید. «الْحِکْمَةِ»: مراد سنّت نبوی است. «لَطِیفاً»: آگاه از دقائق امور. صاحب لطف.]]
35683335إن المسلمين والمسلمات والمؤمنين والمؤمنات والقانتين والقانتات والصادقين والصادقات والصابرين والصابرات والخاشعين والخاشعات والمتصدقين والمتصدقات والصائمين والصائمات والحافظين فروجهم والحافظات والذاكرين الله كثيرا والذاكرات أعد الله لهم مغفرة وأجرا عظيما
مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان باایمان و زنان باایمان، مردان فرمانبردار فرمان خدا و زنان فرمانبردار فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان شکیبا و زنان شکیبا، مردان فروتن و زنان فروتن، مردان بخشایشگر و زنان بخشایشگر، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن، و مردانی که بسیار خدا را یاد می‌کنند و زنانی که بسیار خدا را یاد می‌کنند، خداوند برای همه‌ی آنان آمرزش و پاداش بزرگی را فراهم ساخته است. [[«الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ»: مردان و زنان مسلمان و منقاد فرمان خدا. «الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ»: مردان و زنان مطیع اراده و معترف به الوهیّت خدا (نگا: بقره / 238، نساء / 34). «الذَّاکِرِینَ ...»: همیشه یاد کنندگان خدا با طاعت و دعا. این آیه بیانگر این واقعیّت است که اسلام از نظر جنبه‌های انسانی دنیوی و مقامات معنوی اخروی زن و مرد را در کنار هم قرار می‌دهد و برای هر دو پاداشی یکسان قائل است (نگا: نحل / 97).]]
35693336وما كان لمؤمن ولا مؤمنة إذا قضى الله ورسوله أمرا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم ومن يعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبينا
هیچ مرد و زن مؤمنی، در کاری که خدا و پیغمبرش داوری کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و اراده‌ی ایشان باید تابع اراده‌ی خدا و رسول باشد). هر کس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری می‌گردد. [[«قَضی»: داوری کرد. حکم صادر کرد. سخن را به پایان برد. «الْخِیَرَةُ»: اختیار. حق انتخاب (نگا: قصص / 68).]]
35703337وإذ تقول للذي أنعم الله عليه وأنعمت عليه أمسك عليك زوجك واتق الله وتخفي في نفسك ما الله مبديه وتخشى الناس والله أحق أن تخشاه فلما قضى زيد منها وطرا زوجناكها لكي لا يكون على المؤمنين حرج في أزواج أدعيائهم إذا قضوا منهن وطرا وكان أمر الله مفعولا
(یادآور شو) زمانی را که به کسی (زیدبن‌حارثه نام) که خداوند (با هدایت دادن وی به اسلام) بدو نعمت داده بود، و تو نیز (با تربیت کردن و آزاد نمودن وی) بدو لطف کرده بودی، می‌گفتی: همسرت (زینب بنت جحش) را نگاهدار و از خدا بترس. (ای پیغمبر!) تو چیزی را در دل پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌سازد، و از مردم می‌ترسیدی، در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی. هنگامی که زید نیاز خود را بدو به پایان برد (و بر اثر سنگدلی و ناسازگاری زینب، مجبور به طلاق شد و وی را رها کرد) ما او را به همسری تو درآوردیم. تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندگان خود نباشد، بدان گاه که نیاز خود را بدانان به پایان ببرند (و طلاقشان دهند). فرمان خدا باید انجام بشود. [[«الَّذِی ...»: کسی که. مراد زید پسر حارثه است که پسرخوانده پیغمبر بود. «أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِ»: مراد نعمت هدایت و توفیق شرفیابی به دین اسلام است. «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ»: مراد نعمت آزاد کردن زید از بردگی و حسن تربیت او است. «مَا»: چیزی که. مراد پیام وحی است. یعنی خدا به پیغمبر خبر داده بود که زید پسر حارثه، برده آزاد شده تو، زینب دختر جحش، عمّه‌زاده تو را طلاق خواهد داد، و تو باید - بر خلاف میل خود و علیرغم سنّت جامعه جاهلیّت - او را به همسری بپذیری. تا دو سنّت غلط جاهلی شکسته شود: یکم حرام بودن ازدواج با همسر مطلّقه پسرخوانده برابر عرف محیط، دوم کسر شأن بودن ازدواج با همسر مطلّقه یک غلام و برده آزاد شده. «وَطَراً»: نیاز و حاجت. «قَضی زَیْدٌ مِّنْهَا وَطَراً»: زید از زینب کام دل گرفت و نیاز خود را برآورده کرد. کنایه از پایان گرفتن زندگی با زینب و طلاق دادن او است.]]
35713338ما كان على النبي من حرج فيما فرض الله له سنة الله في الذين خلوا من قبل وكان أمر الله قدرا مقدورا
هیچ گونه گناه و تقصیری بر پیغمبر نیست در انجام چیزی که خدا برای او واجب و لازم کرده باشد. این سنّت الهی، در مورد پیغمبران (ملّتهای) پیشین نیز جاری بوده است، و فرمان خدا همواره روی حساب و برنامه‌ی دقیقی است و باید به مرحله‌ی اجرا درآید. [[«حَرَجٍ»: گناه. تقصیر. «فِیمَا فَرَضَ اللهُ لَهُ»: در چیزی و کاری که خدا آن را برای او معیّن و واجب کرده است (نگا: تحریم / 2). «سُنَّةَ اللهِ»: طریقه و شیوه‌کار خدا. واژه (سُنَّة) مفعول مطلق و در اصل چنین بوده است: سَنَّ اللهُ ذلِکَ سُنَّةً. «الَّذِینَ»: مراد انبیاء خدا است (نگا: اسراء / 77). «قَدَراً مَّقْدُوراً»: این بخش اشاره به حتمی‌بودن فرمان الهی، و چه بسا ناظر به رعایت حکمت و مصلحت در آن است. یعنی فرمان خدا هم از روی حساب است و هم بی‌چون و چرا باید اجرا شود. واژه (قَدَر) یا به معنی همان قضا و قدر است. یعنی کار خدا از قضا و قدر سرچشمه می‌گیرد. یا به معنی ذُوقَدَر و یا این که اندازه و مقدار معیّن است. توصیف (قَدَراً) به (مَقْدُوراً) برای تأکید است. مثل: ظِلٌّ ظَلِیلٌ. لَیْلٌ أَلْیَلُ.]]


0 ... 346.1 347.1 348.1 349.1 350.1 351.1 352.1 353.1 354.1 355.1 357.1 358.1 359.1 360.1 361.1 362.1 363.1 364.1 365.1 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

3355590948708816025755608725465102939