بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
35303227أولم يروا أنا نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعا تأكل منه أنعامهم وأنفسهم أفلا يبصرون
آیا نمی‌بینند که ما آب را (در لابلای ابرها و بر پشت بادها) به سوی سرزمینهای خشک و برهوت می‌رانیم و به وسیله‌ی آن کشتزارها می‌رویانیم که از آن هم چارپایانشان می‌خورند، و هم خودشان تغذیه می‌نمایند؟ آیا نمی‌بینند؟ [[«نَسُوقُ»: می‌رانیم. «الْجُزُرِ»: زمین لخت و برهوت و بدون گیاه (نگا: کهف / 8). «زَرْعاً»: کشتزار (نگا: انعام / 141، کهف / 32). زرع، در اینجا می‌تواند شامل هر گونه گیاه و درختی باشد.]]
35313228ويقولون متى هذا الفتح إن كنتم صادقين
کافران می‌گویند: اگر راستگوئید، این روز فیصله (ی کار) و قضاوت (پروردگار در میان کافران و مؤمنان) کی خواهد بود؟! (چرا عذاب استیصال دنیوی، یا عذاب سرمدی اخروی، هر چه زودتر فرا نمی‌رسد و دامنگیر ما نمی‌شود؟!). [[«الْفَتْحِ»: داوری میان مردم. مراد دو چیز است: نخست روز عذاب استیصال دنیوی، یعنی عذابی که کفّار را ریشه‌کن می‌سازد و مجال و فرصت ایمان آوردن از آنان سلب می‌شود. مثل عذاب فرعون و فرعونیان، قوم هود، قوم نوح (نگا: انعام / 8 و 40 - 44، فرقان / 36 - 38). دوم روز عذاب سرمدی اخروی که روز داوری اصلی است و به کسی مهلت گریز از عذاب داده نمی‌شود (نگا: بقره / 162، نحل / 85، انبیاء / 40 سبأ / 26، صافّات / 21، دخان / 40). و امّا فتح را جنگ بدر یا روز فتح مکّه دانستن، اشتباه است. چرا که ایمان آوردن کفّار پذیرفته و مقبول بوده است. از جمله در فتح مکّه در حدود دو هزار نفر طلقاء ایمان آورده‌اند (نگا: تفسیر قاسمی).]]
35323229قل يوم الفتح لا ينفع الذين كفروا إيمانهم ولا هم ينظرون
بگو: در روز فیصله (ی کار) و قضاوت (پروردگار، کار از کار می‌گذرد و) ایمان آوردن کفّار سودی به حالشان ندارد و (لحظه‌ای از دست عذاب) بدیشان مهلت داده نمی‌شود. [[«یَوْمَ الْفَتْحِ»: (نگا: سجده / 28).]]
35333230فأعرض عنهم وانتظر إنهم منتظرون
(ای پیغمبر! اکنون که چنین است و استهزاء و تمسخر، کار همیشگی کافرین است) به ایشان اهمّیّت مده (و به تبلیغ خود ادامه بده) و منتظر (یاری خدا و شکست مشرکان) باش، چرا که ایشان هم منتظر (شکست و هلاک تو و مؤمنان) هستند. [[«أَعْرِضْ عَنْهُمْ»: از آنان روی بگردان. بدیشان اهمّیّت مده.]]
3534331بسم الله الرحمن الرحيم يا أيها النبي اتق الله ولا تطع الكافرين والمنافقين إن الله كان عليما حكيما
ای پیغمبر! بترس از (عذاب و خشم) خدا، و از کافران و منافقان اطاعت مکن. بی‌گمان خداوند آگاه (از هر چیزی، و) دارای حکمت (در افعال و اقوال خود) است. [[«إِتَّقِ اللهَ»: مراد مداومت بر تقوا و ترس از خدا است. «لا تُطِعْ»: مراد پذیرش سخنان کافران و منافقان، و قبول پیشنهادهای سازشکارانه‌ای است که از طرف ایشان مطرح می‌گردد.]]
3535332واتبع ما يوحى إليك من ربك إن الله كان بما تعملون خبيرا
از چیزی پیروی کن که از سوی پروردگارت به تو وحی می‌شود. بی‌گمان خداوند از کارهائی که انجام می‌دهید بس آگاه است. [[«إِتَّبِعْ»: پیروی کن.]]
3536333وتوكل على الله وكفى بالله وكيلا
و بر خدا توکّل کن (و کارهای خود را بدو بسپار). همین بس که خداحافظ (و مدافع انسان) باشد. [[«وَکیلاً»: (نگا: آل‌عمران / 173، نساء / 81).]]
3537334ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه وما جعل أزواجكم اللائي تظاهرون منهن أمهاتكم وما جعل أدعياءكم أبناءكم ذلكم قولكم بأفواهكم والله يقول الحق وهو يهدي السبيل
خداوند دو دل را در درون کسی قرار نداده است (همان گونه که کسی دو پدر و یا مادر ندارد). خداوند هرگز همسرانتان را با اظهار «ظِهار» مادران شما نمی‌سازد، و فرزندخواندگانتان را فرزندان حقیقی شما نمی‌نماید. این سخنی است که شما به زبان می‌گوئید (چرا که رابطه‌ی پدری و فرزندی یک رابطه‌ی طبیعی است و با الفاظ و قراردادها و شعارها هرگز حاصل نمی‌شود). خداوند حق می‌گوید و به راه راست راهنمائی می‌کند. [[«قَلْبَیْنِ»: دو دل. «مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ ...»: مراد این است که همان گونه که خداوند برای کسی دو پدر، و یا دو مادر قرار نداده است، به کسی هم دو دل نداده است. «جَوْف»: درون. داخل. «تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ»: بدانان می‌گوئید که پشت شما همچون پشت مادرم است. این کار را «ظِهار» می‌گویند. در جاهلیّت با گفتن (أَنتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ أُمّی)، همسر برای ابد برای مرد حرام، و با این گفته همسر به منزله مادر او پنداشته می‌شد و آن را طلاق بدون رجعت بشمار می‌آوردند. حکم ظِهار در اسلام در سوره مجادله، آیات 2 - 4 خواهد آمد. «أَدْعِیَآءَ»: جمع دَعِیّ، فرزندخوانده‌ها.]]
3538335ادعوهم لآبائهم هو أقسط عند الله فإن لم تعلموا آباءهم فإخوانكم في الدين ومواليكم وليس عليكم جناح فيما أخطأتم به ولكن ما تعمدت قلوبكم وكان الله غفورا رحيما
آنان را به نام پدرانشان بخوانید که این کار در پیش خدا عادلانه‌تر بشمار است. اگر هم پدران ایشان را نشناختید، آنان برادران دینی و یاران شما هستند. هر گاه در این مورد اشتباه کردید (و مثلاً بر اثر عادت گذشته، یا سبق لسان، به لغزش افتادید و به خطا رفتید) گناهی بر شما نیست. ولی آنچه را که دلتان می‌خواهد (یعنی از روی عمد و اختیار می‌گوئید، گناه است و کیفر دارد). به هر حال، پیوسته خدا آمرزگار و مهربان بوده و هست (و قلم عفو بر اشتباهات و لغزشها می‌کشد و شما را می‌بخشد). [[«أُدْعُوهُمْ»: صدایشان بزنید. ایشان را بخوانید و بنامید. «أَقْسَطُ»: دادگرانه‌تر. استعمال اسم تفضیل عادلانه‌تر بدان معنی نیست که اگر آنان را به نام پدرخوانده‌ها صدا بزنند عادلانه است و به نام پدران واقعی عادلانه‌تر، بلکه مقایسه عادلانه و ناعادلانه، یا به عبارت دیگر خوب و بد است. وقتی که می‌گوئیم: انسان اگر خود را به کام اژدها نیندازد بهتر است. مفهوم سخن این نیست که اگر خود را به کام اژدها بیندازد بِهْ و خوب است. «مَوَالی»: جمع مَوْلی، یاران. «جُنَاحٌ»: گناه و مجازات. «تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ»: مراد چیزی است که قصد آن کرده باشید و عمداً آن را گفته باشید.]]
3539336النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم وأزواجه أمهاتهم وأولو الأرحام بعضهم أولى ببعض في كتاب الله من المؤمنين والمهاجرين إلا أن تفعلوا إلى أوليائكم معروفا كان ذلك في الكتاب مسطورا
پیغمبر از خود مؤمنان نسبت بدانان اولویّت بیشتری دارد (و اراده و خواست او در مسائل فردی و اجتماعی مؤمنان، مقدّم بر اراده و خواست ایشان است) و همسران پیغمبر، مادران مؤمنان محسوبند (و باید احترام مادری آنان را از نظر به دور نداشت، و یکایک ایشان را بزرگ و ارجمند شمرد)، و خویشاوندان نسبت به همدیگر (از نظر ارث بردن بعضی از بعضی) از مؤمنان و مهاجران، در کتاب یزدان (قرآن) از اولویّت بیشتری برخوردارند، (و پیمان مؤاخات و برادری موجب ارث نمی‌باشد)، مگر این که بخواهید در حق دوستان خود کار نیکی انجام دهید (و از طریق وصیّت، مقداری برای آنان به ارث بگذارید و بدیشان خوبی کنید، که این عمل مانعی ندارد). این (حکم توارث خویشاوندان) در کتاب (قرآن) مکتوب و مقرّر است (و تغییر و تبدیلی نمی‌شناسد). [[«أَلنَّبِیُّ أَوْلی ...»: مراد این است که پیغمبر اسلام در جان و مال امّت محمّدی، حق تصرّف بیشتری از خود تصرّف مؤمنان در جان و مال خود دارد، و پیغمبر همیشه باید عزیزتر از جان و مال مؤمن در نزد مؤمن باشد، و فرمان و فرموده او مقدم بر اراده و خواست خود انسان (نگا: نساء / 65). «أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ»: همسران پیغمبر مادران امت محمّدی هستند، و لذا مؤمنان باید برابر فرمان آسمانی حرمت مقام مادری ایشان را رعایت کنند و یکایک مادران آسمانی را گرامی‌دارند (نگا: احزاب / 53). «أُولُوا الأرْحَامِ، بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعضٍ ...»: این قسمت از آیه، بیانگر این واقعیّت است که مؤاخات و برادری موجود میان مهاجرین و انصار مدینه در صدر اسلام، و مؤاخات و برادری منعقد در هر زمانی، موجب ارث بردن نمی‌باشد. «کِتَابِ اللهِ»: مراد لوح محفوظ یا قضا و قدر الهی است و یا مراد قرآن کلام آفریدگار است که قوانین ارث در آن مقرّر است (نگا: بقره / 233، نساء / 11 و 12 و 19 و 176). «إِلاّ أَن تَفْعَلُوا ...»: اشاره بدین نکته است که اگر انسان در حق دوستان نیکی کرد و از 13 دارائی به جای مانده، قسمتی را برابر وصیّت، به آنان دهد، بلامانع است. «الْکِتَابِ»: مثل بالا. «مَسْطُوراً»: مکتوب. نوشته شده.]]


0 ... 342.9 343.9 344.9 345.9 346.9 347.9 348.9 349.9 350.9 351.9 353.9 354.9 355.9 356.9 357.9 358.9 359.9 360.9 361.9 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

61092601131173756271856248505254391176