نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3507 | 32 | 4 | الله الذي خلق السماوات والأرض وما بينهما في ستة أيام ثم استوى على العرش ما لكم من دونه من ولي ولا شفيع أفلا تتذكرون |
| | | خدا کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو است در شش دوره بیافرید و سپس بر تخت فرماندهی جهان قرار گرفت. بجز خدا برای شما هیچ یاوری (که شما را از عذاب خدا برهاند) و هیچ شفیعی (که در پیش خدا - جز با اجازهی خدا - برایتان شفاعت کند) وجود ندارد. آیا یادآور میشوید؟ [[«سِتَّةِ أَیَّامٍ»: مراد شش دوره است (نگا: اعراف / 54، یونس / 3، هود / 7، فرقان / 59). «إِسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ»: (نگا: اعراف / 54، یونس / 3، رعد / 2، فرقان / 59). «وَلِیٍّ»: یاور. کمک کننده. «شَفِیعٍ»: میانجی.]] |
|
3508 | 32 | 5 | يدبر الأمر من السماء إلى الأرض ثم يعرج إليه في يوم كان مقداره ألف سنة مما تعدون |
| | | خداوند (تمام عالم هستی را) از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، (و جز او مدبِّری در این جهان وجود ندارد). سپس تدبیر امور در روزی که اندازهی آن هزار سال از سالهائی است که شما میشمارید، به سوی او باز میگردد. [[«یُدَبِّرُ الأمْرَ»: کار را میگرداند. تدبیر کار را میکند. «مِنَ السَّمَآءِ إِلیَ الأرْضِ»: از آسمان تا زمین، یعنی کلّ عالم هستی. از مرکز فرماندهی آسمان، برای زمین فرمان را صادر میکند و امور زمین را زیر نظر میدارد. «یَعْرُجُ إِلَیْهِ»: گزارش کار برای او برده میشود. امر جهان پایان میگیرد و به سویش برگشت داده میشود. «أَلْفَ سَنَةٍ»: هزار سال. مراد از هزار و فروع آن کثرت است (نگا: حجّ / 47). مفهوم آیه این است که خداوند این جهان را آفریده و آسمان و زمین را با تدبیر خاصّی نظم بخشیده است، و پیوسته به رتق و فتق امور آن مشغول است، و پس از سالیان سال، این جهان را در هم میپیچد، و تمام امور سرانجام به خدا باز میگردد، و خدا جهان دیگری را با طرح نوینی ابداع میفرماید.]] |
|
3509 | 32 | 6 | ذلك عالم الغيب والشهادة العزيز الرحيم |
| | | او خداوندی است که از پنهان و آشکار باخبر است، و چیره و مهربان است. [[«الْغَیْبِ»: آنچه از مردم نهان است. «الشَّهَادَةِ»: آنچه بر مردم عیان است.]] |
|
3510 | 32 | 7 | الذي أحسن كل شيء خلقه وبدأ خلق الإنسان من طين |
| | | آن کسی است که هر چه را آفرید، نیکو آفرید، و آفرینش انسان (اوّل) را از گل آغازید. [[«أَحْسَنَ»: زیبا و آراسته و پیراسته کرد. یعنی کاخ عظیم خلقت را بر «نظام احسن» آفریده است و کاملتر و زیباتر از آن تصوّر نمیشود. به گونهای که میان همه موجودات پیوند و هماهنگی است و به هر کدام آنچه را به زبان حال خواسته است عطاء فرموده است (نگا: طه / 50). «طِینٍ»: گِل. یعنی مخلوق برجسته انسان نام را از موجود ساده و کم ارزش گِل آفریده است و او را گُل سرسبد جهان خلقت کرده است و شاعر در این باره چه نیکو سروده است: دهندهای که به گُل نَکهت و به گِل جان داد]] |
|
3511 | 32 | 8 | ثم جعل نسله من سلالة من ماء مهين |
| | | سپس خداوند ذرّیّهی او را از عُصارهی آب (به ظاهر) ضعیف و ناچیزی (به نام منی) آفرید. [[«سُلالَةٍ»: عُصاره و فشرده خالص هر چیز. مراد نطفه آدمی است (نگا: مؤمنون / 12). «مَهِینٍ»: حقیر و ناچیز. ضعیف و خوار. مراد نطفه و منی است که به ظاهر ناچیز ولی در حقیقت از اسرارآمیزترین موجودات است.]] |
|
3512 | 32 | 9 | ثم سواه ونفخ فيه من روحه وجعل لكم السمع والأبصار والأفئدة قليلا ما تشكرون |
| | | آن گاه اندامهای او را تکمیل و آراسته کرد و از روح متعلّق به خود (که سرّی از اسرار است) در او دمید، و برای شما گوشها و چشمها و دلها آفرید (تا بشنوید و بنگرید و بفهمید، امّا) شما کمتر شکر (نعمتهای او) را به جای میآورید. [[«سَوَّاهُ»: انسان را تکمیل و آراسته کرد. خلقت او را اتمام بخشید. «مِن رُّوحِهِ»: (نگا: حجر / 29). «قَلِیلاً مَّا»: کمتر. اندک.]] |
|
3513 | 32 | 10 | وقالوا أإذا ضللنا في الأرض أإنا لفي خلق جديد بل هم بلقاء ربهم كافرون |
| | | (کافران) میگویند: آیا هنگامی که ما مردیم و در زمین گم گشتیم (و ذرّات وجود ما آمیزهی خاک گردید و اثری از آن نماند) آفرینش تازهای خواهیم یافت (و دوباره زندگی را از سر میگیریم؟) بلکه آنان منکر ملاقات با پروردگارشان (برای حساب و کتاب) هم هستند. [[«ضَلَلْنَا فِیالأرْضِ»: در زمین گم شدیم. مراد از گم شدن، جزو خاک شدن و در پهنه زمین پراکندن و پرتاب شدن است. «خَلْقٍ»: آفرینش. «بِلِقَآءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ»: (نگا: یونس / 7 و 8).]] |
|
3514 | 32 | 11 | قل يتوفاكم ملك الموت الذي وكل بكم ثم إلى ربكم ترجعون |
| | | بگو: فرشتهی مرگ که بر شما گماشته شده است، به سراغتان میآید و جان شما را میگیرد، سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید. [[«یَتَوَفَّاکُمْ»: جان شما را میگیرد (نگا: نحل / 28 و 32، انفال / 50). «وُکِّلَ»: مأمور گشته است. گماشته شده است.]] |
|
3515 | 32 | 12 | ولو ترى إذ المجرمون ناكسو رءوسهم عند ربهم ربنا أبصرنا وسمعنا فارجعنا نعمل صالحا إنا موقنون |
| | | اگر (میشد) ببینی گناهکاران را در آن هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و کتاب گرد آورده شدهاند، و ایشان از خجالت) سر به زیر افکندهاند و میگویند: پروردگارا! دیدیم (آنچه خود را از آن به کوری زده بودیم) و شنیدیم (آنچه خود را از آن به کری زده بودیم. هم اینک پشیمانیم) پس ما را (به جهان) بازگردان تا عمل صالح انجام دهیم (و سرافراز به خدمت برگردیم). ما (به قیامت و فرمودهی پیغمبرانت) یقین کامل داریم. [[«نَاکِسُو رُؤُوسِهِمْ»: جمع ناکس، سر به زیر. «أَبْصَرْنَا»: دیدیم.]] |
|
3516 | 32 | 13 | ولو شئنا لآتينا كل نفس هداها ولكن حق القول مني لأملأن جهنم من الجنة والناس أجمعين |
| | | اگر ما میخواستیم به هر انسانی هدایت لازمهاش را میدادیم، ولیکن (انسان را صاحب اراده و مکلّف به تکالیف و مسؤول در برابر اعمال خود، و قابل هدایت به وسیلهی پیغمبران آفریدیم و) من مقرّر کردم که دوزخ را از جملگی افراد (بیایمان و گناهکار) جنّ و انس پر کنم. [[«وَ لَوْ شِئْنَا»: (نگا: انعام / 39، هود / 118). «حَقَّ الْقَوْلُ»: (نگا: نمل / 82). «لأَمَلاَنَّ جَهَنَّمَ ...»: (نگا: اعراف / 18).]] |
|