نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3284 | 28 | 32 | اسلك يدك في جيبك تخرج بيضاء من غير سوء واضمم إليك جناحك من الرهب فذانك برهانان من ربك إلى فرعون وملئه إنهم كانوا قوما فاسقين |
| | | دست خود را به گریبانت فرو ببر، بدون این که به عیب و نقصی (همچون بیماری برص مبتلا باشد) سفید و رخشان (بسان ماه تابان) بیرون میآید، و دستهایت را برای زدودن خوف و هراس به سوی خود (بیار و آنها را) جمع کن (و بر سینهات بگذار، تا آرامش خویش را بازیابی). چرا که این دو (یعنی قلب عصا به اژدها، و ید بیضاء) دو دلیل قاطع و حجّت واضح پروردگارت برای فرعون و اطرافیان او است. بیگمان آنان گروهی هستند که گناهکار (و خارج از فرمان پروردگار) میباشند. [[«أُسْلُکْ»: داخل گردان. فرو ببر (نگا: مدّثّر / 42، حاقّه / 32، مؤمنون / 27). «أُضْمُمْ»: جمع گردان. «جَنَاحَ»: بال. در اینجا مراد دست و ساعد و بازو است که برای انسان به منزله بال پرندگان است. «الرَّهْبِ»: خوف و هراس. «أُضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ»: دستهایت را جمع و بر سینهات بگذار تا قلبت آرامش خود را بازیابد. قاطع و جدّی باش و در ادای مسؤولیّت رسالت از هیچ مقام و هیچ قدرتی ترس و وحشت نداشته باش. «ذَانِکَ»: این دو تا. مراد تبدیل عصا به اژدها و ید بیضاء است. «بُرْهَانَانِ»: دو دلیل قاطع و واضح.]] |
|
3285 | 28 | 33 | قال رب إني قتلت منهم نفسا فأخاف أن يقتلون |
| | | گفت: پروردگارا! من از آنان کسی را کشتهام و میترسم که مرا بکشند (و این مأموریّت ناتمام بماند). [[«نَفْساً»: کسی. فردی.]] |
|
3286 | 28 | 34 | وأخي هارون هو أفصح مني لسانا فأرسله معي ردءا يصدقني إني أخاف أن يكذبون |
| | | برادرم هارون که از من زبان بلیغتر و فصیحتری دارد با من بفرست تا یاور من بوده و (با توضیح گفتارم برای دیگران و پاسخگوئی روشن به شبهات ایشان) مرا تصدیق نماید. چرا که میترسم تکذیبم کنند و دروغگویم نامند. [[«رِدْءاً»: یاور و مددکار. «یُصَدِّقُنِی»: مراد این است که با توضیح گفتارم و ردّ شبهات دیگران، راستی و درستی من روشن شود.]] |
|
3287 | 28 | 35 | قال سنشد عضدك بأخيك ونجعل لكما سلطانا فلا يصلون إليكما بآياتنا أنتما ومن اتبعكما الغالبون |
| | | (خدا درخواست موسی را پذیرفت و بدو) گفت: ما بازوان تو را به وسیلهی برادرت (هارون) تقویت و نیرومند خواهیم کرد، و به شما سلطه و برتری خواهیم داد، و لذا به سبب (قدرت) معجزات ما آنان به شما دسترسی نمییابند و بر شما پیروز نمیگردند. بلکه شما و پیروانتان چیره و پیروزید. [[«سَنَشُدُّ»: محکم و استوار خواهیم کرد. قوّت و قدرت خواهیم داد. «عَضُدَ»: بازو. تقویت بازو، کنایه از تقویت و پشتیبانی شخص است. «سُلْطَاناً»: سلطه و شوکت. تسلّط و قدرت. «أَنتُمَا»: مبتدا است. «أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ»: (نگا: مجادله / 21).]] |
|
3288 | 28 | 36 | فلما جاءهم موسى بآياتنا بينات قالوا ما هذا إلا سحر مفترى وما سمعنا بهذا في آبائنا الأولين |
| | | هنگامی که موسی با آیات روشن و دلائل قاطع ما به سراغ آنان رفت (و خویشتن را معرّفی کرد و فرمان خدا و معجزههای ید بیضاء و قلب عصا را بدیشان نمود) گفتند: این چیزی جز جادوی دروغ و به هم بافتهای نیست (و سخن خود را به دروغ فرمودهی خدا مینامی) و ما نشنیدهایم چنین چیزی در میان نیاکان ما بوده باشد (و کسی تا حال خدا را یکی معرّفی و ادّعای توحید کرده باشد). [[«بِآیَاتِنَا» آیات ما. معجزات ما. دلائل و حجّتهای ما. «بَیِّنَاتٍ»: روشن. حال است. «مُفْتَریً»: سر هم کرده و به هم بافته. مرادشان این بود که موسی در ادّعای خود دروغ میگوید و سخنان و معجزههای او، جادوی خود او است؛ نه فرموده و معجزههائی که خدا فرو فرستاده باشد و بدیشان نموده باشد.]] |
|
3289 | 28 | 37 | وقال موسى ربي أعلم بمن جاء بالهدى من عنده ومن تكون له عاقبة الدار إنه لا يفلح الظالمون |
| | | موسی گفت: (آنچه میگویم حقیقت و هدایت است و جادو نیست و) پروردگار من بهتر میداند که چه کسانی هدایت را از سوی او (برای مردم) آوردهاند و چه کسانی سرای آخرت از آن ایشان است. بیگمان ستمکاران رستگار نمیگردند (و به عذاب خدا گرفتار میآیند و از دست مجازات خدا نجات پیدا نمیکنند). [[«عَاقِبَةُ الدَّارِ»: مراد سرانجام خوش و پسندیده سرای جاویدان است که بهشت است (نگا: انعام / 135، رعد / 22 و 24). بعضی هم معتقدند که سرانجام سعادتمندانه کار انسان در گشت و گذار همین جهان است و به تبع آن خوشبختی آن جهان جاویدان که بهشت یزدان است. یعنی: سعادت هر دو دنیا (نگا: یونس / 64، نحل / 30، زمر / 10).]] |
|
3290 | 28 | 38 | وقال فرعون يا أيها الملأ ما علمت لكم من إله غيري فأوقد لي يا هامان على الطين فاجعل لي صرحا لعلي أطلع إلى إله موسى وإني لأظنه من الكاذبين |
| | | فرعون گفت: ای سران و بزرگان قوم! من خدائی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (امّا محض احتیاط و تحقیق بیشتر) ای هامان! آتشی بر گِل بیفروز (و از خشتها آجرهای محکم بساز) و برای من کاخ بزرگی بساز. شاید من خدای موسی را از بالا ببینم، هر چند که من یقین دارم که موسی از زمرهی دروغگویان است. [[«إِلهٍ»: خداوندگار. پروردگار (نگا: شعراء / 29، نازعات / 24). «مِنْ إِلهٍ»: واژه (مِنْ) برای تعمیم (إِلهٍ) بعد از خود است. «أَوْقِدْ عَلَی الطِّینِ»: مراد تبدیل خشت گلین به آجر پخته است. «هَامَان»: وزیر اعظم یا نخست وزیر فرعون بوده است. «صَرْحَاً»: کاخ بزرگ و بلند (نگا: نمل / 44). «أَطَّلِعُ»: خبر یابم. بنگرم (نگا: کهف / 18، مریم / 78، صافّات / 55). «لَأَظُنُّهُ»: گمانش میبرم. یقین دارم که او.]] |
|
3291 | 28 | 39 | واستكبر هو وجنوده في الأرض بغير الحق وظنوا أنهم إلينا لا يرجعون |
| | | فرعون و سپاهیانش به ناحق در سرزمین (مصر) تکبّر ورزیدند و گمان بردند که (پس از مرگ زنده نمیگردند و) به سوی ما برگردانده نمیشوند. [[«إسْتَکْبَرَ»: تکبّر نمود. خویشتن را بزرگ پنداشت (نگا: بقره / 34).]] |
|
3292 | 28 | 40 | فأخذناه وجنوده فنبذناهم في اليم فانظر كيف كان عاقبة الظالمين |
| | | پس ما او و سپاهیانش را (به سوی دریا کشاندیم و آنان را) گرفتیم و به دریایشان انداختیم (و نابودشان ساختیم). بنگر که عاقبت کار ستمگران چگونه شد؟ (این، سرنوشت ستمکاران در همه دوران است؛ نه ویژهی فرعون و فرعونیان). [[«فَنَبَذْنَاهُمْ»: ایشان را پرت کردیم و انداختیم. «الْیَمِّ»: دریا. «أُنظُرْ»: بنگر. مراد نگاه کردن با چشم ظاهر نیست، بلکه با چشم دل است.]] |
|
3293 | 28 | 41 | وجعلناهم أئمة يدعون إلى النار ويوم القيامة لا ينصرون |
| | | و ما آنان را سردستگان و پیشوایانی کردیم که مردمان را به سوی دوزخ میخواندند و روز قیامت (از سوی کسی) یاری نمیگردند (و ایشان و دنباله روانشان از آتش دوزخ رهائی ندارند). [[«أَئِمَةً»: جمع امام، پیشوایان، مراد سردستگان کفر و ضلال و پیشاهنگان کاروان گمراهان است که در دنیا به آنان خطّ و نشان میدهند و در دنیا پیشاپیش ایشان به سوی بدبختی حرکت، و در قیامت نیز در جلو پیروانشان به جانب جهنّم راه میافتند و آنان را به دوزخ میکشانند و بدانجا وارد میگردانند (نگا: هود / 98).]] |
|