بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
32772825فجاءته إحداهما تمشي على استحياء قالت إن أبي يدعوك ليجزيك أجر ما سقيت لنا فلما جاءه وقص عليه القصص قال لا تخف نجوت من القوم الظالمين
سپس یکی از آن دو، در حالی که با شرم و آزرم گام برمی‌داشت، به نزد او آمد و گفت پدرم شما را دعوت کرده است که پاداش آبدهی‌ات را برای [چارپایان‌] ما به شما بدهد، و چون [موسی‌] به نزد او آمد و برای او داستانش را بیان کرد، [شعیب‌] گفت مترس که از قوم ستمکار نجات یافتی‌
32782826قالت إحداهما يا أبت استأجره إن خير من استأجرت القوي الأمين
یکی از آن دو [دختر] گفت پدرجان او را [با دستمزد] به کار گیر که او بهترین کسی است که می‌توانی به کار بگیری، هم تواناست و هم درستکار
32792827قال إني أريد أن أنكحك إحدى ابنتي هاتين على أن تأجرني ثماني حجج فإن أتممت عشرا فمن عندك وما أريد أن أشق عليك ستجدني إن شاء الله من الصالحين
[شعیب به موسی‌] گفت من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم، در قبال اینکه [به جای کابین‌] هشت سال برای من کار کنی، و اگر آن را به ده سال پایان دادی، میل خودت است، ولی من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم، که مرا، اگر خدا بخواهد، از درستکاران خواهی یافت‌
32802828قال ذلك بيني وبينك أيما الأجلين قضيت فلا عدوان علي والله على ما نقول وكيل
[موسی‌] گفت این بین من و بین شما باشد که هر کدام از دو مدت را به سر بردم، از من زیاده‌خواهی نشود، و خداوند بر آنچه می‌گوییم ضامن [و شاهد] ماست‌
32812829فلما قضى موسى الأجل وسار بأهله آنس من جانب الطور نارا قال لأهله امكثوا إني آنست نارا لعلي آتيكم منها بخبر أو جذوة من النار لعلكم تصطلون
و چون موسی مدت [مقرر] را به سر برد و خانواده‌اش را [همراه خود] برد، از جانب طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت صبر کنید، من [از دور] آتشی دیده‌ام، شاید از آنجا برای شما خبری یا پاره آتشی بیاورم، باشد که گرم شوید
32822830فلما أتاها نودي من شاطئ الواد الأيمن في البقعة المباركة من الشجرة أن يا موسى إني أنا الله رب العالمين
و چون به نزدیک آن [آتش‌] آمد، از کرانه وادی ایمن، در جایگاه متبرک، از درخت ندا داده شد که ای موسی من خداوندم، پروردگار جهانیان‌
32832831وأن ألق عصاك فلما رآها تهتز كأنها جان ولى مدبرا ولم يعقب يا موسى أقبل ولا تخف إنك من الآمنين
و عصایت را بینداز چون [انداخت و] آن را نگریست که می‌جنبید گویی که ماری بود، پشت کرد [و پا به فرار گذاشت‌] و برنگشت [گفته شد] ای موسی روی به این سو کن و مترس، تو از ایمنانی‌
32842832اسلك يدك في جيبك تخرج بيضاء من غير سوء واضمم إليك جناحك من الرهب فذانك برهانان من ربك إلى فرعون وملئه إنهم كانوا قوما فاسقين
دستت را در گریبانت کن، تا سپید و درخشان بدون هیچ بیماری [پیسی‌] بیرون آید، و بازوی خود را از ترس جمع کن، بدان که این دو، دو برهان از سوی پروردگارت هستند برای فرعون و بزرگان قومش، که ایشان قومی نافرمان هستند
32852833قال رب إني قتلت منهم نفسا فأخاف أن يقتلون
[موسی‌] گفت پروردگارا من یکی از ایشان را کشته‌ام و می‌ترسم که مرا بکشند
32862834وأخي هارون هو أفصح مني لسانا فأرسله معي ردءا يصدقني إني أخاف أن يكذبون
و برادرم هارون از من گشاده زبان‌تر است، او را یاور من بفرست که به صدق من گواهی دهد که من می‌ترسم مرا دروغگو بدانند


0 ... 317.6 318.6 319.6 320.6 321.6 322.6 323.6 324.6 325.6 326.6 328.6 329.6 330.6 331.6 332.6 333.6 334.6 335.6 336.6 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

50022619878116041755802392590529384953