بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
32632811وقالت لأخته قصيه فبصرت به عن جنب وهم لا يشعرون
و به خواهر موسى گفت: از پى او برو. پس او را از دور مى‌نگريست در حالى كه آنها متوجه نبودند
32642812وحرمنا عليه المراضع من قبل فقالت هل أدلكم على أهل بيت يكفلونه لكم وهم له ناصحون
و ما شير دايگان را از پيش بر او حرام كرده بوديم. پس [خواهرش آمد و] گفت: آيا شما را بر خانواده‌اى راهنمايى كنم كه او را برايتان سرپرستى كنند و خيرخواهش باشند
32652813فرددناه إلى أمه كي تقر عينها ولا تحزن ولتعلم أن وعد الله حق ولكن أكثرهم لا يعلمون
پس او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند كه وعده‌ى خدا درست است، ولى بيشترشان نمى‌دانند
32662814ولما بلغ أشده واستوى آتيناه حكما وعلما وكذلك نجزي المحسنين
و چون به رشد و كمال خويش رسيد و برومند شد، به او حكمت و دانش عطا كرديم و نيكوكاران را چنين پاداش مى‌دهيم
32672815ودخل المدينة على حين غفلة من أهلها فوجد فيها رجلين يقتتلان هذا من شيعته وهذا من عدوه فاستغاثه الذي من شيعته على الذي من عدوه فوكزه موسى فقضى عليه قال هذا من عمل الشيطان إنه عدو مضل مبين
و او در وقت سرگرمى اهل شهر، وارد آن جا شد و دو مرد را ديد كه زد و خورد مى‌كردند يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش بود. آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمنش بود از وى استمداد كرد. پس موسى مشتى بر او زد و كارش را ساخت. گفت: اين كار شيطان است، چ
32682816قال رب إني ظلمت نفسي فاغفر لي فغفر له إنه هو الغفور الرحيم
گفت: پروردگارا! من بر خويشتن ستم كردم، مرا ببخش! پس [خدا] از او درگذشت كه او آمرزنده‌ى مهربان است
32692817قال رب بما أنعمت علي فلن أكون ظهيرا للمجرمين
گفت: پروردگارا! به پاس نعمتى كه بر من ارزانى داشتى هرگز پشتيبان مجرمان نخواهم شد
32702818فأصبح في المدينة خائفا يترقب فإذا الذي استنصره بالأمس يستصرخه قال له موسى إنك لغوي مبين
او در شهر، ترسان و نگران [از تعقيب، آن شب را] صبح كرد. ناگهان [ديد] همان كسى كه ديروز از وى استمداد كرده بود باز هم به فرياد از وى مدد مى‌خواهد. موسى به او گفت: به راستى كه تو آشكارا [ماجراجو و] گمراهى
32712819فلما أن أراد أن يبطش بالذي هو عدو لهما قال يا موسى أتريد أن تقتلني كما قتلت نفسا بالأمس إن تريد إلا أن تكون جبارا في الأرض وما تريد أن تكون من المصلحين
و چون خواست به سوى آن كه دشمن هر دوشان بود حمله‌ور شود، گفت: اى موسى! آيا مى‌خواهى مرا بكشى، چنان كه ديروز يكى را كشتى؟ تو مى‌خواهى در [اين سر] زمين فقط گردنكشى كنى و نمى‌خواهى از اصلاحگران باشى
32722820وجاء رجل من أقصى المدينة يسعى قال يا موسى إن الملأ يأتمرون بك ليقتلوك فاخرج إني لك من الناصحين
و از دور دست شهر مردى شتابان بيامد و گفت: اى موسى! سران قوم در مورد كشتن تو به مشورت نشسته‌اند، پس از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم


0 ... 316.2 317.2 318.2 319.2 320.2 321.2 322.2 323.2 324.2 325.2 327.2 328.2 329.2 330.2 331.2 332.2 333.2 334.2 335.2 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

575231944560185547033183253133782045601