نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3261 | 28 | 9 | وقالت امرأت فرعون قرت عين لي ولك لا تقتلوه عسى أن ينفعنا أو نتخذه ولدا وهم لا يشعرون |
| | | و همسر فرعون گفت هم برای من و هم برای تو روشنی چشم است، او را نکشید، چه بسا به ما سود برساند، یا آنکه به فرزندی بگیریمش، و آنان [حقیقت را] در نیافته بودند |
|
3262 | 28 | 10 | وأصبح فؤاد أم موسى فارغا إن كادت لتبدي به لولا أن ربطنا على قلبها لتكون من المؤمنين |
| | | و دل مادر موسی به کلی [از امید و شکیب] خالی شد، چنانکه نزدیک بود، اگر دلش را گرم نمیکردیم که از باور دارندگان باشد، راز او را آشکار کند |
|
3263 | 28 | 11 | وقالت لأخته قصيه فبصرت به عن جنب وهم لا يشعرون |
| | | و به خواهر او گفت پی او را بگیر، آنگاه دورا دور او را میپایید، ولی ایشان در نمییافتند |
|
3264 | 28 | 12 | وحرمنا عليه المراضع من قبل فقالت هل أدلكم على أهل بيت يكفلونه لكم وهم له ناصحون |
| | | و از پیش او [نوزاد] را از پذیرفتن پستانها[ی دایگان] باز داشتیم سپس [خواهر موسی] گفت آیا شما را به خانوادهای راهنمایی کنم که نگهداری او را برای شما بپذیرند، و خیرخواه او باشند؟ |
|
3265 | 28 | 13 | فرددناه إلى أمه كي تقر عينها ولا تحزن ولتعلم أن وعد الله حق ولكن أكثرهم لا يعلمون |
| | | سرانجام او را به مادرش بازگرداندیم تا دل و دیدهاش [به او] روشنی یابد و غم نخورد و بداند که وعده الهی حق است، ولی بیشترینه آنان نمیدانند |
|
3266 | 28 | 14 | ولما بلغ أشده واستوى آتيناه حكما وعلما وكذلك نجزي المحسنين |
| | | و چون [موسی] به کمال بلوغ رسید و برومند شد، به او حکمت [/نبوت] و علم بخشیدیم و بدینسان نیکوکاران را پاداش دهیم |
|
3267 | 28 | 15 | ودخل المدينة على حين غفلة من أهلها فوجد فيها رجلين يقتتلان هذا من شيعته وهذا من عدوه فاستغاثه الذي من شيعته على الذي من عدوه فوكزه موسى فقضى عليه قال هذا من عمل الشيطان إنه عدو مضل مبين |
| | | و او در هنگامی که مردم شهر [سرگرم و] بیخبر بودند وارد شهر شد، آنگاه در آنجا دو مرد را یافت که با هم سخت ستیزه میکردند این یک از پیروانش، و آن یک از دشمنانش [بود]، آنگاه کسی که از پیروانش بود، در برابر کسی که از دشمنانش بود، از او یاری خواست، پس موسی مشتی به او زد که کارش ساخته شد [موسی تکان خورد و] گفت این کار شیطان بود، که او دشمن و گمراهکنندهای آشکار است |
|
3268 | 28 | 16 | قال رب إني ظلمت نفسي فاغفر لي فغفر له إنه هو الغفور الرحيم |
| | | گفت پروردگارا من بر خود ستم کردم، مرا بیامرز، آنگاه [خداوند] او را آمرزید، چرا که او آمرزگار مهربان است |
|
3269 | 28 | 17 | قال رب بما أنعمت علي فلن أكون ظهيرا للمجرمين |
| | | گفت پروردگارا به خاطر لطفی که در حق من کردی هرگز پشتیبان گناهکاران نخواهم شد |
|
3270 | 28 | 18 | فأصبح في المدينة خائفا يترقب فإذا الذي استنصره بالأمس يستصرخه قال له موسى إنك لغوي مبين |
| | | سپس ترسان و نگران در شهر میگشت، ناگهان همان کسی که دیروز از او یاری خواسته بود، باز از او فریادرسی خواست موسی [برآشفت و] به او گفت تو واقعا ندانمکاری |
|