نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
322 | 3 | 29 | قل إن تخفوا ما في صدوركم أو تبدوه يعلمه الله ويعلم ما في السماوات وما في الأرض والله على كل شيء قدير |
| | | بگو: هر چه در دل داريد، چه پنهانش كنيد و چه آشكارش سازيد، خدا به آن آگاه است. او هر چه را كه در آسمانها و زمين است مىداند و بر هر كارى تواناست. |
|
323 | 3 | 30 | يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا وما عملت من سوء تود لو أن بينها وبينه أمدا بعيدا ويحذركم الله نفسه والله رءوف بالعباد |
| | | روزى كه هر كس كارهاى نيك و كارهاى بد خود را در برابر خود حاضر بيند، آرزو كند كهاى كاش ميان او و كردار بدش فاصلهاى بزرگ بود. خداوند شما را از خودش مىترساند. و خدا به بندگانش مهربان است. |
|
324 | 3 | 31 | قل إن كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله ويغفر لكم ذنوبكم والله غفور رحيم |
| | | بگو: اگر خدا را دوست مىداريد از من پيروى كنيد تا او نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد، كه آمرزنده و مهربان است. |
|
325 | 3 | 32 | قل أطيعوا الله والرسول فإن تولوا فإن الله لا يحب الكافرين |
| | | بگو: از خدا و رسولش فرمان ببريد. پس اگر رويگردان شدند، بدانند كه خدا كافران را دوست ندارد. |
|
326 | 3 | 33 | إن الله اصطفى آدم ونوحا وآل إبراهيم وآل عمران على العالمين |
| | | خدا آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برترى داد: |
|
327 | 3 | 34 | ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم |
| | | فرزندانى بودند، برخى از نسل برخى ديگر پديد آمده. و خدا شنوا و داناست. |
|
328 | 3 | 35 | إذ قالت امرأت عمران رب إني نذرت لك ما في بطني محررا فتقبل مني إنك أنت السميع العليم |
| | | و زن عمران گفت: اى پروردگار من، نذر كردم كه آنچه در شكم دارم از كار اينجهانى آزاد و تنها در خدمت تو باشد. اين نذر را از من بپذير كه تو شنوا و دانايى. |
|
329 | 3 | 36 | فلما وضعتها قالت رب إني وضعتها أنثى والله أعلم بما وضعت وليس الذكر كالأنثى وإني سميتها مريم وإني أعيذها بك وذريتها من الشيطان الرجيم |
| | | چون فرزند خويش بزاد، گفت: اى پروردگار من، اين كه زاييدهام دختر است -و خدا به آنچه زاييده بود داناتر است- و پسر چون دختر نيست. او را مريم نام نهادم. او و فرزندانش را از شيطان رجيم در پناه تو مى آورم. |
|
330 | 3 | 37 | فتقبلها ربها بقبول حسن وأنبتها نباتا حسنا وكفلها زكريا كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقا قال يا مريم أنى لك هذا قالت هو من عند الله إن الله يرزق من يشاء بغير حساب |
| | | پس پروردگارش آن دختر را به نيكى از او بپذيرفت. و به وجهى پسنديده پرورشش داد و زكريا را به سرپرستى او گماشت. و هر وقت كه زكريا به محراب نزد او مىرفت، پيش او خوردنى مىيافت. مى گفت: اى مريم، اينها براى تو از كجا مىرسد؟ مريم مىگفت: از جانب خدا؛ زيرا او هر كس را كه بخواهد بىحساب روزى مىدهد. |
|
331 | 3 | 38 | هنالك دعا زكريا ربه قال رب هب لي من لدنك ذرية طيبة إنك سميع الدعاء |
| | | در آنجا زكريا پروردگارش را ندا داد و گفت: اى پروردگار من، مرا از جانب خود فرزندى پاكيزه عطا كن، همانا كه تو دعا را مىشنوى. |
|