نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
33 | 2 | 26 | إن الله لا يستحيي أن يضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها فأما الذين آمنوا فيعلمون أنه الحق من ربهم وأما الذين كفروا فيقولون ماذا أراد الله بهذا مثلا يضل به كثيرا ويهدي به كثيرا وما يضل به إلا الفاسقين |
| | | خدا ابايى ندارد كه به پشه و كمتر از آن مثل بزند. آنان كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن مثل درست و از جانب پروردگار آنهاست. و امّا كافران مىگويند كه خدا از اين مثل چه مىخواسته است؟ بسيارى را بدان گمراه مىكند و بسيارى را هدايت. امّا تنها فاسقان را گمراه مى كند. |
|
34 | 2 | 27 | الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه ويقطعون ما أمر الله به أن يوصل ويفسدون في الأرض أولئك هم الخاسرون |
| | | كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند و آنچه را كه خدا به پيوستن آن فرمان داده مىگسلند و در زمين فساد مىكنند، زيانكارانند. |
|
35 | 2 | 28 | كيف تكفرون بالله وكنتم أمواتا فأحياكم ثم يميتكم ثم يحييكم ثم إليه ترجعون |
| | | چگونه خدا را انكار مىكنيد، در حالى كه مُرده بوديد و او شما را زنده ساخت، باز مىميراند و زنده مىكند و آنگاه به نزد او بازگردانده مى شويد؟ |
|
36 | 2 | 29 | هو الذي خلق لكم ما في الأرض جميعا ثم استوى إلى السماء فسواهن سبع سماوات وهو بكل شيء عليم |
| | | اوست كه همه چيزهايى را كه در روى زمين است برايتان بيافريد، آنگاه به آسمان پرداخت و هر هفت آسمان را برافراشت و خود از هر چيزى آگاه است. |
|
37 | 2 | 30 | وإذ قال ربك للملائكة إني جاعل في الأرض خليفة قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها ويسفك الدماء ونحن نسبح بحمدك ونقدس لك قال إني أعلم ما لا تعلمون |
| | | و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمين خليفهاى مى آفرينم، گفتند: آيا كسى را مىآفرينى كه در آنجا فساد كند و خونها بريزد، و حال آنكه ما به ستايش تو تسبيح مىگوييم و تو را تقديس مى كنيم؟ گفت: من آن دانم كه شما نمىدانيد. |
|
38 | 2 | 31 | وعلم آدم الأسماء كلها ثم عرضهم على الملائكة فقال أنبئوني بأسماء هؤلاء إن كنتم صادقين |
| | | و نامها را به تمامى به آدم بياموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه كرد. و گفت: اگر راست مىگوييد مرا به نامهاى اينها خبر دهيد. |
|
39 | 2 | 32 | قالوا سبحانك لا علم لنا إلا ما علمتنا إنك أنت العليم الحكيم |
| | | گفتند: منّزهى تو. ما را جز آنچه خود به ما آموختهاى دانشى نيست. تويى داناى حكيم. |
|
40 | 2 | 33 | قال يا آدم أنبئهم بأسمائهم فلما أنبأهم بأسمائهم قال ألم أقل لكم إني أعلم غيب السماوات والأرض وأعلم ما تبدون وما كنتم تكتمون |
| | | گفت: اى آدم، آنها را از نامهايشان آگاه كن. چون از آن نامها آگاهشان كرد، خدا گفت: آيا به شما نگفتم كه من نهان آسمانها و زمين را مىدانم، و بر آنچه آشكار مىكنيد و پنهان مىداشتيد آگاهم؟ |
|
41 | 2 | 34 | وإذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم فسجدوا إلا إبليس أبى واستكبر وكان من الكافرين |
| | | و به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده كنيد. همه سجده كردند جز ابليس، كه سرباز زد و برترى جست. و او از كافران بود. |
|
42 | 2 | 35 | وقلنا يا آدم اسكن أنت وزوجك الجنة وكلا منها رغدا حيث شئتما ولا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين |
| | | و گفتيم: اى آدم، خود و زنت در بهشت جاى گيريد. و هر چه خواهيد، و هر جا كه خواهيد، از ثمرات آن به خوشى بخوريد. و به اين درخت نزديك مشويد، كه به زمره ستمكاران درآييد. |
|