نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3132 | 26 | 200 | كذلك سلكناه في قلوب المجرمين |
| | | ما این گونه قرآن را (با بیانی گویا و رسا، و به شیوهی ساده و آسان، توسّط فردی از خودشان) به دلهای بزهکاران وارد میگردانیم (و فصاحت و بلاغت و اعجاز آن را بدیشان میفهمانیم. امّا ...). [[«سَلَکْنَاهُ»: آن را داخل و وارد میگردانیم (نگا: حجر / 12).]] |
|
3133 | 26 | 201 | لا يؤمنون به حتى يروا العذاب الأليم |
| | | (امّا ایشان، به سبب دلهای بیماری که دارند) بدان ایمان نمیآورند، تا عذاب دردناک را (و مجازات شدیدی را که بدان بیم داده شده بودند) میبینند. (امّا چه فایده که دیگر ایمان ایشان پذیرفته و سودمند نیست). [[«الْعَذَاب»: مراد عقاب و عذابی است که از آن بیم داده شدهاند.]] |
|
3134 | 26 | 202 | فيأتيهم بغتة وهم لا يشعرون |
| | | عذاب، ناگهانی گریبانگیر ایشان میگردد. به گونهای که نمیفهمند (چگونه و از کجا سر رسیده است). [[«بَغْتَةً»: ناگهانی. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»: به گونهای که از آمدن آن خبردار و آگاه نمیشوند و غافلگیر میگردند.]] |
|
3135 | 26 | 203 | فيقولوا هل نحن منظرون |
| | | (و به هنگام نزول عذاب فریاد برمیآورند) و میگویند: آیا به ما مهلتی و فرصتی داده میشود؟! (آخر اکنون همه چیز را میدانیم و سخت پشیمانیم و گوش بفرمانیم! مگر چنین چیزی ممکن است؟!). [[«مُنظَرُونَ»: مهلت داده شدگان (نگا: اعراف / 15، حجر / 8 و 37). «هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ»: این جمله میتواند بیانگر قطع امید و اظهار تأسّف ایشان باشد، و یا این که بیانگر درخواست بیپاسخ آنان بشمار آید.]] |
|
3136 | 26 | 204 | أفبعذابنا يستعجلون |
| | | آیا درخواست سرعت گرفتن و جلو افتادن (نزول) عذاب ما را داشتند؟! [[«یَسْتَعْجِلُونَ»: درخواست جلو انداختن دارند. درخواست مینمایند عذاب پیش از زمان خود فرا رسد. اشاره به این است که کافران بارها تمسخرکنان به پیغمبران میگفتند: هر چه زودتر خدا عذابی را که ما را از آن میترسانید به ما برساند (نگا: اعراف / 70 و 77، انفال / 32، هود / 32، عنکبوت / 29، احقاف / 22).]] |
|
3137 | 26 | 205 | أفرأيت إن متعناهم سنين |
| | | بگو ببینم، اگر ما سالهای دیگری ایشان را (از این زندگی دنیا) بهرهمند سازیم (و با خوشی و خرّمی مدّت دیگری را بسر ببرند). [[«اَفَرَأَیْتَ»: به من بگو. بیان کن (نگا: مریم / 77، فرقان / 43). «سِنِینَ»: سالها.]] |
|
3138 | 26 | 206 | ثم جاءهم ما كانوا يوعدون |
| | | سپس عذابی که به آنان وعده داده میشود، دامنگیرشان گردد. [[«مَا»: فاعل فعل (جَآءَ) است.]] |
|
3139 | 26 | 207 | ما أغنى عنهم ما كانوا يمتعون |
| | | این تمتّع و بهرهگیری از دنیا، برای آنان چه سودی خواهد داشت؟ [[«مَا»: واژه نخستین استفهامیّه، و واژه دوم موصوله یا مصدریّه است.]] |
|
3140 | 26 | 208 | وما أهلكنا من قرية إلا لها منذرون |
| | | ما اهل هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردهایم، مگر این که بیم دهندگانی (از پیغمبران) داشتهاند (و قبلاً به میان ایشان رفتهاند و به اندرز و رهنمودشان برخاستهاند و آنان را به اوامر و نواهی خدا آشنا ساختهاند). [[«قَرْیَةٍ»: شهر و دیار. مراد ساکنان آنجا است.]] |
|
3141 | 26 | 209 | ذكرى وما كنا ظالمين |
| | | تا متذکّر شوند و بیدار گردند. ما هرگز ستمگر نبودهایم (تا پیش از ارسال پیغمبران و اتمام حجّت بر مردمان، ایشان را عذاب دهیم). [[«ذِکْری»: یادآوری و عبرت. مفعول له است. یا خبر مبتدای محذوف و تقدیر چنین است: هذِهِ ذِکْری ....]] |
|