نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3128 | 26 | 196 | وإنه لفي زبر الأولين |
| | | (وصف) این قرآن در کتابهای پیشینیان (از قبیل تورات و انجیل) موجود است. [[«زُبُر»: جمع زَبُور. کتابها (نگا: آلعمران / 184، نحل / 44). «إِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الأوَّلِینَ»: بیشتر فضائل و عقائد و مواعظ و قصص قرآن و صفات پیغمبر، در کتابهای پیغمبران پیشین موجود بوده است (نگا: بقره / 89، طه / 133، اعلی / 18 و 19). این فرموده، به اعتبار اغلب است.]] |
|
3129 | 26 | 197 | أولم يكن لهم آية أن يعلمه علماء بني إسرائيل |
| | | آیا همین نشانه برای (ایمان آوردن) ایشان کافی نیست که علمای بنیاسرائیل (به خوبی) از آن آگاهند؟! [[«آیَةً»: نشانه. دلیل و برهان بر صدق رسول. «أَن یَعْلَمَهُ ...»: مراد علم و آگاهی بنیاسرائیل از دلائل حقّانیّت قرآن و صدق دعوت است (نگا: بقره / 146، رعد / 43).]] |
|
3130 | 26 | 198 | ولو نزلناه على بعض الأعجمين |
| | | اگر قرآن را بر یکی از غیر عربها نازل میکردیم. [[«بَعْضِ»: یکی. فردی. «الأعْجَمِینَ»: غیر عربها. مفرد آن أَعْجَم، یعنی کسی که سخنش برای عربها نامفهوم باشد. عربها به غیر عربها، عجم میگویند.]] |
|
3131 | 26 | 199 | فقرأه عليهم ما كانوا به مؤمنين |
| | | و او قرآن را برای آنان میخواند (به گونهی کاملاً رسا و گویا و صحیح و زیبا) به آن ایمان نمیآوردند. [[«مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ»: مراد این است که قرآن چه رسد به این که توسّط پیغمبری از خودشان آمده است، اگر توسّط فردی غیر عرب هم به دستشان میرسید و اعجاز آن را بیش از پیش هم میدیدند و به فرض میدانستند که چنین کلامی ساخته چنین فردی نمیتواند باشد، باز هم ایمان نمیآوردند.]] |
|
3132 | 26 | 200 | كذلك سلكناه في قلوب المجرمين |
| | | ما این گونه قرآن را (با بیانی گویا و رسا، و به شیوهی ساده و آسان، توسّط فردی از خودشان) به دلهای بزهکاران وارد میگردانیم (و فصاحت و بلاغت و اعجاز آن را بدیشان میفهمانیم. امّا ...). [[«سَلَکْنَاهُ»: آن را داخل و وارد میگردانیم (نگا: حجر / 12).]] |
|
3133 | 26 | 201 | لا يؤمنون به حتى يروا العذاب الأليم |
| | | (امّا ایشان، به سبب دلهای بیماری که دارند) بدان ایمان نمیآورند، تا عذاب دردناک را (و مجازات شدیدی را که بدان بیم داده شده بودند) میبینند. (امّا چه فایده که دیگر ایمان ایشان پذیرفته و سودمند نیست). [[«الْعَذَاب»: مراد عقاب و عذابی است که از آن بیم داده شدهاند.]] |
|
3134 | 26 | 202 | فيأتيهم بغتة وهم لا يشعرون |
| | | عذاب، ناگهانی گریبانگیر ایشان میگردد. به گونهای که نمیفهمند (چگونه و از کجا سر رسیده است). [[«بَغْتَةً»: ناگهانی. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»: به گونهای که از آمدن آن خبردار و آگاه نمیشوند و غافلگیر میگردند.]] |
|
3135 | 26 | 203 | فيقولوا هل نحن منظرون |
| | | (و به هنگام نزول عذاب فریاد برمیآورند) و میگویند: آیا به ما مهلتی و فرصتی داده میشود؟! (آخر اکنون همه چیز را میدانیم و سخت پشیمانیم و گوش بفرمانیم! مگر چنین چیزی ممکن است؟!). [[«مُنظَرُونَ»: مهلت داده شدگان (نگا: اعراف / 15، حجر / 8 و 37). «هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ»: این جمله میتواند بیانگر قطع امید و اظهار تأسّف ایشان باشد، و یا این که بیانگر درخواست بیپاسخ آنان بشمار آید.]] |
|
3136 | 26 | 204 | أفبعذابنا يستعجلون |
| | | آیا درخواست سرعت گرفتن و جلو افتادن (نزول) عذاب ما را داشتند؟! [[«یَسْتَعْجِلُونَ»: درخواست جلو انداختن دارند. درخواست مینمایند عذاب پیش از زمان خود فرا رسد. اشاره به این است که کافران بارها تمسخرکنان به پیغمبران میگفتند: هر چه زودتر خدا عذابی را که ما را از آن میترسانید به ما برساند (نگا: اعراف / 70 و 77، انفال / 32، هود / 32، عنکبوت / 29، احقاف / 22).]] |
|
3137 | 26 | 205 | أفرأيت إن متعناهم سنين |
| | | بگو ببینم، اگر ما سالهای دیگری ایشان را (از این زندگی دنیا) بهرهمند سازیم (و با خوشی و خرّمی مدّت دیگری را بسر ببرند). [[«اَفَرَأَیْتَ»: به من بگو. بیان کن (نگا: مریم / 77، فرقان / 43). «سِنِینَ»: سالها.]] |
|