نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3028 | 26 | 96 | قالوا وهم فيها يختصمون |
| | | آنان (که معبودهای دروغین را پرستیدهاند) در آنجا به کشمکش (با معبودهای خود) میپردازند و میگویند: [[«وَ هُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ»: جمله حالیّه است.]] |
|
3029 | 26 | 97 | تالله إن كنا لفي ضلال مبين |
| | | به خدا سوگند ما در گمراهی آشکاری بودهایم. [[«إِن کُنَّا»: واژه (إِنْ) مخفّف از مثقّله و در اصل چنین است: إِنَّا کُنَّا.]] |
|
3030 | 26 | 98 | إذ نسويكم برب العالمين |
| | | آن زمان که ما شما (معبودان دروغین) را با پروردگار جهانیان (در عبادت و طاعت) برابر میدانستیم. [[«إِذْ»: زمانی که. ظرف زمان گمراهی است. یا (إِذْ) تعلیلیّه است (نگا: زخرف / 39).]] |
|
3031 | 26 | 99 | وما أضلنا إلا المجرمون |
| | | و ما را جز بزهکاران (شیاطین نام) گمراه نکرده است. [[«الْمُجْرِمُونَ»: مراد شیطان و یاوران او، یا رؤساء و کبراء ایشان است (نگا: احزاب / 67).]] |
|
3032 | 26 | 100 | فما لنا من شافعين |
| | | (ای وای بر ما! امروز) ما اصلاً شفاعت کنندگانی نداریم (که ما را برهانند! ما که معتقد به میانجیگری میانجیگران برای نجات خود بودیم). [[«مِن شَافِعِینَ»: واژه (مِنْ) بیانگر عمومیّت نفی چیزی است که پس از آن قرار دارد (نگا: تفسیر المصحف المفسّر).]] |
|
3033 | 26 | 101 | ولا صديق حميم |
| | | (همچنین، امروز) دوست صمیمی و دلسوزی هم نداریم (تا دست کم گریهای برای ما سر دهد). [[«حَمیمٍ»: گرم. مراد صمیمی و دلسوز است.]] |
|
3034 | 26 | 102 | فلو أن لنا كرة فنكون من المؤمنين |
| | | کاش! (به جهان) برگشتی داشتیم تا از زمرهی مؤمنان میشدیم (و در پرتو ایمان درست و اعمال شایسته، از عذاب دوزخ نجات مییافتیم و به بهشت در میآمدیم). [[«لَوْ»: واژه (لَوْ) در اینجا در معنی (لَیْتَ) و برای تمنّی است. «کَرَّةً»: رجعت. برگشت. مراد برگشت به جهان است (نگا: مؤمنون / 99 و 100).]] |
|
3035 | 26 | 103 | إن في ذلك لآية وما كان أكثرهم مؤمنين |
| | | بیگمان در این (سرگذشت ابراهیم) پند و عبرتی (برای عاقلان قوم تو و سایر فرزانگان) است، ولی (جای تعجّب است) بیشتر آنان ایمان نداشته (و ایمان نمیآورند). [[«آیَةً»: پند و اندرز. درس عبرت.]] |
|
3036 | 26 | 104 | وإن ربك لهو العزيز الرحيم |
| | | قطعاً پروردگارت (بر انتقام از بیدینان) توانا و (نسبت به مؤمنان) مهربان است. [[«وَ إِنَّ رَبَّکَ ...»: تکرار این نوع جملهها دلداری مؤثّری است برای پیغمبر و مؤمنان اندک صدر اسلام، و برای اقلیت مؤمنان در برابر اکثریّت گمراهان در هر عصر و زمان.]] |
|
3037 | 26 | 105 | كذبت قوم نوح المرسلين |
| | | (ماجرای آموزندهی دیگری مربوط به قوم نوح است). قوم نوح پیغمبران را تکذیب کردند. [[«کَذَّبَتْ ...»: قوم نوح با تکذیب نوح، همه پیغمبران را نیز تکذیب کردهاند، چرا که تکذیب پیغمبری، تکذیب همه پیغمبران بشمار است؛ شاید هم قوم نوح، منکر همه پیغمبران و به طور کلّی همه ادیان آسمانی بودهاند (نگا: فرقان / 37). تأنیث فعل (کَذَّبَتْ) به خاطر این است که واژه (قوم) به صورت مذکّر و مؤنّث به کار میرود، و به طور کلّی هر اسم جمعی فعل آن میتواند به صورت مذکّر و مؤنّث ذکر شود.]] |
|