نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2959 | 26 | 27 | قال إن رسولكم الذي أرسل إليكم لمجنون |
| | | (فرعون به خیرهسری همچنان ادامه داد و) گفت: پیغمبری که به سوی شما فرستاده شده است قطعاً دیوانه است! (چرا که سخنان پریشان میگوید، و جز مرا خدا میداند). [[«أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ»: فرعون خواست با تعبیر «به سوی شما فرستاده شده است» خشم مردم را برانگیزد، و ایشان را به تکذیب موسی وادارد.]] |
|
2960 | 26 | 28 | قال رب المشرق والمغرب وما بينهما إن كنتم تعقلون |
| | | (و موسی باز هم به نشانههای خداشناسی گسترده در پهنهی آفرینش اشاره کرد و) گفت: او پروردگار طلوع و غروب (کواکب و سیّارات جهان) و همهی چیزهائی است که در میان آن دو قرار دارد، اگر شما عاقل میبودید (چنین چیزی را در پرتو خرد، از روی نظام طلوع و غروب ستارگان و برنامهی دقیق و اسرارآمیز آنها میفهمیدید). [[«الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ»: مراد طلوع خورشید و نمایان شدن روز، و غروب خورشید و پیدایش شب است. یا این که مراد طلوع و غروب همه کواکب و سیّارات جهان است. به معنی خاور و باختر نیز میباشند، و معنی زمان طلوع و غروب هم از آنها مستفاد میگردد (نگا: تفسیر شربینی).]] |
|
2961 | 26 | 29 | قال لئن اتخذت إلها غيري لأجعلنك من المسجونين |
| | | (فرعون سخت برآشفت و) گفت: اگر جز مرا به پروردگاری برگزینی تو را از زمرهی زندانیان خواهم کرد (و در بیغولههای زندان همچون دیگران خواهی پوسید). [[«الْمَسْجُونِینَ»: زندانیان.]] |
|
2962 | 26 | 30 | قال أولو جئتك بشيء مبين |
| | | (موسی) گفت: آیا اگر من چیز روشنی را به تو نشان دهم (که دلیل قاطع و برهان واضحی بر وجود خدای متعال و نمایانگر صدق رسالت و پیغمبری من باشد) باز هم (مرا زندانی میکنی؟). [[«شَیْءٍ»: چیز. مراد معجزه دالّ بر وجود خدا و درستی پیغمبریِ موسی است.]] |
|
2963 | 26 | 31 | قال فأت به إن كنت من الصادقين |
| | | (فرعون) گفت: اگر از زمرهی راستگویانی، آن را بنمای. [[«فَأْتِ بِهِ»: آن را بیاور. آن را نشان بده.]] |
|
2964 | 26 | 32 | فألقى عصاه فإذا هي ثعبان مبين |
| | | (در این هنگام موسی) عصای خود را انداخت. به ناگاه اژدهای (حقیقی و) نمایانی گردید. [[«أَلْقَی»: انداخت. افکند. «ثُعْبَانٌ»: اژدها. مار بزرگ (نگا: طه / 20). «مُبِینٌ»: آشکار و نمایان. مراد حقیقی است. یعنی چشمبندی و جادوئی در میان نبود. بلکه به خواست خدا چوبه دستی مار گردید.]] |
|
2965 | 26 | 33 | ونزع يده فإذا هي بيضاء للناظرين |
| | | و دست خود را (به گریبان فرو برد و سپس آن را) بیرون آورد، ناگهان بینندگان آن را سفید و روشن (همچون ماه تابان) دیدند. (پرتو آن همه جا را نورباران و درخشان کرد). [[«نَزَعَ»: بیرون آورد. مراد بیرون آوردن از گریبان است (نگا: نمل / 12). «بَیْضَآءُ»: سفید. مراد تابان و رخشان است.]] |
|
2966 | 26 | 34 | قال للملإ حوله إن هذا لساحر عليم |
| | | (فرعون) به اشراف و بزرگان دور و بر خود گفت: این (مرد) جادوگر بس آگاه (و ماهری) است. [[«مَلإ»: اشراف. بزرگان (نگا: بقره / 246، اعراف / 60).]] |
|
2967 | 26 | 35 | يريد أن يخرجكم من أرضكم بسحره فماذا تأمرون |
| | | میخواهد با جادوی خود (عامّهی مردم را پیرامون خویش جمع آورد و) شما را از سرزمین خودتان (مصر) بیرون کند. پس شما (چه میاندیشید و) چه فرمان میدهید؟ [[«مَاذَا تَأْمُرُونَ؟»: فرمان شما چیست؟ این سخن بیانگر سقوط فرعون از ادّعای خدائی ودلجوئی او از سران به هنگام ضعف خود و غلبه موسی است.]] |
|
2968 | 26 | 36 | قالوا أرجه وأخاه وابعث في المدائن حاشرين |
| | | گفتند: موسی و برادرش را مهلت بده (و در کار شکنجهی آنان عجله مکن) و به تمام شهرها (ی مصر، مأمورانی) برای بسیج اعزام کن. [[«أَرْجِهْ»: او را مهلت بده. امر مصدر (إرجاء) به معنی به تأخیر انداختن، و ضمیر متّصل (ه) است. در اصل (أَرْجِئْهُ) بوده و همزه برای تخفیف حذف شده است و ضمیر ساکن گشته است (نگا: اعراف / 111). «حَاشِرینَ»: گرد آورندگان. یعنی کسانی باشند که جادوگران را جمعآوری و در دربار حاضر کنند.]] |
|